[۱]: ۱) مرگ بر فرزندان آدم چنان بسته است که قلاده بگردن دختر جوان و چه قدر آرزومندم بصحبت گذشتگان خود چنانکه یعقوب مشتاق یوسف بود و برای من برگزیده و پسندیده گشت زمینی که پیکر من در آن افکنده شود باید بدان زمین برسم و گوئی می‌بینم بند بند مرا گرگان بیابانها از یکدیگر جدا می‌کنند میان نواویس و کربلا. (مرحوم ثقة الاسلام محدث جلیل القدر حاج شیخ عباس قمی طاب ثراه در نفس المهموم گوید شیخ ما محدث نوری رحمه اللّه در کتاب نفس الرحمن گفته است (نواویس) گورستان نصاری است چنانچه در حواشی کفعمی نوشته اند و شنیده ایم که این گورستان در آنجا واقع بوده است که اکنون مزار حر بن یزید ریاحی است در شمال غربی شهر کربلا و اما کربلاء معروف نزد مردم آن نواحی پاره زمینی است در کنار نهری که از جنوب با روی شهر روان است و بر مزار معروف به ابن حمزه می‌گذرد پارۀ از آن باغ و قسمتی کشت زار و شهر کربلا میان این دو می‌باشد. آقایان اگر بقرائن مطلب خوب دقت کنید جواب خود را بخوبی بدست می‌آورید و می‌دانید که آن حضرت بقصد دیگری طی مسافات نمود زیرا اگر خیال ریاست داشت در موقعی که محاصرۀ دشمن در منتها درجه شدت رسیده و فرسنگها اطراف او را قوای قویّه دشمن گرفته وسائلی فراهم نمی کرد که جمعیت قلیل و نفرات آمادۀ خود را متفرق نماید. خطبه و خطابۀ آن حضرت در شب عاشورا بزرگتر دلیل بر اثبات مدعای ما است زیرا تا شب عاشورا هزار و سیصد سواره و پیاده آمادۀ جنگ در خدمت آن حضرت بودند. ولی در آن شب بعد از نماز مغرب و عشاء حضرت بر روی کرسی قرار گرفت خطبۀ مفصّلی اداء نمود ضمن خطبه صریحا کلماتی فرمود که آن لشکر و مردم جاه طلب را خوف گرفته که تمام ارباب مقاتل نوشتند حضرت فرمود کسانی که بخیال ریاست و حکومت دنیوی آمده اند بدانند که فردا هر کس در این زمین باشد کشته خواهد شد و این مردم جز من احدی را نمی خواهند من بیعتم را از گردن شما برداشتم تا شب است برخیزید و بروید هنوز فرمایشات آقا تمام نشده بود که تمام آن جمعیت رفتند برای آن حضرت باقی نماند مگر چهل و دو نفر هیجده نفر بنی هاشم بیست و چهار نفر اصحاب-بعد از نصف شب سی نفر از شجاعان لشکر دشمن بقصد شبیخون آمدند وقتی صدای تلاوت قرآن آن حضرت را شنیدند مجذوب وار باردوی توحیدی حسینی ملحق شدند که مجموعا بنابر اشهر هفتاد و دو نفر قربانیهای حق گردیدند که اکثر آنها زهّاد و عبّاد و قاریان قرآن بودند. اینها تمام دلائل و قرائن واضحی است که می‌رساند آن حضرت بقصد انقلاب و حبّ جاه و ریاست و رسیدن بمقام خلافت حرکت نفرموده بلکه صرفا هدفش ترویج دین و مقصدش حمایت و دفاع از حریم اسلام بوده. آن هم بطریقی که جان بدهد و با جان بازی نمودن پرچم لا اله الاّ اللّه را بلند و پرچم کفر و فساد را سرنگون نماید. زیرا نصرت و یاری دین گاهی بکشتن است و زمانی بکشته شدن فلذا آن حضرت دامن همّت بر کمر زد و مردانه قیام کرد-با نیروی مظلومیت و دادن قربانیهای بسیار مخصوصا أطفال صغار ریشۀ ظلم و فساد بنی امیّه را کند بقسمی که خدمات بزرگ آن حضرت در اعلاء کلمۀ طیّبه لا اله الاّ اللّه و آبیاری شجرۀ مقدسۀ اصلها ثابت در نظر دوست و دشمن مورد تصدیق و تقدیر است حتی بیگانگان از دین روی برهان و دلیل اقرار باین معنی دارند. پیشاور.... https://eitaa.com/zandahlm1357