ا🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽
ا﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽
ا🌺﷽🌺﷽🌺﷽
ا﷽🌺﷽
ا🌺
📙
#داستـــــان
#پـــــناه
#قسمت_بیست_ودوم
فرشته با چشم های گرد شده می گوید:
_باز که ترش کردی زود
+آره چون از جماعت خاله زنک بدم میاد
_من هیچ طرفداری نمی کنم ولی قضیه چیز دیگه ای بود
+جز آمار دادن چی می تونسته باشه ؟
_بابا من داشتم میومدم بالا ، شهاب گفت نرو کسی نیست احتمالا
+همین !
_آره والا همین
+یعنی هیچ حرفی هم در مورد تیپمو اینا نزد ؟
_داداش ما رو قاطی این خاله زنک بازی ها نکن خانوم جان !
می خندد و بلند می شود دنبالش تا توی آشپزخانه می روم
+خیله خب باور می کنم
توی لیوان دسته دار مایع سیاه رنگی می ریزد و تکه کوچکی نبات هم می اندازد و به دستم می دهد.
_تا گرمه بخور ، ببینم سالاد ماکارانی دوست داری ؟
+مرسی چه بوی خوبی داره این آره اهل اینجور غذاهام اصلا
_پس بهت این نوید رو میدم که چند دقیقه ی دیگه یه سالاد ماکارانی عالی باهم می خوریم
انقدر خوب و شاد است که مرا هم سر ذوق می آورد .سفره را روی میز می چینیم ، سردردم آرام تر شده و با اینکه حواسم پرت فرشته و غذای خوش آب و رنگش شده اما باز هم یادآوری دعوای امروز و حرف های کیان اذیتم می کند .
+چه خوب شد اومدی پناه ، وگرنه تنهایی نمی چسبید
_چون نمی چسبید این همه تدارک دیدی برای خودت ؟
+مگه خودم دل ندارم ! آدم باید به شخص شخیص خودش احترام بذاره عزیزم
_اوه بله ... خوشمزه شده
+برات می کشم ببری برای شامت
_دست و دلبازیت به کی رفته شما ؟
+آقاجونم اینا ...
از لحن بامزه اش می خندیم ،صدای زنگ در که بلند می شود فرشته هم از روی صندلی بلند می شود و متعجب می پرسد :
_یعنی کیه ؟ تو ادامه بده من الان میام
به دو دقیقه نمی کشد که دست پاچه برمی گردد و می گوید :
+شهاب الدینه
تحت تاثیر هول بودن او من هم مثل شوک زده ها از جا می پرم
_خب چیکار کنیم ؟
+داره میاد بالا ،یه دقیقه بیا
دنبالش تا توی اتاق تقریبا می دوم ! کشوی پاتختی را باز می کند ، چادری را به دستم می دهد و با ملایمت می گوید :اینو بنداز سرت بیا بیرون
تردیدم را می بیند و دوباره می گوید :
+باشه ؟ من دلم می خواد ناهار باهم باشیما صدای سلام بلند شهاب را که می شنود نگاهی به من می کند و بیرون می رود ناراحت شدم ؟! به چادر مچاله شده ی توی دستم خیره می شوم . عطر خوبش را می شود نفس کشید
اما من و چادر رنگی سر کردن !؟ آن هم بخاطر پسری که هنوز هم معتقدم جانماز آب می کشد ؟!
چادر را با اکراه می اندازم زمین ولی
👤نویسنده:الهام تیموری
ادامه دارد...
🌺
﷽🌺﷽
🌺﷽🌺﷽🌺﷽
﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽
🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽
📚 این کانال به دنبال طلایی کردن زندگی شما براساس قرآن و عترت، می باشد
✍داستان و رمان مذهبی ،آموزنده👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3917348874Ce0b1d80042
✍آرشیوقرانومفاتیحالجنان👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2579628042C1d6e2ab9ee
✍ مــطــالب صــلواتی👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/365035524Cae91b421db
🔴کپی با ذکر صلوات🔴