😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚
#داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان 702
👈 ضمانت بهشت
ابوبصیر می گوید: من همسایه ای داشتم که پیرو سلطان بود و از راه رشوه و غصب و حرام، ثروت اندوخته بود. او مجلسی برای زنان آوازه خوان آماده می ساخت و همگی نزدش جمع می شوند و خودش نیز شراب می نوشید. من بارها به خودش شکایت بردم و گله کردم؛ ولی او دست برنداشت. چون زیاد پا فشاری کردم. به من گفت: من مردی گرفتارم و تو مردی بر کنار و با عافیت، اگر حال مرا به صاحبت (امام صادق علیه السلام) عرضه کنی، امیدوارم خدا، مرا هم به وسیله تو نجات بخشد.
گفتار او در دلم تاثیر کرد و چون خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم، حال او را بیان کردم. حضرت به من فرمود: چون به کوفه باز گردی، او نزد تو می آید، به او بگو: جعفر بن محمد گفت: تو آن چه را بر سرش هستی، واگذار، من نیز بهشت را از خداوند برای تو ضمانت می کنم.
من چون به کوفه باز گشتم، او و دیگران نزد من آمدند. من او را نزد خود نگاهداشتم، تا منزل خلوت شد، آن گاه به او گفتم: ای مرد! من حال تو را به امام صادق علیه السلام گزارش کردم، او گریست و گفت: تو را به خدا! امام صادق علیه السلام به تو چنین گفت. من سوگند یاد کردم که او به من چنین گفت. آن مرد گفت: مرا بس است و سپس رفت.
او پس از چند روز، پیغام فرستاد و مرا خواست. وقتی به دیدارش رفتم، دیدم، پشت در خانه اش برهنه نشسته! به من گفت: ابا بصیر! هر چه در منزل داشتم، به صاحبانش رساندم و در راه خدا دادم؛ حتی لباس هایم را و اکنون آنم که می بینی!
ابو بصیر گفت: من نزد دوستانم رفتم و برایش لباس تهیه کردم. چند روز دیگر گذشت و او دنبالم فرستاد که من بیمارم، نزد من بیا! من نزدش رفتم و برای معالجه او در تلاش بودم، تا این که زمان مرگش فرا رسید. نزدش نشسته بودم که جان می داد. در این میان، لحظه ای بیهوش شد و سپس به هوش آمد و گفت: ابو بصیر! صاحبت به قولش وفا کرد و سپس در گذشت.
من چون حجم به پایان رسید، نزد امام صادق علیه السلام رسیدم و اجازه خواستم. چون خدمتش رفتم، هنوز یک پایم در صحن خانه و یک پایم در راهرو بود که حضرت از داخل اتاق، بی آن که چیزی بگویم، فرمود: ای ابو بصیر! ما به رفیقت وفا کردیم.
📗
#منتهی_الامال، ج 2، ص 247
✍ حاج شیخ عباس قمى
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰
#کاملترین_دعا 🔰
📚 این کانال به دنبال طلایی کردن زندگی شما براساس قرآن و عترت، می باشد
@zekrabab125 داستان و رمان،
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
@zekrabab نهجالبلاغه روان)صلواتی)
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴