دلائل بر حلیت متعه داعی- دلائل بر این معنی بسیار است. اولا قرآن مجید، و سند محکم آسمانی است که در آیه ۲۸ سوره ۴ (نساء) صریحا می‌فرماید فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً [۱] . بدیهی است که حکم قرآن مجید إلی الابد بمشروعیت خود باقیست مگر ناسخی در خود قرآن ظاهر گردد و چون در این موضوع ناسخی نیامده پس این حکم محکم تا أبد باقی و برقرار است. شیخ- از کجا این آیه مربوط بنکاح دائم نباشد که در تعقیب همان آیات آمده دستور می‌دهد مهر و صداق آنها را بپردازند. داعی- در این بیان خود بی لطفی و باصطلاح مغلطه نمودید زیرا علماء بزرگ خودتان از قبیل طبری در جزء پنجم از تفسیر کبیر و امام فخر رازی در جزء سیم از تفسر مفاتیح الغیب و دیگران این آیه شریفه را در باب متعه آورده اند. علاوه بر صراحت بیان مفسّرین و علماء خودتان آقایان بخوبی می‌دانید که سورۀ نساء کاملا مشتمل است بر بیان اقسام نکاح و ازدواج در اسلام از دائم-و متعۀ منقطعه-و ملک یمین. اما در نکاح دائم در آیه ۳ سوره ۴ (نساء) فرماید فَانْکِحُوا مٰا طٰابَ لَکُمْ مِنَ النِّسٰاءِ مَثْنیٰ وَ ثُلاٰثَ وَ رُبٰاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاّٰ تَعْدِلُوا فَوٰاحِدَةً أَوْ مٰا مَلَکَتْ أَیْمٰانُکُمْ [۲] . و درباره ملک یمین و کنیزکان در آیه ۲۸ سورة ۴ (نساء) فرماید وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلاً أَنْ یَنْکِحَ الْمُحْصَنٰاتِ الْمُؤْمِنٰاتِ فَمِنْ مٰا مَلَکَتْ أَیْمٰانُکُمْ مِنْ فَتَیٰاتِکُمُ الْمُؤْمِنٰاتِ وَ اللّٰهُ أَعْلَمُ بِإِیمٰانِکُمْ بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ [۳] . و در باب متعه و عقد انقطاع آیه فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً نازل گردید و اگر این آیه مربوط بنکاح دائم باشد لازم می‌آید که در یک سوره امر بنکاح دائم تکرار شده باشد و این بر خلاف قاعده خواهد بود. و چون راجع بمتعه نازل گردیده معلوم است که خود یک امر و حکم جدید است. ثانیا اتفاق جمیع مسلمین است (نه شیعه فقط) باینکه نکاح متعه در صدر اسلام شایع و مشروع بوده و صحابه کبار در زمان خود رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بآن دستور عمل می‌کردند و اگر این آیه مربوط بنکاح است پس آیه متعه کدام است که عموم مسلمین قائل بآن هستند پس قطعا آیه متعه همین است که مفسّرین خودتان هم متعرض اند و مشروعیت آن را ثابت می‌نمایند و ناسخی برای آن نیامده چنانچه در کتب معتبرۀ خودتان ثبت است ---------- [۱]: ۱) پس از اینکه بهره مند شدید از آنها (یعنی متعه نمودید) و تمتع از آنها برداشتید مهر معین که مزد آنها است بآنان بپردازید که فریضه و واجب است. [۲]: ۲) بنکاح خود درآورید از زنان آن کس را که برای شما نیکو و مناسب با عدالت باشد دو یا سه یا چهار و اگر بترسید که چون زنان متعدد گیرید نتوانید عدالت نمائید پس تنها یک زن اختیار کرده و یا چنانکه کنیزی دارید بآن اکتفا کنید که نزدیک تر است بعدالت. [۳]: ۳) هر کس از شما را وسعت و توانائی نباشد که زنان پارسای با ایمان (و آزاد) گیرد بس کنیزان مؤمنه ای که مالک آن شدید زنی اختیار کنید خدا آگاه تر است بمراتب ایمان شما که اهل ایمان همه بعضی از جنس بعضی دیگر و در رتبه یکسانید پس با کنیزکان مؤمنه با اذن مالکش ازدواج کنید و مهر آنها را بدانچه معین شده بدهید. پیشاور.... https://eitaa.com/zandahlm1357