.......:
براي اين كه با ارزش و اهميت كار فقهي مفيد آشنايي اجمالي پيدا
شود به سر فصلهاي سه گانه در اين مورد اشاره ميكنيم: الف) كتاب مقنعه. ب) رسالههاي فقهي كوچك مفيد. ج) كتاب التذكرة باصول الفقه. الف) كتب مقنعه: مقنعه يك دوره ي تقريباً كامل فقه است، هيچ كتاب فقهي پيش از آن با اين خصوصيت وجود ندارد. مقنع صدوق علاوه بر اين كه مانند كتاب علي بن بابويه متون روايات است از لحاظ جامعيت مباحث فقهي هم به مقنعه نمي رسد و علاوه بر آن، مباحث آن مختصرتر و كوتاه تر است، مفيد در اين كتاب، اگر چه استدلال بر فتاواي خود ذكر نكرده و لذافهم چگونگي استدلال او بر اين فتاوي آسان نيست، اما به استناد قرينه ي اطمينان بخشي ميتوان گفت كه فتاوي او در اين كتاب متكي به استدلال متين فقهي است و اگر اين استدلال، مكتوب نيست تا آيندگان از آن استفاده كنند، اما چنان بوده كه تلامذه و طبقه ي فقهاي متصل به او آن را سرمشق كار خود قرار دهند و بر آن، بيافزايند. آن قرينه ي اطمينان بخش، كتاب تهذيب شيخ طوسي است. چنانكه ميدانيم، تهذيب شرح مقنعه و بيان استدلالهاي فقهي آن است. شيخ طوسي (ره) در مقدمه ي آن كتاب پس از ذكر انگيزه ي خود از نگارش آن و اين كه همان صديقي كه از او تأليف كتاب را طلب كرده اين را نيز خواسته است كه شيخ براي اداي آن مقصود، مقنعه ي مفيد را كه كافي و شافي و خالي از حشو و زائد است شرح كند، روش خود را در استدلال بيان ميكند كه بطور خلاصه چنين است: استدلال در هر مسأله به ظاهر يا صريح قرآن و يا انواع دلالتهاي مفهومي آن (مانند:
مفهوم موافقه و مفهوم مخالفه و دلالت التزاميه و اشباه آن)، و نيز استدلال به سنت قطعيه به معناي خبر متواتر و يا خبر محفوف به قرينه، و نيز اجماع مسلمين يا اجماع اماميه، سپس ذكر احاديث مشهور در هر مسأله، و آنگاه مطرح كردن دليل معارض (اگر وجود داشته باشد) و سعي در جمع دلالي ميان دليلين و اگر جمع دلالي ممكن نشود، رد دليل مقابل به خاطر ضعف سند يا به خاطر اعراض اصحاب از مضمون آن، و در جايي كه دو دليل از لحاظ سند و امثال آن (مانند جهت صدور يا اعراض مشهور و غيره) برابر باشند و هيچيك ترجيحي بر ديگري نداشته باشد، ترجيح خبري كه موافق اصول و قواعد كليه ي مستخرجه از شريعت است، و ترك دليل مخالف اصل و قاعده، و در صورتي كه هيچ حديثي در مسأله نباشد عمل به مقتضاي اصل، و هميشه ترجيح جمع دلالي بر ترجيح سندي، و جمع دلالي را بر طبق «شاهد جمع» منصوص انجام داده و حتي المقدور از آن تخطي نكردن. اين روشي است كه شيخ طوسي براي استدلالي كردن كتاب مقنعه در اول كتاب تهذيب ذكر ميكند. اهل فن به خوبي ميدانند كه اين، روشن جامع استدلال در تمامي ادوار فقاهت شيعه تا امروز است، و قالب كلي استدلال فقهي در همه ي دورانهاي پس از شيخ طوسي (ره)، تا امروز همين بوده است. اكنون اين سؤال مطرح ميشود كه آيا شيخ مفيد كه خود، نويسنده ي كتاب مقنعه است از اين روش استدلال جامع كه ميتواند فقيه را به فتاوي سراسر آن كتاب برساند غافل بوده و بدون معرفت به
اين روش استدلال به آن فتاوي دست يافته است؟ و به عبارت ديگر آيا شيخ طوسي (ره) مبتكر اين نحوه استدلال است؟ يا او آن را از استاد خود، مفيد آموخته است؟ به نظر ميرسد كه توجه به جوانب موضوع، پاسخ اين سؤال را روشن ميسازد. ميدانيم كه شيخ طوسي، تأليف كتاب تهذيب را در حيات شيخ مفيد يعني پيش از سال ۴۱۳ آغاز كرده و اين مقدمه در آن هنگام نوشته شده است. ورود شيخ طوسي به عراق در سال ۴۰۸ است و او در اين سال كه جواني ۲۳ ساله بوده در خدمت شيخ مفيد طي مدارج عالي علم و تحقيق را آغاز كرده و تا سال ۴۱۳ يعني در مدت ۵ سال از محضر آن نابغه ي بزرگ استفاده كرده است، بقيه ي استفادههاي علمي شيخ از محضر سيد مرتضي و در طول ۲۳ سال بوده است. بدين ترتيب جاي شك باقي نمي ماند كه شيخ طوسي آن اسلوب استدلال فقهي را در محضر شيخ مفيد و از خود آن بزرگوار آموخته و چون با روش استدلال استاد خود آشنا بوده توانسته كتاب وي را با اصول مورد نظر خود او مستدل سازد. اين برداشت هنگامي تقويت ميشود و قطعيت مييابد كه مباني اصولي شيخ مفيد در كتاب اصول - كه بعداً به بررسي آن خواهيم پرداخت - مورد توجه قرار گيرد. با ملاحظه ي آن كتاب و تكيه ي مفيد بر كتاب و سنت متواتر و محفوف به قرينه يا مرسل مشهور و مورد عمل اصحاب و ديگر نظرات وي در اصول، به روشني نشان ميدهد كه اسلوب استدلالي كه شيخ طوسي در مقدمه ي تهذيب بيان
كرده همان است كه استادش بدان معتقد بوده و عمل ميكرده و به شاگردان خود ميآموخته است. نتيجه آن كه كتاب مقنعه اگر چه با استدلال مقرون نيست ولي از آنچه گفته شد معلوم ميشود كه شيوه ي استدلالي به همان گونه كه در هزار سال بعد از مفيد همواره در حوزه فقاهت شيعه معمول و متداول بوده، آن فقيه نامدار را به فتاوي وي در آن كتاب رسانده است. اين روش استدلال همان خط جامع و كاملي است كه پيش از او د