#تلنگر
در روابط زناشویی هیچکس مسئول زندگی دیگری نیست.
تو برای وجود خودت اینجا هستی،
من برای خودم اینجا هستم.
هیچکس اینجا نیست تا انتظارات دیگری را برآورده سازد. من باید زندگی خودم را زندگی کنم، تو باید زندگی خودت را زندگی کنی.
اگر تو با من رشد کنی زیباست. اگر من همراه تو رشد کنم، بسیار زیباست.
ما میتوانیم با هم رشد کنیم،
ولی اگر تو شروع کنی به تصاحب کردن و کشتن من، و من شروع کنم به مسموم کردن تو، بهتر است که از هم جدا شویم، زیرا جدایی، زندگی دو نفر را نجات میدهد، دو زندانی را آزاد میکند
این خیانت نیست ...،
فقط یک خیانت وجود دارد :
و آن خیانت کردن به زندگی خود است. خیانت دیگری وجود ندارد.
اگر با یک زن یا شوهری که احساس مالکیت نسبت به تو دارد و همیشه غر میزند و آزادی ات را سلب میکند به زندگی ادامه بدهی، بدون هیچ عشق، فرصت زندگی کردن خودت را نابود میکنی و به خودت وفادار نیستی،
اگر به خودت وفادار باشی، همیشه یک شریک، زندگی پیدا خواهی کرد که با تو رشد کند. و گرنه شریکت را عوض کن.
هیچ اشکالی در این نیست. برای آن شریک نیز خوب است، زیرا اگر رشد نکنی، انتقام خواهی گرفت.
این ریا کاری است. این کاری است که هر زن و هر شوهری انجام میدهند. اگر رشد نکنی و احساس محصور بودن و زندانی بودن کنی، آنوقت شروع میکنی به انتقام گیری از دیگری، زیرا آن زندان به سبب دیگری وجود دارد. به سبب آن دیگری است که تو گرفتار شده ای،
آن وقت خشمگین خواهی بود،
پیوسته خشمگین هستی.
تمام زندگی ات خشم میشود و در چنین موقعیتی نمیتوانی عشق بورزی .
انسان چگونه میتواند به زندانبان خودش عشق بورزد؟
شاید آن زندانبان تو شوهرت باشد، زنت باشد، مادرت باشد، پدرت باشد، مرشدت باشد؛ تفاوتی ندارد در تمام روابط باید به یاد سپرد که در این زندگی، باید آموخت و رشد کرد، باید هوشمندتر و هشیارتر شد.
اگر زندگی چیزی فلج کننده باشد، ماندن در آن موقعیت یک گناه است،
دور شو. اینگونه دنیای عاشقانه تری خواهی آفرید.
https://eitaa.com/zanmovafagh