پيش ما رسم شكستن نبود عهد وفا را پيش ما رسم شكستن نبود عهد وفا را****الله الله تو فراموش مكن صحبت ما را قيمت عشق نداند قدم صدق ندارد****سست عهدي كه تحمل نكند بار جفا را گر مخير بكنندم به قيامت كه چه خواهي****دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را گر سرم مي‌رود از عهد تو سر بازنپيچم****تا بگويند پس از من كه به سر برد وفا را خنك آن درد كه يارم به عيادت به سر آيد****دردمندان به چنين درد نخواهند دوا را باور از مات نباشد تو در آيينه نگه كن****تا بداني كه چه بودست گرفتار بلا را از سر زلف عروسان چمن دست بدارد****به سر زلف تو گر دست رسد باد صبا را سر انگشت تحير بگزد عقل به دندان****چون تأمل كند اين صورت انگشت نما را آرزو مي‌كندم شمع صفت پيش وجودت****كه سراپاي بسوزند من بي سر و پا را چشم كوته نظران بر ورق صورت خوبان****خط همي بيند و عارف قلم صنع خدا را همه را ديده به رويت نگرانست وليكن****خودپرستان ز حقيقت نشناسند هوا را مهرباني ز من آموز و گرم عمر نماند****به سر تربت سعدي بطلب مهرگيا را هيچ هشيار ملامت نكند مستي ما را****قل لصاح ترك الناس من الوجد سكاري @zandahlm1357