.......: پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم الحمدللَّه ربّ العالمين والصّلاة والسّلام علي البشير النذير والسّراج المنير سيّدنا ابي القاسم المصطفي محمّد و علي اله الأطيبين الطاهرين و علي الخيرة من اصحابه المنتجبين موسم حج با مژده ي بزرگترين ديدار ساليانه ي مسلمانان، از راه رسيده است، و بجاست اگر صدها هزار دل مشتاق كه در اين موسم، مجال بهره مندي از فيض لقاء خواهند داشت، پيوسته در جوش و شور و هيجان آماده سازي خويش باشند، و ميليونها مسلمان آرزومند كه امسال در فهرست بهره مندان نهاده نشده اند، به ياد لحظه لحظه ي ايّام سعادتمندان و دعا براي خود و آنان، دل و ذهن خويش را رنگين و معطر سازند، و همه ي مسلمانان صاحبدل به گونه يي در ايام حج، با حج و شعائر و آيات جلال و جمال آن سپري كنند. مراسم حج در هر سال، يك حادثه ي بزرگ است كه رواست اگر در آن ايام معلومات، مركز اصليِ فكر و توجه و انديشه و احساس مردم در سراسر جهان اسلام باشد؛ و هركس بسته به جايگاه روحي و فكري و سياسيش، به نوعي بدان بينديشد و با آن بسر برد. و بديهي است كه بهره مندان از فيض حج، در مركز اين تكليف و توقعند؛ و چون جسم و جان و انديشه و تلاش آنان آميخته به حج و بركات و آثار آن است، شايسته است كه بيشترين بهره ي معنوي و روحي و فردي و اجتماعي را از آن به دست آورند، و ان شاءاللَّه چنين خواهد بود. اگرچه بركات حج، همه ي جنبه‌هاي حيات بشري را فرا مي‌گيرد و اين باران رحمت بي دريغ، از خلوت دل و انديشه ي آدمي تا عرصه ي سياست و اجتماع و قدرت ملّي مسلمانان و تعاون ميان ملتهاي مسلمان را، بارور و سرزنده و برخوردار از شور زندگي مي‌سازد، ليكن شايد بتوان گفت كه كليد اين همه، «معرفت» است؛ و نخستين هديه ي حج به كسي كه مايل است چشم خود را به حقايق بگشايد و از نيروي خداداده ي «فهم پديده ها» بهره بگيرد، همان معرفت و شناخت منحصر بفردي است كه عادتاً جز در حج، در اختيار خيل عظيم مسلمانان قرار نمي گيرد، و هيچ پديده ي ديني ديگري نمي تواند مجموعه ي شناختهايي را كه در مراسم حج، قابل وصول است، يكجا در اختيار امت اسلامي قرار دهد. اين معرفت، عبارت است از مجموعه يي از شناختها كه از جمله ي آنهاست: شناخت خود به عنوان يك فرد، شناخت خود به عنوان جزيي از مجموعه ي عظيم امت اسلامي، شناختِ نمونه و نمايي از آن امت واحدة، شناخت عظمت و رحمت خدا، و شناخت دشمن. شناخت خود به عنوان يك فرد، به معني تأمل در وجود خويش و شناخت ضعفها و تواناييهاي آن است. آن جا كه تعيّنات مادي و تشخصّ به مال و مقام و نژاد و عنوان و زيور و لباس، رنگ مي‌بازد و آدمي جدا از آن مايه‌هاي تمايز، در كنار صدها هزار انسان ديگر به طواف و سعي و نماز و افاضه و وقوف مي‌رود، و فقير و غني، و حاكم و محكوم، و تحصيلكرده و امّي، و سياه و سفيد، همه با يك لباس و در يك جايگاه، رو به سوي خدا مي‌كنند و دست نياز به سوي او مي‌گشايند و خود را در برابر مركز جمال و عظمت و قدرت و رحمت مي‌يابند، هر انسان با تدبّري مي‌تواند ضعف و تهيدستي خود را در برابر خدا، و علوّ و اقتدار و عزت خود را در اتصال به خدا، بخوبي بشناسد، توهّم باطل و غرورانگيز درباره ي هستي ضعيف خود را به دور افكند، و شيشه ي كبر و خودپسندي را كه مايه ي زشت ترين خُلقيات و رفتارهاي او است، به خاك بكوبد، و از سوي ديگر حلاوت ارتباط با معدن عظمت و به او پيوستن و از بتهاي دروني خويش گسستن را بيازمايد و بچشد. اين شناخت اساسي كه جوهر همه ي عبادات و مضمون همه ي مناجاتها و راز و نيازهاي اولياي خداست، آدمي را صيقل و صفا مي‌بخشد و او را براي ديگر شناختها، مستعد و بر پيمودن همه ي راههاي كمال، توانا مي‌سازد. در زندگي عادي، گرفتاريهاي دنيوي و سرگرمي افراطي به تكاپوي مادّي و درگيريها و جدالهاي تمام نشدني در زندگي روزمرّه ي انسانها، دل را غافل و مشغول مي‌سازد و او را از اين معرفت روشن بازداشته، دچار تار عنكبوت توهّم و گمانهاي باطل مي‌سازد و دل را به تكدّر و تيرگي مي‌كشاند؛ و حج علاج قاطع اين گرفتاري است. شناخت خود به عنوان جزيي از مجموعه ي امت اسلامي، به معني نگرش به مجموعه ي حاجيان و به همه ي ملتها و سرزمينهايي است كه مردم خود را به طواف خانه ي خدا فرستاده اند. نگرش به كلّ حجاج و در آئينه ي اين جمع متراكم، نگرش به امت بزرگ اسلامي است كه امروزه از دهها ملت و صدها ميليون انسان در سراسر جهان تشكيل شده، و از مهمترين امكانات مادي و معنوي براي حيات و رفاه اجتماعي برخوردار است و همه ي بشريت و تمدن صنعتي با همه ي حجم مادّيش، به آن و منابع عظيم آن و بازارهاي رايج آن و ميراث فرهنگي و علمي آن، محتاج و از آن بهره مندند. شناخت خود به مثابه ي جزيي از اين واقعيت عظيم، حجگزار را با پيوندي عاطفي و واقعي با برادران و خويشاوندانش متصل مي‌كند؛ و افسون جدايي را كه سالهاست دستهاي استعمار ديرو