.......: ولي با ظهور شيخ مفيد و گسترش صيت دانش او بتدريج بغداد كه مركز سياسي و جغرافيايي قلمرو اسلامي بوده به مركز اصلي علوم و معارف شيعي نيز بدل مي‌شود و نه فقط مرجع حل مسائل فكري و ديني شيعه (۷) كه كعبه ي آمال طالبان علم نيز مي‌گردد. اگر چه فهرست مبسوطي شامل نام همه ي شاگردان مفيد كه قاعدتاً جمع كثيري بوده اند در دست نيست و تعداد كساني كه به عنوان شاگردان او در كُتب تراجم نام برده شده اند بسيار اندك و بسي كمتر از آن چيزي است كه مردي چون مفيد در مدت نزديك به نيم قرن رياست علمي شيعه، بايد تربيت كرده باشد، ولي اولاً عزيمت نابغه يي چون شيخ طوسي از طوس به بغداد و كشيده نشدن او به حوزه‌هاي نزديك زادگاهش - يعني خراسان و ماوراء النهر - و درنگ نكردن او در ري و قم و نيز عدم اشتهار چهره‌هاي برجسته يي از حوزه‌هاي مزبور تا مدت زماني نه چندان كوتاه، همه حاكي از آن است كه حوزه ي بغداد با اشتهار و شكوفايي شيخ مفيد، در جايگاهي كه پيش از آن در مورد هيچيك از حوزه‌هاي علمي شيعه به ياد نداريم، قرار داشته است، بدين معني كه با حيازت همه ي علوم رايج در مجموع حوزه‌هاي تشيع، رونق حوزه‌هاي ديگر در سراسر جهان اسلام را شكسته و تا هنگام و لادت حوزه ي بكر و مبارك نجف (در سال ۴۴۸ يا ۴۴۹) درةالتاج مراكز علمي شيعه به شمار مي‌آمده است. بي شك محور و نقطه ي درخشان و مايه ي درخشش اين حوزه شيخ مفيد بوده است. او با نبوغ و استعداد خارق العاده و تلاش بي وقفه ي خود و با بهره گيري از موقعيت استثنايي شهر بغداد به عنوان مركز سياسي و جغرافيايي جهان اسلام و رفت و آمد چهره‌هاي علمي مذاهب مختلف به آن، به جامعيتي بي نظير دست يافته، و آنگاه چون قطب و محور جذابي، عنصر متمايز كننده ي حوزه ي شيعي بغداد در زمان خود شده است. با نظر به آثار علمي اين شيخ بزرگوار و ساير قرائن، آشكار مي‌گردد كه مفيد مجمع و ملتقاي شگفت انگيزي است از بيشتر ويژگيهايي كه چهره‌هاي شاخص شيعه تا آن زمان بدان اشتهار داشته اند: در او فقه قديمين و ابن بابويه و جعفربن قولويه، كلام ابن قبه و بني نوبخت، علم الرجال كشي و برقي، حديث صدوق و صفار و كليني به اضافه ي قدرت جدل و هماورديِ فكري بي نظير و بسي برجستگي‌هاي ديگر يكجا گرد آمده بود. آنان البته هر يك مشعلي بر سر يكي از راههاي معارف اهل بيتند. اما مفيد، چون چلچراغي، مجمع و ملتقاي همه آنها به شمار مي‌رود. و اين چيزي است كه پيش از او در هيچيك از شخصيتهاي علمي شيعه سراغ نداريم. در يگانه بودن او همين بس كه ابن نديم (م ۳۸۰) وي را در سنين پيش از ۴۴ سالگي اش (۸) سر آمد همه ي شيعه در فقه و كلام و حديث معرفي مي‌كند. و ذهبي كه در تاريخ الاسلام با لحني كينه آلود و دور از انصاف از وي سخن گفته، در عين حال از ابن ابي طي درباره ي او نقل مي‌كند كه: او در همه ي علوم، يگانه بود: در اصولين، در فقه، در اخبار و معرفت رجال، در قرآن و تفسير، در نحو و شعر... در همه ي اين علوم وي سر آمد همگان بود و با پيروان هر عقيده يي مناظره مي‌كرد. (۹) باري، مفيد كسي است كه علوم گذشتگان در تكامل خود، در او مجتمع گشته بود و به بركت چنين شخصيت جامع و چند بعدي و همه جانبه يي، حوزه ي علمي شيعه بدانگونه كه قرنها پس از آن استمرار يافت، پايه گذاري شد كه در آن فقه و كلام و اصول و ادب و حديث و رجال در كنار يكديگر و مكمل يكديگر تدريس و تحقيق و متكامل مي‌شد. و همين حوزه است كه در نقطه يي بس والا، سيد مرتضي و در اوج قله ي كمال، شيخ الطائفه محمّد بن الحسن الطوسي را پديد آورد. با توجه به آنچه درباره ي بي سابقه بودن پديده ي شيخ مفيد و حوزه ي بغداد معاصر او گفته شد، حقاً بايد مفيد را بنيانگذار حوزه‌هاي علمي شيعه با قواره يي كه در قرنهاي پس از آن ديده مي‌شود، دانست يعني جايي كه در آن مجموعه يي از دانشهاي عقلي و نقلي اسلامي آموخته و تدريس مي‌شود و متخرج آن در همه يا اكثر آن علوم تبحر مي‌يابد. حداقل تا دوران شهيد اول يعني تا آنگاه كه ديگر اختصاص به فقه و مقدمات آن، گرايش غالب حوزه‌هاي علميه را تشكيل داده است، همان قواره در همه يا اغلب حوزه‌ها و متخرجين آنها مشاهده مي‌شود و اين ادامه ي جرياني است كه از شخصيت مفيد و حوزه ي آفريده ي او يعني حوزه بغداد تا سال ۴۱۳، سرچشمه گرفته است. بنابر اين جاي شگفتي نيست اگر ادعا شود كه چنين شخصيت يگانه و ممتازي، مؤسس و باز كننده ي راهي نو در سه محوري باشد كه قبلاً عناوين آن فهرست گونه بيان شد. اكنون نوبت آن است كه به ابعاد سه گانه ي مزبور در شخصيت علمي مفيد بپردازيم. ۱ - تثبيت هويت مستقل مكتب اهل بيت (عليهم السّلام) پس از آغاز دوران غيبت و به ويژه بعد از انتهاء دوره ي ۷۴ ساله ي غيبت صغري و انقطاع كامل شيعيان از امام غائب (ارواحنافداه)، يكي از خطراتي كه كليت مكتب اهل بيت را تهديد مي‌كرد اين بود كه اشتباه و انحراف عمدي يا غير عمدي كساني از منسوبين به اين مكتب، چيزهايي را از آن كاس