رسول خدا (صلى الله عليه و آله) و تذكر به عفاف روزى رسول خدا (صلى الله عليه و آله) بر مركبى سوار بود و «فضل بن عباس» را كه جوانى زيبارو بود، پشت سر خود سوار كرد و از راهى گذشت. در اين هنگام زن جوانى جلو آمد و سلام كرد و از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) اجازه خواست تا مطلبى دربار مسائل دينى بپرسد. رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مركب را نگه داشت و به پرسش او گوش فرا داد. آن گاه پاسخ نسبتاً مفصلى به او داد. در حين پاسخ حضرت متوجه شد، حواس زن جوان به گفته هاى او نيست و به پشت سرش، يعنى به فضل نگاه مى كند. رسول خدا (صلى الله عليه و آله) به عقب نگاه كرد و ديد كه فضل نيز به آن زن جوان چشم دوخته است. پيامبر براى اينكه جلوى اين كار را بگيرد، سر فضل را به طرف ديگر برگرداند و به او فرمود: «زنى جوان و مردى جوان، مى ترسم شيطان در ميان ايشان پا بنهد». [۱] ---------- [۱]: صحيح بخاري، ج٨، ص۶٣. در اين داستان مى بينيم كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) هيچ يك از آن دو نفر را كه در حضور ايشان رفتارى ناپسند از خود نشان دادند، سرزنش نكرد. حضرت براى اينكه اين رفتار ادامه نيابد و هر دو متنبه شوند، با ظرافت خاصى از ادامه اين نگاه جلوگيرى كرد. @zandahlm1357