شرح و تفسير : پيام فرشته الهى ج-۱۳
امام(عليه السلام) در اين کلام حکيمانه کوتاه و پربار به سرنوشت انسان ها و مواهب و نعمت هاى آنها اشاره کرده مى فرمايد: «خداوند فرشته اى دارد که همه روز بانگ مى زند بزاييد براى مردن و گردآوريد براى فنا و بنا کنيد براى ويران شدن».
لام در «لِلْمَوْتِ» و «لِلْفَناءِ» و «لِلْخَرابِ» لام سببيّه نيست، بلکه لام غايت است; يعنى فرزند بزاييد ولى عاقبتش مرگ است و اموال گردآورى کنيد سرانجامش فناست و بناهاى پرشکوه برپا سازيد عاقبت آن ويرانى است.
شبيه چيزى است که در قرآن مجيد در داستان فرعون و همسرش به هنگام گرفتن قنداقه موسى از آب نيل آمده است «(فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَکُونَ لَهُمْ عَدُوّاً); (هنگامى که مادرش به فرمان خدا او را به دريا افکند) خاندان فرعون او را (از آب) گرفتند، تا سرانجام دشمن آنان و مايه اندوهشان گردد»(1) يعنى عاقبت کار چنين شد.
در حقيقت امام روى سه چيز از مهم ترين مواهب زندگى دنيا انگشت گذارده و سرانجام همه آنها را روشن ساخت: فرزندان که عزيزترين سرمايه انسان اند و اموال که براى آن زحمت فراوان مى کشد و بناهاى مجلل که گاه قسمت عمده عمر خود را صرف آن مى کند. امام مى فرمايد: هيچ يک از اينها بقا و دوامى ندارد و سرانجام گرد و غبار فنا بر روى همه آنها مى نشيند تنها چيزى که براى انسان باقى مى ماند اعمال خير و نيکى هاست که نزد خدا ذخيره مى شود، قرآن مى گويد: «(مَا عِنْدَکُمْ يَنفَدُ وَمَا عِنْدَ اللهِ بَاق); آنچه نزد شماست از ميان مى رود و آنچه نزد خداست باقى مى ماند».(2)
در اين که آيا واقعاً فرشته اى فرياد مى زند و ما صداى او را نمى شنويم يا زبان حال جهان آفرينش و طبيعت دنياست يا صدايى است که از جان و فطرت و عقل ما بر مى خيزد و ملک اشاره به آن است، محلّ گفتوگو است.
کسانى که آن را تفسير به طبيعت دنيا و مانند آن کرده اند دليلشان اين است که اگر واقعاً ملکى صدا بزند و ما نداى او را نشنويم چه فايده اى مى تواند داشته باشد؟; ولى به اين ايراد مى توان پاسخ داد که وقتى نداى آن ملک به وسيله اولياءالله براى ما نقل شود تأثيرش واضح است مثل اين که ما براى کسى نقل کنيم که فرزندت را در فلان شهر ديديم که فرياد مى زد مرا يارى کنيد. در اين گونه موارد صداى شخص غائب به وسيله شخص حاضر رسيده است.
بهترين راه براى اين که انسان سرنوشت آينده خود را تشخيص دهد آن است که درباره پيشينيان فکر کند آنها کجا رفتند؟ اموالشان چه شد؟ و کاخ هايشان به چه سرنوشتى گرفتار گرديد؟ قرآن مجيد درباره کافران و منافقان در آيه 69 سوره توبه مى فرمايد: «(کَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِکُمْ کَانُوا أَشَدَّ مِنْکُمْ قُوَّةً وَأَکْثَرَ أَمْوَالا وَأَوْلاَداً); (شما منافقان،) همانند کسانى هستيد که قبل از شما بودند، (و راه انفاق پيمودند; بلکه) آنها از شما نيرومندتر، و اموال و فرزندانشان بيشتر بود» (ديديد سرنوشت آنها چه شد؟) سرنوشت خود را بر آنها قياس کنيد.
در حديثى در کتاب شريف کافى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم فرزند آدم هنگامى که در آخرين روز دنيا و اولين روز آخرت قرار مى گيرد اموال و فرزندان و اعمال او در برابرش مجسم مى شوند رو به اموالش مى کند و مى گويد به خدا سوگند من نسبت به تو حريص و بخيل بودم الان سهم من نزد تو چيست؟ مى گويد: «خُذْ مِنّي کَفَنَکَ; تنها کفن خود را مى توانى از من بگيرى» رو به فرزندانش مى کند و مى گويد شما را دوست مى داشتم و از شما حمايت مى کردم من چه سهمى نزد شما دارم؟ مى گويند: تو را به قبرت مى بريم و پنهان مى کنيم رو به سوى عملش مى کند و مى گويد به خدا سوگند من نسبت به تو بى اعتنا بودم و تو بر من سنگين بودى چه چيز نزد تو دارم؟ عملش مى گويد: من همنشين تو در قبر و روز قيامت هستم تا من و تو به پيشگاه پروردگار عرضه شويم. (سپس امام(عليه السلام) فرمود: اگر آن شخص ولىّ خدا بوده سرنوشت بسيار خوبى دارد و اگر دشمن خدا بوده به عذاب دردناکى مبتلا مى شود).(3)
شاعر معروف عرب ابوالعتائيه از کلام حکيمانه امام بهره گرفته و مى گويد:
لِدُوا لِلْمَوت وَابْنُوا لِلْخَرابِ *** فَکُلُّکُمْ يَصيرُ إلى ذِهابِ
لِمَنْ نَبْني وَنَحْنُ إلى تُراب *** نَصيرُ کَما خُلِقْنا مِنْ تُراب؟
براى مرگ بزاييد و براى ويرانى بنا کنيد که همه شما در مسير رفتن هستيد
براى چه کسى بنا مى کنيم در حالى که ما به سوى خاک مى رويم و همان گونه که از خاک آفريده شديم به خاک باز مى گرديم.
(1). قصص، آيه 8.
(2). نحل، آيه 96.
(3). کافى، ج 3، ص 231 و 232 با تلخيص اندک.