کلاه‌گیس و توهین به چادر در یکی از مطالب زن روز به بررسی اتفاق جدیدی در دنیای مُد پرداخته است. «هلنا روبینشتاین» ملکه ی فقید دنیای آرایش عقیده داشت کلاه گیس نوعی ماسک فانتزی جالبی است که در عرض چند دقیقه می تواند به زن تیپ جدیدی ببخشد و قیافه ی طبیعی او را عوض کند. با استفاده از کلاه گیس زنی معصوم می تواند مبدل به زنی امروزی شود و زنی دهاتی مبدل به زنی شهری. حقیقت هم جز این نیست. کلاه گیس امروزه به صورت نوعی بازیچه ی زیبائی وسیله ی آسایش زن متجدد قرن بیستم شده است. زیرا مثلا زنی که شب به ضیافتی دعوت دارد و حوصله و وقت رفتن به سالن آرایش را پیدا نمی کند، می تواند با گذاشتن یک کلاه گيس (پروك) خیالش را راحت کند. کورژ مدیست معروف فرانسوی که خالق مدهای فضائی و هندسی است گفته است: پروك (کلاه گیس) همه جور امکانی را در اختیار زن قرار می دهد اما فرانك سيناترانیز در مورد کلاه گیس گفته: «از وقتی که کلاه گیس مد شده بر تعداد طلاق ها نیز افزوده شده زیرا زن ها چون به كمك آن کاملا تغییر قیافه می دهند بهتر می توانند به شوهرانشان خیانت کنند! ولی از آنجایی که ماه همیشه زیر ابر نمی ماند، بالأخره روزی مچشان گیر می افتد و آن وقت است که راه دادگاه طلاق پیش گرفته می شود.» در ادامه نویسنده ی مطلب و با استناد به گفته ی سیناترا، تحلیل توهین آمیزی را نتیجه گرفته است و با وقاحت آورده: «بد نیست بدانید همان طور که فرانک سیناترا گفته کلاه گیس نوعی پوشش برای زن اروپایی و آمریکایی است کم و بیش مثل همان چادر و روبنده خودمان! که ظاهر طبیعی را پنهان نگه می دارد.» بعد در ادامه ی مطلب آورده: «کلاه گیس به خانم های شما اجازه داده است به آرزویشان برسد و به خیابان ها بروند و دور از کنجکاوی مردم گردش و خرید کنند.» در پایان به تاریخچه ی کلاه گیس و استعمال آن توسط مصریان پرداخته که اگرچه از لحاظ تاریخی کمی جالب است اما تلخی توهین مطلب به خانم های چادری ادامه ی مطلب را هم تاریک و گزنده کرده. طبق معمول تمام کارهای آرایشی و زیبایی زن روز آن دوران، که قسمت عمده ی و مجله را تشکیل می داده، مثالی از کلئوپاترا زده که ملکه ی عصر باستان دوازده عدد کلاه گیس داشت و تصور می شود که هنوز هم پس از دو هزار سال این خانم از لحاظ تعداد کلاه گیس در دنیا اول باشد! در قسمت دیگری از تاریخچه ی کلاه گیس آورده: «در تئاترهای یونان استفاده از کلاه گیس نه تنها معمول بود بلکه نشان دهنده ی کاراکتر نیز به حساب می آمد. کلاه گیس مشکی علامت حرارت و حتی طینت بود و کلاه گیس بلوند علامت قهرمانی و کلاه گیس سرخ علامت دلتنگی... زن های رومی عاشق کلاه گیس های بلوند بودند ولی مورخین نوشته اند که این کلاه گیس ها از موهای سر بردگان ژرمن درست می شدند.» پلوتارک نوشته است: «بردگان ژرمن مورد عنایت قرار داشتند. آن ها حق نداشتند موهای سر خود را کوتاه کنند. هر وقت که خوب بلند می شدند آن ها را قیچی کرده به پروك بازان می فروختند. بعد از رومی ها قرن های متمادی استعمال کلاه گیس دمده شد و سر طاس بودن مدشد. کسی که پروک (کلاه گیس) را مجددا مد کرد، لوئی شانزدهم و معشوقه اش دوش (فونتانی) بودند. تنها تفاوتی که عصر جدید باعصر قدیم داشت این بود که صرف نظر از خانم ها مردها نیز به کلاه گیس پناه بردند.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97