به نام خالق وصي پيامبر(ص) چون شكفته شدنت نزديك شد، الله مادرت را به خانه‌اش فرا خواند. كعبه از شوق ديوارش را شكافت. خوش به حالت که در مکان خوشي شگفتي، با شگفتنت شكوفا شد شادي فرشيان و عرشیان. چون صداي نسيم بهاري از دورن كعبه وزيدن گرفت، فرشتگان اولين و آخرين مولود كعبه را، شادباش گويان و هل‌هله‌ كنان، بر آخرین پيامبر تبريك گفتند و بر حاجي متولد شدنت جهانيان گواه‌اند. مقدمت، بهاران را به لطافت سحري، بلبلان را به نغمه خوش و غنچه‌ها را به شكوفايي واداشت و چشم‌انداز زمين و زمان جلوه نو يافت. آخرين پيامبر، اولين و آخرين راهنمايت بود و حفظ قرآن تكليفت. دم مسيحايي پیامبر چنان در روح تو اثر گذاشت كه افتخار حضور در غار حرا را هنگام نزول اولين آيه‌هاي فرقان پيدا نمودي، در اسلام آوردن، كسي نتوانست از تو سبقت بگيرد و از ميان اولين كساني كه اسلام آوردند، فقط تو، نازل كننده قرآن را به عنوان اولین مرد، در برگذاری اولین نماز جماعت را پشت سر آخرین راهنمای بشریت، برپا نمودي، تو سرمست از عبادتي، بزرگ ترين نشانه وارسته گي تو، وابسته‌گي به خداست. اي هارون پيامبر، وقتي لحاف سبز پيامبر را در شب «ليله المبيت» بر سر كشيدي تا او از توطئه قتل سران جاهليت مكه در «دارالندوه» دور شود، از جان گذشتگي تو در راه دين اسلام آشكار شد. جنگ‌ها از شجاعت، شب ها از زهد، چاه ها از اسرار، عالمان از علم، منابر از خطبه‌ها و كاغذها از نامه‌ها و گوش ها از حكمت‌هايت خاطره‌ها دارند. محمد ابراهیم پاکروان