رو به ضريح درياي من! درون نگاهت شناورم بر گنبد زلال ضريحت، کبوترم مي آمدم کنار تو اي ناجي بزرگ! هر وقت سقف فاجعه مي‌ريخت بر سرم شرمنده‌ام که اين همه زخم کبود را هر روز و شب به محضر پاکت مي‌آورم کي مي‌شود هميشه صبورم! بزرگ سبز! يک آسمان ترانه برايت بياورم امشب دوباره رو به ضريحت نشسته ام تو آسمانِ آبي و من يک کبوترم فاطمه تفقدي ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357