تو ز دیو نفس اگر جویی امان
رو نهان شو چون پری از مردمان
گنج خواهی کنج عزلت کن مقام
واستتر واستخف عن کل الانام
چون شب قدر از همه مستور شد
لاجرم از پای تا سر نور شد
اسم اعظم چون کسی نشناسدش
سروری بر کل اسماء باشدش
تا تو نیز از خلق پنهانی همی
لیلة القدری و اسم اعظمی
این پنج بیت را در ماه ذی قعده سال ۱۰۰۷ هجری در مشهد مقدس رضوی سرودم.
شب روز بعد از آنکه اشعار را سرودم پدرم «ره» را در خواب دیدم رقعه به من اعطا کرد در آن رقعه این آیه نوشته بود:
تِلْکَ الدّٰارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهٰا لِلَّذِینَ لاٰ یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لاٰ فَسٰاداً وَ الْعٰاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ. [۱]
از فتنه ی این زمانه ی شورانگیز
برخیز و بهر جا که توانی بگریز
ور پای گریختن نداری باری
دستی زن و در دامن عزلت آویز
----------
[۱]: ۱) - آن خانه آخرت را برای مردمی مقرر میکنیم که در روی زمین تصمیم تباهی و خودخواهی ندارند و سرانجام با پرهیزگارانست. قصص، ۸۳.
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357