🍂
🔻
#خاکریز_اسارت
روایت اسرای مفقود الاثر
حماسه علی ناصح فر
احمد چلداوی که مترجم صحنه فجیع شکنجه علی قزوینی بود نقل میکنه:
"یکی از بعثیا اومد دنبالم و بردنم توی اتاقی که علی رو شکنجه میدادن که ترجمه کنم.
دیدم علی رو به چوب فلک بستن و دو نفر از بعثیا دو طرف چوب فلک رو بالا نگه داشتن و علی کُرده داره با کابل میزنه و خون از کف پاهاش جاری بود و پوستش کنده شده بود.
علی حتی یه بار هم ناله نکرد و با همون آرامش همیشگی به بعثیا نگاه می کرد." احمد میگه:
"بعثیا از من خواستن به علی بگم به امام توهین کنه و جونش رو نجات بده،
من که نگران بودم مبادا علی زیر شکنجه شهید بشه بهش گفتم :
علی تقیه کن و چیزی که ازت میخوان انجام بده. علی فقط بهم نگاه کرد و لبخند زد و سکوت کرد. "
علی با سکوتش بر عظمت امام خمینی(رحمه الله علیه) و حقانیت راه آن امام بزرگوار مهر تاییدی زد و حتی حاضر نشد تقیه کنه و به امامش کوچکترین اهانتی بکنه. احمد میگه:
"افسر بعثی به من گفت حالیش کن اگه توهین نکنه آنقدر شکنجه میشه تا زیر شکنجه کشته بشه"،
اما علی همچنان مقاومت کرد. چند روز متوالی علی رو می زدن و شکنجه میکردن تا آخرش بعثیا بستوه اومدن. بدن کوفته شده علی رو انداختن توی یکی از آسایشگاهها و اعلام کردن این فرد ممنوع الملاقاته و هر کس باهاش تماس بگیره و حرف بزنه کتک میخوره،
ولی بچه ها توجهی نکردن و شروع کردن به مداوا و مراقبت از علی و مدتها طول کشید تا خوب شد.
🥀
@yousefi_ravi باماهمراه باشید 🏴🏴🏴