ادامه ماده «علم» (6) ▪️«علامت» که چیزی است که با آن به چیز دیگر پی می‌برند و آن را می‌شناسند، در فارسی هم به همین معنا رایج است «وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُون‏» (نجم/۱۶) ▪️ و «عَلَم» (که جمع آن أعلام است) نیز چنانکه اشاره شد هم برای اشاره به پرچم و هر چیزی که به عنوان نماد و علامتی که راه را نشان دهد و به تعبیر دیگر اثری که با آن چیزی معلوم می‌شود به کار می‌رود (چنانکه آیه ۶۱ سوره زخرف در قرائتی به صورت «وَ إِنَّهُ لَعَلَمٌ لِلسَّاعَةِ» قرائت شده) و هم برای اشاره به کوه بلند؛‌ چنانکه در آیات «وَ مِنْ آياتِهِ الْجَوارِ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلامِ‏» (شوری/۳۲) و «وَ لَهُ الْجَوارِ الْمُنْشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلام‏» (الرحمن/۵۵) کشتی‌ها به کوههای برافراشته تشبیه شده‌اند. (كتاب العين، ج‏2، ص152-153 ؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص581 ) 🔸کلمه «علامة» با کلماتی همچون «دلالت» و «آیه» و «اثر»‌ و «اماره» و «رسم» نزدیک است و بیان تفاوت اینها می‌تواند به فهم دقیقتر معنای آن کمک کند: ▪️ در تفاوت آن با «دلالت» (ماده «دلل») گفته‌اند که دلالت در جایی به کار می‌رود که هر ناظری بتواند از روی آن به آنچه باید دانسته شود پی ببرد؛ در حالی که «علامت» را کسی می‌شناسد که به وی را به طور خاص از این علامت بودن مطلع کرده باشند؛ چرا که دلالت به اقتضای دلالتگری خود شیء است اما علامت به وضع و قرارداد است (الفروق في اللغة، ص62 ) ▪️در تفاوت آن با «آیه» گفته‌اند که «آیه» آن علامتی است که [در دلالتگری و علامت بودنش] ثابت [و همیشگی] باشد چرا که از ماده «أیی» است که وقتی کسی در جایی حبس شده باشد می‌گوید «تأييت بالمكان» (الفروق في اللغة، ص62 ) ▪️ در تفاوتش با «اثر» (در فارسی: «رد» به معنایی که در ترکیب «ردپا» به کار می‌رود) گفته‌اند که «أثر» همواره بعد از چیزی است اما علامت غالبا قبل از چیزی است. (الفروق في اللغة، ص62 ) ▪️ در تفاوت آن با «سمه» (= نشانه) گفته‌اند «سمه» (از ماده «وسم») نوع خاصی از علامات است؛ و آن علامتی است که با آتش بر روی جسم حیوانات می‌زدند؛ و اصل معنای آن تاثیر گذاشتن در چیزی است (الفروق في اللغة، ص62 ) ▪️ در تفاوت آن با «أمارة» گفته‌اند که «اماره» علامت ظاهری است؛ چنانکه اصل ماده «أمر» بر ظهور دلالت دارد؛ و از همین باب است که وقتی چیزی زیاد شد (که با زیاد شدنش شأنش ظهور می‌یابد) تعبیر «أمر الشیء» به کار می‌برند؛ . مشورت را هم اماره می‌گویند چون رای نهایی با آن آشکار می‌شود. (الفروق في اللغة، ص63 ) ▪️ تفاوتش با «رسم» هم در این است که رسم آشکار کردن اثر در چیزی است تا آن چیز علامت در آن زمینه قرار گیرد در حالی که علامت می‌تواند این گونه باشد یا به نحو دیگر؛ مثلا می‌گوییم دست زدن عمرو علامت آمدن زید است در حالی که اثر آن نیست. (الفروق في اللغة، ص63 ) 👇ادامه مطلب👇 @yekaye