ادامه ماده «علم» (4)
▪️«علیم» بر وزن «فعیل» است که این وزن هم برای صفت مشبهه و هم برای صیغه مبالغه به کار میرود ؛ بسیاری از اهل لغت «علیم» را از باب مبالغه در علم دانستهاند (تاج العروس، ج۱۷، ص۵۰۰ ) و به نظر میرسد کاربرد آن در آیه «وَ فَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ» (يوسف/76) هرچند که «علیم» در این آیه میتواند اشاره به خود خداوند باشد (مفردات ألفاظ القرآن، ص581 ) که البته در این حالت هم باز اشاره به کثرت علم اوست؛
▪️هرچند که برخی بر این باورند که این کلمه بخصوص با توجه به اینکه عموما در مورد خداوند به کار رفته [161 مورد در قرآن کریم به کار رفته؛ که جز ۸ مورد که عبارتند از: «ساحِرٍ عَليمٍ» (اعراف/109و۱۱۲؛ یونس/۷۲؛ شعراء/۳۴) «سَحَّارٍ عَليمٍ» (شعراء/37) «غُلامٍ عَليمٍ» (حجر/53؛ ذاریات/۲۸) «إِنِّي حَفيظٌ عَليمٌ» (یوسف/55) ویکی هم آیه فوق که احتمال استعمالش در مورد غیر خدا هم هست همگی در مقام توصیف خداوند است] ناظر به ثبوت صفت علم و تثبت آن است؛
▫️بویژه که صیغه مبالغه دیگری از این ماده به صورت «عَلَّام» (که دلالت بر کثرت علم و احاطه دارد) نیز به کار رفته است: « إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ» (مائده/109 و ۱۱۶)
🔸و در واقع ایشان قائلند که تفاوت بین «عالم» [که جمع آن هم به صورت سالم: «وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ» (عنکبوت/43)، «وَ ما نَحْنُ بِتَأْويلِ الْأَحْلامِ بِعالِمينَ» (یوسف/44) و هم به صورت مکسر: «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء» (فاطر/۲۸) ، «أَ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ آيَةً أَنْ يَعْلَمَهُ عُلَماءُ بَني إِسْرائيلَ» (شعراء/197) رایج است] با «علیم» این است که «عالم» صرف اشاره به برخورداری از «علم» است اما «علیم» ناظر به ثبوت صفت علم و تثبت آن است (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج8، ص210 )؛
▪️در حالی که دیگران گفتهاند: تفاوت این دو در آن است که «عالم» لزوما دلالت بر «معلوم» میکند یعنی در جایی به کار میرود که معلومی در کار باشد و همواره متعدی است، [مانند «عالِم الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ» (انعام/۷۳؛ توبه/۹۴ و ۱۰۵؛ رعد/۹؛ مومنون/92؛ زمر/۴۶؛ سجده/۶؛ حجر/۲۲؛ جمعه/۸؛ تغابن/۱۸) هرچند که گاه بدون مفعول هم آمده که چهبسا بتوان گفت به قرینه مفعولش حذف شده است؛ مانند: «إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِلْعالِمينَ» (روم/22)]؛ اما «علیم» لزوما متعدی نیست و صرفا نشاندهنده این است که اگر معلومی در کار باشد، حتما او بدان عالم است؛ چنانکه «سامع» به کسی گفته میشود که صدایی را بشنود، اما «سمیع» به کسی میگویند که شنوا باشد، خواه در آن لحظه صدایی در کار باشد یا نباشد؛ و شبیه این تفاوت را بین «مبصر» و «بصیر» و «قادر» و «قدیر» هم مطرح کردهاند. (الفروق في اللغة، ص۸۰ )
چنانکه در قرآن کریم هم کلمه «علیم» یا بدون متعلق آمده، مانند «إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَليمٌ» (بقره/115) «فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَليمٌ» (بقره/158) «إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ» (بقره/181)؛ ویا اگر متعلقی داشته با حرف «ب» بوده است، مثلا: «هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليمٌ» (بقره/29) «وَ اللَّهُ عَليمٌ بِالظَّالِمينَ» (بقره/95) «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَليمٌ» (بقره/283)؛ هرچند که گاه «عالم» هم با حرف اضافه «ب» میآید مانند: «وَ كُنَّا بِهِ عالِمينَ» (انبیاء/51) «وَ كُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عالِمينَ» (انبیاء/81).
▪️«معلوم» چون اسم مفعول است در اصل باید به چیزی که بدان علم تعلق گرفته باشد بگویند؛ اما در بسیاری از مواقع تعبیر ضرورتا متعلق علم بودنش مد نظر نیست؛ بلکه برای اشاره به چیزی است که کاملا معین و مشخص شده است و لذا میتواند مورد علم واقع شود: «الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ» (بقره/۱۹۷)، «وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلاَّ وَ لَها كِتابٌ مَعْلُومٌ» (حجر/4) «أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ» (صافات/41) ، «وَ ما مِنَّا إِلاَّ لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ» (صافات/164)، «وَ الَّذينَ في أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ» (معارج/24) «قَدَرٍ مَعْلُومٍ» (حجر/21؛ مرسلات/۲) ، «يَوْمٍ مَعْلُومٍ» (شعراء/38 و 155؛ واقعه/50)، «في أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ» (حج/۲۸)
👇ادامه مطلب👇
@yekaye