✨وقتی می گفت: دعا کن شهید بشوم، من همیشه یک جمله داشتم و به او می‌گفتم: نیتت را خالص کن و او همیشه در جواب به من می‌گفت: باشه، نیتم را خالص می‌کنم ولی این دفعه یک مدل دیگر جوابم را داد و گفت: مامان به خدا نیتم خالص شده، حتی یک ناخالصی هم در آن وجود ندارد وقتی این جمله را گفت بدون هیچ مقدمه‌ای به او گفتم : پس شهید می‌شوی گفت: جان من؟ گفتم: آره محمدرضا، حتما شهید می‌شوی تا این را گفتم یک صدای قهقهه خنده از آن طرف بلند شد و بلند بلند داد می‌زد و می‌گفت: مامان راضی‌ام ازت بهش گفتم: حالا خودت را اینقدر لوس نکن بعد محمدرضا گفت: مامان یک چیز بگم دعام می‌کنی؟ دعا کن که پیکرم بدون سر برگردد وقتی این را گفت من داد زدم سرش و گفتم: اصلا اینجوری برایت دعا نمی‌کنم شهید شوی گفت: نه ... پس همان دعا کن که شهید شوم. بعد بلافاصله با دخترم صحبت کرد بعد از این تلفن آنقدر منقلب شدم که حتی با محمدرضا خداحافظی نکردم و این حرف محمدرضا من را خیلی به هم ریخت... راوی مادر شهید @yousof_e_moghavemat