اسم اعظم و اسم اعظم « اللّه » است، زیرا که آنچه نعوت و اوصافی که در تمام اسماء است در «اللّه» منطوی است، این است که هر یک از حقایق کونیه از سماء و سماوی و ارض و ارضی است در مقام بروز حکایت از اسم و صفتی از صفات حق تعالی نماید، حتی ملائکه از اسم سبّوح و قدوس او حکایت نمایند، به خلاف انسان که مظهر «اللّه» است ؛ این است که کمالات و فعلیاتی که در تمام موجودات است به طور انتشار در انسان است، به طور لفّ و جمع، کما قیل: لیس من اللّه بمستنکر أن یجمع العالم فی واحد [۳] باری، گفته اند که «اللّه» مشتق از « أله » است ؛ لأ نّه یألهُون إلیه، أی یشتاقون الخلائق فی حوائجهم إلیه، قال المولوی قدس سره: معنی اللّه گفت آن سیبویه یألهون فی الحوائج، هم لدیه علم الهی و آن که در فقره دعا « لایخفی علیه شی ء » [۴] أی أ نّه تعالی عالم بحقایق الأمور من السماء والارض و ما فیها قبل وقوعها ؛ زیرا که اعیان حقایق ثابته قبل از ایجاد نبودند نه موجود و نه مذکور، کما ورد: « کان اللّه و لم یکن معه شی ء » [۱]، و هو عالم و لا معلوم، کما قال المعصوم: « کان ربّنا عزوجل والعلم ذاته، و لا معلوم والسمع ذاته و لا مسموع، و البصر ذاته و لا مبصر، والقدرة ذاته و لا مقدور، فلما أحدث الأشیاء و کان المعلوم، وقع العلم [منه] علی المعلوم، والسمع علی المسموع، والبصر علی المبصر، والقدرة علی [۲] المقدور » [۳] و این مرتبه از علم را علم ذاتی ازلی گویند. ---------- [۳]: ۱ - اعیان الشیعة، ج ۴، ص ۴۷۲ ؛ ارشادالقلوب، ج ۲، ص ۲۱۷. [۴]: ۲ - الصحیفة السجادیة، ص ۲۵۴ ؛ فلاح السائل، ص ۲۶۶. [۱]: ۳ - بحارالأنوار، ج ۵۴، ص ۲۳۸. [۲]: ۴ - اصل: فی. [۳]: ۵ - الکافی، ج ۱، ص ۱۰۷ ؛ التوحید، ص ۱۳۹ ؛ بحارالأنوار، ج ۴، ص ۷۱: « لم یزل اللّه جل و عزّ ربّنا و العلم... ». .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357