.......:
بروز جنگ هاى داخلى
با روى كار آمدن ابوبكر، به يك باره غير از مكه و مدينه و اطراف مركز خلافت، بيش تر جزيرة العرب از شمال تا جنوب در برابر حكومت جديد ايستادند و از اطاعت آن سرباز زدند؛ بيش تر مورّخان سنى به استناد آنچه در دوران ابوبكر رواج داشت، به هر كسى كه در برابر حكومت او ايستاد و آن را به رسميت نشناخت، اتهام ارتداد زده اند و آنها را مرتدّ خوانده اند. اما حقيقت اين است كه همۀ آنها مرتدّ نبودند، بلكه آن هايى كه ادعاى نبوت كردند (متنبّى ها) و پيروان آنان مسلماً مرتدّ گرديده اند.
حمله به قلمرو ايران و روم
ابوبكر پس از غلبه بر مرتدّين و مانعين زكات، ابوعبيدۀ جرّاح را به سوى «بصرى» و منطقۀ غسانىها (حكومت عربى و دست نشاندۀ امپراتورى روم در منطقۀ اردن فعلى) روانه ساخت. وى موفق به فتح مناطق جنوب شرقى امپراتورى روم شد و تقريباً همۀ متصرفات عرب نشينى روم را به دست آورد. سپس خالد وليد را مأمور هجوم به «حيره» حكومت عربى دست نشاندۀ ايران ساسانى (در منطقۀ جنوب عراق امروزى) كرد. خالد موفق به فتح حيره و «عين التمر» شد و حتى به مناطق ايرانى نشين نيز حمله برد و شهر مهم «انبار» را فتح كرد.
در جنگ بسيار سختى كه به نام «يرموك» معروف است، سپاه روم در هم شكست و برادر امپراتور كشته شد. اين پيروزى در حقيقت كليد فتح شامات بود.
ابوبكر در محرم سال ۱۴ هجرى پس از حدود دو سال و هفت ماه خلافت مُرد. او پيش از مرگ وصيت كرد كه عمر بعد از او خليفه باشد. مردمى كه خلافت بلافصل على (عليه السّلام) را كه با سفارش پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) و به امر خدا در غدير خم اعلام شده بود، به فراموشى سپردند و به سخنان آن حضرت توجهى نكردند، در اين جا وصيت و سفارش ابوبكر را در پذيرفتن عمر به عنوان خليفۀ بعد از او، بدون چون و چرا اطاعت كردند، بدين ترتيب عمر به خلافت رسيد.
#تاریخ تشیع
✍️استاد محمد حسین رجبی
https://eitaa.com/zandahlm1357