☀️3) حذیفه حکایت کرده است که:
یک بار رسول الله ص به بلال فرمود که قبل از اینکه وقت اذان شود برود و اذان دهد و مردم را به مسجد بخواند؛ و این در روز سیزده رجب بود. چون بلال اذان داد، مردم بشدت ناراحت شدند و گفتند هنوز رسول الله در بین ماست و نه از ما غایب شده و نه از دنیا رفته است [یعنی این اذان بیموقع چه توجیهی دارد؟]
پس جمع شدند و نزد هم گرد آمدند؛ که دیدند رسول الله در حال آمدن است؛ ایشان آمد و به یکی از درهای مسجد رسید و به مکانی در مسجد که «سُدَّه» نامیده میشد تکیه داد و سلام کرد و فرمود: ای اهل سدّه! آیا مطلبی که بگویم گوش میدهید؟
گفتند: بله، گوش می دهیم و اطاعت می کنیم.
فرمودند: آیا این را به گوش دیگران هم میرسانید؟
گفتند: بله، یا رسول الله! قول میدهیم.
فرمود: به شما خبر میدهم که همانا خداوند خلایق را در دو دسته قرار داد و مرا در بهترین این دو قرار داد؛ و این همان اصحاب یمین [گروه دست راست] و اصحاب شمال [گروه دست چپ] است؛ پس من از اصحاب یمین هستم و بهترینِ اصحاب یمینام. سپس این دو قسم را سه قسم کرد و من را در بهترینِ این سه قسم قرار داد, و این همان است که فرمود: « فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ: و زوجهایی سهگانه بودهاید: پس اصحاب میمنت، و اصحاب میمنت چیست؟ و اصحاب شومی، و اصحاب شومی چیست؟ و سبقتگیرندگان سبقتگیرندگان.» (واقعه/7-11) و من از سبقتگیرندگانم و من بهترین سبقتگیرندگانم.
سپس این سه را در قبیلهها [جماعتهای متعدد] قرار داد و مرا در بهترین قبیله قرار داد و این همان است که فرمود:
« يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ: اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفريديم، و شما را ملّت ملّت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد. در حقيقت گرامیترين شما نزد خدا تقواپیشهترين شماست. (حجرات/13)؛ پس همانا قبیله من بهترین قبیله است و من سرور فرزندان آدم و گرامی داشتهترین شما نزد خداوند هستم، و اینها اصلا از باب فخرفروشی نیست.
سپس این قبایل را در خانههایی قرار داد و مرا در بهترین این خانهها قرار داد و فرمود: « إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً: جز اين نيست كه خداوند مىخواهد از شما اهل بيت هر گونه پليدى را بزدايد و شما را یکسره پاكيزه گرداند.» (احزاب/33)
بدانید که همانا خداوند مرا در میان سه تن از اهل بیتم برگزید و من سرورِ آن سه و تقواپیشهترینشان هستم؛ و این اصلا از باب فخرفروشی نیست. مرا و برگزید و علی و جعفر دو فرزند ابوطالب را و حمزه بن عبدالمطلب را؛ ما در وادی ابطح* آرمیده بودیم و هیچیک از ما نبود مگر اینکه صورتش را با لباسش پوشانده بود، علی بن ابیطالب در سمت راست من؛ و جعفر بن ابوطالب در سمت چپ من؛ و حمزه بن عبدالمطلب کنار پای من [آرمیده بودند] پس بناگاه حرکت بال فرشتگان و سردی بازوی علی بن ابی طالب که روی سینه من افتاده بود مرا بیدار کرد؛ پس از بسترم برخاستم و جبرئیل را همراه سه فرشته دیدم که یکی از آن سه فرشته [از جبرئیل] پرسید: به جانب کدامیک از این چهار نفر فرستاده شدهای؟ او با پایش ضربه آرامی به من زد و گفت: به این! گفت: او کیست؟ و از او خواست که مرا بشناساند. گفت: این [حضرت] محمد سرور پیامبران است؛ و این علی بن ابیطالب سرور اوصیاء است؛ و این جعفر بن ابیطالب است که برایش دوبال خضاب کرده است که با آن دو در بهشت به پرواز درمیآید؛ و این حمزه بن عبدالمطلب سیدالشهداء است.
✳️پینوشت:
«ابطح» ناحيهاي است بين مكه و مِنى بر سر راه مدينه در يك فرسخى شهر مكه كه از يك سوي به كوه حُجون و بطن وادي و از جانب ديگر به مسجد سلسبيل محدود است
📚تفسير القمي، ج2، ص347-348
✅قریب به این مضمون پایانی، احادیث فراوانی آمده است، مانند روایتی که شیخ صدوق با سند متصل در الأمالي( للصدوق)، ص630 از ابن عباس آورده و ان شاءالله در
جلسه 977 حدیث3 خواهد آمد؛ و خواهیم دید که آن مضمون در بسیاری از منابع اهل سنت نیز نقل شده است.
👇متن حدیث👇
@yekaye