.
2️⃣ «قُلْ إِنَّ الْأَوَّلینَ وَ الْآخِرینَ ...»
با اینکه خداوند میتوانست مثل آیات قبل خودش مطلب را مستقیما بیان کند چرا فرمود: «بگو» همانا همه اولینها و بعدیها ...
🍃الف. این مطلبی است که همه باید مرتبا به هم تذکر بدهند. هرکس این آیه را که میخواند هم خود مطلب را تذکر میدهد و هم به مخاطبش میگوید: بگو ...؛ پس این مواردی که «قل» آمده برای این است که یک اهتمام همگانی به نشر این مطلب پیدا شود.
🍃ب. این آیات در بحث از اصحاب شمال و جهنمیان است. خداوند اجل و اعظم از آن است که مستقیما خودش آنان را خطاب قرار دهد؛ یا بدین جهت که آنان بقدری منحط و پست هستند که دون مقام مخاطبه هستند: «قالَ اخْسَؤُا فيها وَ لا تُكَلِّمُون» (مومنون/۱۰۸)؛ ویا بدین جهت که چنان کورباطناند که حتی در قیامت هم خداوند را در جایگاه پروردگار خود نمیبینند چنانکه قرآن کریم در جایی از آنان نقل میکند که به جای اینکه خودشان از خدا درخواست تخفیف عذاب کنند نمیگویند «پروردگارا!» بلکه خطاب به فرشته مسئول جهنم میکنند و باز هم نمیگویند «به پروردگارمان بگو»؛ بلکه میگویند «به پروردگارت بگو ما را بمیراند و کارمان را یکسره کند: وَ نادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّك» (زخرف/۷۷)؛ و یا ... .
🍃ج. اگر توجه کنیم که قول خداوند فعل اوست و خداوند هرکاری را بخواهد با سخنش کن فیکون میکند (إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُون؛ بقره/۱۱۷ و آل عمران/۴7 و مریم/۳۵ و غافر/68) چهبسا اشاره باشد به مقام واسطه فیض بودن پیامبر ص، که واسطهگری این فیض هم به نحوی با قول پیامبر ص محقق میشود.
🍃د. با توجه به اینکه حقیقت آخرت و چگونگی وقوع آن از غامضترین امور است و پیامبر ص جز برای معدودی از خواص آن را بیان نکرده است؛ شاید میخواهد اشاره کند که اصل این مطلب (که اولین و آخرین در آنجا جمع میشوند) بقدری آشکار است که عوام و خواص در فهم آن برابرند؛ چنانکه مشاهده میشود در موارد متعددی در قرآن کریم مطلبی که بسیار واضح است با تعبیر «قل» شروع میکند: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» (صمد/1) یا «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ» (كهف/110)؛ یعنی این امر واضح را به همگان ابلاغ کن. (مفاتيح الغيب، ج29، ص413 )
🍃ه. ...
@yekaye