.......: ۱۲- دلیل نبودن مراکز سیاستگذاری و هماهنگی در مسائل جوانان از جمله ازدواج چرا مرکز مشخّصی برای سیاستگذاری در امور جوانان وجود ندارد؟ چرا بخشهای مختلف، در مسائل جوانان - مثل ازدواج - با هم هماهنگ نیستند؟ البتّه این تا حدودی انجام شده است؛ یعنی همین شورای عالی جوانان که تشکیل شد، قدم اوّل در این راه بود و من امیدوارم که این قدم اوّل، ما را به قدمهای بعدی هم برساند. البتّه بی شک بعضی از دستگاهها هم مثل آموزش و پرورش، مثل آموزش عالی یا پزشکی، به مسائل جوانان مرتبطند؛ لیکن آن مرکز ستادی که می‌تواند به شکل همه سونگر و جامع به مسائل جوانان نگاه کند، پایه ی اصلیش همین «شورای عالی جوانان» است که به نظر من برادران تا به حال، در آن حدّی که به عهده ی آنهاست، خوب هم کار کرده اند. آنها باید کار ستادی بکنند؛ کار اجراییش را باید دستگاهها انجام دهند. این «منشور جوانان»ی که آقایان در سال گذشته تهیه کردند و پیش من آوردند، چیز بسیار خوب و جامع و مفیدی بود و می‌تواند پایه ی عملی منطقی خوبی باشد برای این که دستگاههای جمهوری اسلامی بر اساس آن کار کنند. البتّه مسأله ی ازدواج که شما گفتید، دولت یا همین شورای عالی جوانان می توانند فکرهایی درباره ی آن بکنند؛ لیکن مسأله ی ازدواج، یک مسأله ی کاملاً فردی و شخصی است. خانواده‌ها باید فکر کنند؛ دستگاههای دولتی و عام، باید توصیه‌های عمومی بکنند. من خودم توصیه‌ام این است که ازدواج را آسان بگیرند؛ مهریه‌ها زیاد نشود؛ جهیزیه‌ها سنگین نشود؛ در مراسم مهمانیها، خیلی ریخت و پاش نشود و اسراف آمیز نباشد. باید روی این کار شود. چقدر خوب است که از لحاظ فرهنگی و هنری تبلیغ شود، تا مردم اینها را فرا گیرند. اگر این را فرا گرفتند، من فکر می‌کنم که ازدواج آسان خواهد شد. سنین ازدواج هم، نه به آن شوری شور باید باشد که بعضیها فکر کردند باید در سنین کاملاً جوانیِ زودرس باشد - نه این که من آن را نفی کنم؛ ایرادی ندارد. اگر کسی خواست در آن سنینِ خیلی زود هم ازدواج کند، هیچ اشکالی ندارد؛ امّا حالا لزومی ندارد که ما اصرارمان را روی آن ببریم - نه هم به آن بی نمکی که غربیها انجام می‌دهند و در سن سی، چهل سالگی ازدواج می‌کنند. البتّه به نظر من، از بس خودخواهیهایی حاکم است، اگر مرد سی، چهل، پنجاه سالش باشد، ایرادی نمی بیند که با دختر جوانی ازدواج کند؛ یعنی آن سنین بالا متعلّق به مردان است. باز او هم دنبال یک زن جوانتر از خودش با فاصله‌های سنّی زیاد می‌گردد؛ که اینها البتّه در آن جاها هست و همینها هم موجب می‌شود که ازدواجها بی پایه باشد؛ لذا آدمِ تنها در کشورهای غربی خیلی هست؛ انسانهایی که همه ی عمرشان را تنها زندگی می‌کنند؛ چیزی که در ایران و سایر کشورهای اسلامی خوشبختانه خیلی کم است. علی ایّ حال، بایستی قدری ازدواج را آسان بگیرند و دنبال تشریفات نباشند، تا راحت بتوانند جوانان را به مرحله ی ازدواج نزدیک کنند. باید در خانواده‌ها و در خودِ جوانان و در خودِ دختران و پسران، همّت به وجود آید. امتناع از ازدواج نباید باشد. البتّه اگر دولت بتواند تسهیلاتی هم فراهم کند، خیلی خوب است. من همیشه دنبال این بوده‌ام و به مسؤولان هم همیشه برای مسکن و وام و سایر نیازهای زندگی جوانان سفارش کرده ام. ما اینها را مفروض می‌گیریم؛ امّا می‌خواهم بگویم که مسؤولیّت این کار در درجه ی اوّل، مسؤولیّت خانوادگی و شخصی است. پرسشهای دانشجویان ✍مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357