سرِ سعدی معروف است که سر شیخ سعدی، بی‌مو و طاس بوده است. روزی با یکی از علما، سرگرم مباحثه و مناظره بود. عالم مزبور که مغلوب شده و بدون برهان و دلیل مانده و در برابر تیغ زبان سعدی درمانده بود، به پرخاش پرداخته که: من به قدر موی سر تو، درس خوانده‌ام! سعدی فوراً کلاه را از سر برگرفته، به حضّار گفت: سر مرا بنگرید تا پایه‌ی فضیلت آقا، بر شما معلوم گردد. گلشن لطائف ۱، ص ۱۶.