پزشک معشوق ابن جوزی بر سر منبر بود، یکی از حاضران به پا خاست و گفت: چه می‌گویی در باره ی زنی که به درد ابنه مبتلا شده است؟ ابن جوزی در پاسخ او به زبان شعر گفت: گویند لیلی در عراق بیمار است، کاش من طبیب او باشم. یقولون لیلی فی العراق مریضة فیا لیتنی کنت الطبیب المداویا گفته اند: ابن جوزی همسری به نام نسیم داشت، که او را طلاق داد و از کار خود پشیمان گشت. در مجلسی دو زن بین ابن جوزی و نسیم نشسته بودند، وی به آن دو رو کرد و گفت: ای دو کوه نعمان بگذارید نسیم صبا بوزد و من آرامش یابم. ایا جبلی نعمان بالله خلیا نسیم الصبا یخلص الی نسیمها شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357