اشعار ناب آیینی: نمی‌رسد به کفِ پایت آسمان حتی اگر که قد بکشد روی نردبان حتی نمی‌شود نفسی از تو را به شعر کشید اگر خدا بدهد عمرِ جاودان حتی بهشتِ خاکی دنیای سایه‌سارت را نمی‌دهیم به جَنّات آن جهان حتی کجاست خانه‌ی عرشت؟ که در شب معراج کسی نداشت از آن لامکان نشان حتی تو ناشناسِ زمینی؛ نمی‌شناسیمت اگر که باز کند آسمان دهان حتی فقط تویی که شبیه تویی؛ نظیر تو را کسی ندیده در آیینه‌ات؛ در آن حتی عدالتی که تو دادی به تارک تاریخ ندیده کس بدلش را به داستان حتی شکسته است نمکدان به سفره‌ی زخمت به دستِ هر که گرفته‌ست از تو نان حتی مناره چاهِ عذابِ مؤذنش بشود اگر بدون تو گفته‌ست یک اذان حتی جماعتی که مسلمانِ دینِ غیر توأند جهنم است سزای ثواب‌شان حتی ✍ 🔹 فخر است برایش که بخوانند فقیرش شاهی که به درگاه تو افتاد مسیرش پیش تو که بر خاک و بر افلاک امیری خاکش به سر آنکس که بخوانند امیرش هرکس که به انکار تو و قدر تو پرداخت سلطان هم اگر بود کشیدند به زیرش بی مهر تو این گمشده سیاره‌ی تاریک آبستن رنج است؛ چه صحرا، چه کویرش دل سوی تو آورده پناه از غم دنیا این طفل یتیم است در آغوش بگیرش پیش تو مرا پیشکشی نیست جز این شعر منت به سر من بگذار و بپذیرش ✍ 🔹 محمد است اگر شهر علم، دَرْ علی است امام‌ها همه یک پیکرند، سَر علی است ابوترابْ علی و همه ترابِ علی تمام اهل جهان خاک پا و زَر علی است کسی که یک شبِ واحد به اعتراف همه... نشسته است کنار چهل نفر علی است چه شد که گیوه‌ی موسی زپا درآمده است؟! به او رسیده خبر صاحب شجر علی است... اگر به غار حرا جبرئیل آمده است بدان که یک خبر آورده آن خبر علی است به کوری همه‌ی منکران بی پدرش... بر آنکه فاطمه شد مادرش... پدر علی است! ببین به‌جای پیمبر چه تخت خوابیده آهای ترسوها! مرد هر خطر علی است بگو علی و شناسایی منافق کن که خط روشن ما بین خیر و شر علی است ** به شیر خواره‌ی کربُبلا سه شعبه زدند یه یک دلیل فقط، نام این پسر علی است! ✍ 🔹 🔹 کانون ذاکران امام حسین زرند