📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
#بی_پر_پروانه_شو #قسمت39 سامان نگام روی دستاش چرخید که ظرف غذا رو گرفته بود سمتم .... میدونستم م
چشمام از تعجب گرد شد -جانم؟...جدی که نمیگی -جونت بی بلا عزیــــزم ... تو نمیری دارم جدی جدی میگم .... پشت ترافیک گیر افتادم باز ... -اونوقت تو دستشویی خونت یادت افتاد به من زنگ بزنی ... خندید –به جان خودم آره یهویی یاد تو افتادم . .. -زهر مار ...ببند نیشتو ... با همون لحنی که هنوز ته مایه های خنده داشت گفت -خب حالا .... کجایی چیکارا میکنی ...کم پیدایی آقا ستاره سهیل شدی این روزاکمتر میبینمت دانشگاه ... از صدای شیر آبی که اومدبعید نبود که واقعا تو دستشویی باشه ... -در گیرم ای́ وزا کمی ... -امشب تولده دختر خالمه منم دعوتم ...همه همراه دارن افتخاره همراهی میدین؟ بدم نمی اومد یه تنوعی به خرج بدم ... -ساعته چنده ؟ -طرفای هشت میرم که نه اونجا باشم هستی ؟ نگاهی به ساعت کردم باید میرفتم خونه تا آماده بشم .... -اوکی هستم .... میام دنبالت .. صداش پر از ذوق شد .... -ایولا پس منتظرم ... -اوکی ...میبینمت فعلا -فعلا روندم سمت خونه .... یکمی خسته بودم ولی نه اونقدری که از پا در بیارتم ... به محض رسیدنمو دروغ سر هم کردن واسه مامان راه افتادم سمت طبقه بالا ... موهام هنوز نم داشتن و نیازی به حموم نبود ... در کمد مو باز کردم ... دست بردم سمت یه شلوار مخمل مشکی با کت اسپورت آبی مخمل برداشتم .... پیراهن جذب مشکیمم برداشتم ... امشب یه زنگ تفریح بود واسم .... و قت زیاد داشتم هنوز تا ساعت هشت ... لباسارو پرت کردم روی تخت و رفتم سمت میز کارم .... نقشه رو از توش در آوردم و پهنش کردم روی میز ... برای امروز یللی تللی بس بود بهتر بود کمی فقط کمی خودمو مشغول میکردم ... با وجود جرو بحث امروزم با امیر رغبتی برای کنار کشیدن از این پروژه نداشتم ... با وجود اینکه از این آقای سر گروه م خوشم نمی اومد ولی خب دلم میخواست کار خودمو بکنم....عیسی به دین خود موسی به دین خود ... مشغول کارم شدم اونقدر غرق بودم تو دنیای خودم که حتی متوجه مسابقه دو ماراتون ی که بین عقربه ها راه افتاده بودمم نشدم ... با صدای زنگ گوشی به خودم اومدم .... با دیدن اسم رویا سریع نگام چرخید سمت ساعت ... هفت و نیم بود .... سریع ریجکت کردم نقشه رو ول کردم رو میزو سریع رفتم سمت لباسا .... ظرف یه ربع آماده شدم .... امشب میخواستم بیخیال این پروژه فقط خوش باشم ... به کوری چشم دنیا ساز مخالف میزنم امشب باش ... 🌺🍃 مسیر سبز 👇 لینک ایتا 🌿🌼 @Be_win 🌼🌿 🌺🍃 مسیر سبز 👇 لینک تلگرام 🌿🌼 @Be_win_3 🌼🌿