.
7️⃣1️⃣ «إِنْ يُرِيدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما»
در آیه از «زن و شوهر» و «دو نفر داور» سخن گفته شد.
اکنون کاربرد ضمیرهای تثنیه در این جمله، ظرفیت چهار معنا را در این آیه ایجاد کرده است (مفاتيح الغيب، ج10، ص75 ):
🍃الف. اگر آن دو داور قصد خیر و اصلاح داشته باشند، خداوند بین آنها وفاقی ایجاد میکند تا بدانچه خیر و صلاح است حکم کنند.
🍃ب. اگر زوجین واقعا قصد خیر و اصلاح داشته باشند [یعنی نزاعی که رخ داده، واقعا از روی سوء نیت نبوده؛ یا اگر هم بوده، اکنون واقعا دنبال رفع نزاعاند، نه محکوم کردن طرف مقابل] خداوند بین آنها وفاقی ایجاد میکند.
🍃ج. اگر زوجین واقعا قصد خیر و اصلاح داشته باشند، خداوند بین آن دو داور وفاقی ایجاد میکند تا بدانچه خیر و صلاح این زن و شوهر است حکم کنند.
🍃د. اگر آن دو داور قصد خیر و اصلاح داشته باشند، خداوند بین زوجین وفاق و آشتی ایجاد میکند.
🤔از این موارد، سهتای اول را با خیال راحت میتوان به آیه نسبت داد، اما شاید در خصوص معنای آخر اشکال شود که چنین نیست که صرف خیرخواهیِ حَکَمین، منجر به آشتی زوجین شود؛ زیرا لازمهاش این است که هرجا حکمیت به آشتی و ادامه زندگی مشترک زوجین نیانجامد، خیرخواهی حَکَمین را زیر سوال ببریم.
💢پاسخ این است که چنین تلازمی برقرار نیست؛ زیرا کاملا محتمل است که این مقدمه علت اعدادی و از جنس مقتضی باشد، نه علت تامه؛ یعنی اگر واقعا حَکَمین خیرخواه باشند و قصد اصلاح داشته باشند، همین قصد اینها سبب میشود تا خداوند نکاتی را بدانان الهام کند که با تکیه بر آن نقاط زمینه آشتی زن و شوهر فراهم شود؛ هرچند که ممکن است امور دیگری ویا مصلحت دیگری در کار باشد که این آشتی بین زن و شوهر حاصل نشود.
@yekaye