ادامه ماده «روح»
▪️«کلمه» ریح» (إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً؛ قمر/19) که جمع آن «ریاح» (يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ؛ اعراف/۵۷ و نمل/۵۳) است به معنای «باد» است. برخی بر این باورند که خداوند هرگاه تعبیر «ریح» را به صورت مفرد آورده در مقام عذاب بوده و هرجا به صورت جمع به کار رفته ناظر به رحمت است (مفردات ألفاظ القرآن، ص370 )
اما به نظر میرسد این قاعده عمومیت ندارد مثلا بادی که در خدمت حضرت سلیمان بود هم به صورت مفرد آمده: «وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ عاصِفَةً تَجْري بِأَمْرِه؛ انبیاء/۸۱) ویا بادی که کشتی را به حرکت درمیآورد: «إِنْ يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَواكِدَ عَلى ظَهْرِه» (شوری/۳۳) «حَتَّى إِذا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَ جَرَيْنَ بِهِمْ بِريحٍ طَيِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها جاءَتْها ريحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكان» (یونس/22) چنانکه گاه در خصوص بادی که لزوما ناظر به رحمت نیست هم تعبیر جمع به کار رفته است: «وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ» (کهف/۴۵). برخی با توجه به پیشرفتهای علمی که در خصوص وزش بادها شده این احتمال را دادهاند که این تعبیر ناظر به یک واقعیت علمی است و آن اینکه باد و نسیم مطبوع [و بادهای بارانزا] زمانی است که بادهای مختلف در جهات مختلف بوزند؛ اما اگر یک باد تنها بوزد غالبا تندباد و طوفان میشود؛ و این میتواند بر این آیات فوق هم تطبیق شود زیرا هم بادی که حضرت سلیمان در اختیار داشت بسیار سریع بوده و هم بادی که کشتیها را به حرکت درمیآورد غالبا باید یک باد در یک جهت معین باشد؛ نه بادهای با جهات گوناگون.
▫️در هر صورت گاه «باد» به طور استعاری برای غلبه و قوت به کار میرود (مفردات ألفاظ القرآن، ص370 ) و در واقع «ریح» در اینجا به معنانی جاری شدن امور بر وفق مراد است چنانکه اصلا در عرب تعبیر «هبت ریح فلان» (باد فلانی وزید) به معنای این است که امور بر وفق مراد وی جریان یافت. (مجمع البحرين، ج2، ص354 )
▪️از کلمات قرآنی دیگری که از این ماده به کار رفته کلمه «ریحان» است که به معنای آن چیزی است که رائحه (بوی خوش) داشته باشد. [خود کلمه «رائحه» را گفتهاند اشاره دارد به نسیم مطبوعی که احساس میشود؛ كتاب العين، ج3، ص292 ] کلمه «ریحان» برای هر گل خوشبویی به کار میرود (که با اینکه جمع آن «ریاحین» است ولی برای دسته گل تعبیر «ریحانه» را به کار میبرند) و گاه به نحو تشبیه بر «رزق و روزی» اطلاق می گردد (چنانکه به اعرابیای گفتند کجا میروی گفت: «أطلب من رَيْحَانِ اللّه») و در آیه «وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ» (رحمن/12) علاوه بر این دو معنا، برخی احتمال کاربرد آن در معنای «دانه خوراکی» و یا «برگ» را نیز دادهاند؛ و از سیبویه نقل شده که این کلمه از اسمهایی است که در جای مصدر قرار داده شده و اصل آن «رَيْوحان» بوده که حرف واو آن به خاطر مجاورت با یاء به یاء تیدل و سپس مخفف شده و حذف (شبیه کلمه «مَیْت») شده است (مفردات ألفاظ القرآن، ص370 ؛ كتاب الماء، ج2، ص559 )
📿 ماده «روح» و مشتقات آن ۵۷ بار در قرآن کریم به کار رفته است.
📖اختلاف قراءت
▪️قرائت مشهور این کلمه را به صورت «رَوح» قرائت کرده است؛
▪️اما در برخی از قرائات عشر (یعقوب) و بسیاری از قرائات غیرمشهور (امام صادق ع و عائشة و ابوبکر و زید و ابن عباس وابن يعمر و حسن وقتادة ونوح قارئ و ضحاك و أشهب عقيلي وشعيب بن حجاب وسليمان تميمي و ربيع بن خثيم و محمد بن علي وأبوعمران جوني و كلبي و فياض و قتيبة و وأبو رزين وعكرمة وشعيب بن الحارث وجحدري و بديل بن ميسرة بن عبد الله بن شقيق) و نیز در روایاتی از قرائتهای دیگر خود قراء سبعه (روایت عبيد وعبدالوارث از أبوعمرو؛ ويعقوب بن حيان ورويس وابن مهران از روح؛ وابن أبي سريج از كسائي) به صورت «فرُوح» قرائت شده است.
📚معجم القراءات ج۹، ص320 ؛ کتاب القراءات (سیاری)، ص153
@yekaye