‹‹ ملا و اجرت حمال ›› شبي ملا در خانه‌ي خود خفته بود که دزدي کم‌روزي وارد شد. مختصر اثاثيه‌ي او را جمع کرد و به دوش کشيد و بيرون رفت. ملا نيز برخاست و رختخواب را برداشت و دنبال دزد به راه افتاد تا هر دو وارد منزل دزد شدند. دزد او را ديد و با تشدد گفت: اينجا چه مي‌کني؟ ملا گفت: هيچ، بنده تغيير منزل داده‌ام، اجرت حمالي شما نيز حاضر است. ‌‹🤍🌼› •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 📕 📘 ╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮       👉@zibastory👈 ╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯