●➼‌┅═❧═┅┅───┄ @zohoreshgh ❣﷽❣ 💢 قسمت شصت و چهار👇 🌷چند روز بعد، باز اين افراد در جلسه ای خصوصی از من خواستند كه برايشان از برزخ بگويم. نگاهی به چهره تك تك آن ها كردم. گفتم چند نفری از شما فردا شهيد می شويد. 🍁 سكوتی عجيب در آن جلسه حاكم شد. با نگاه های خود التماس می كردند كه من سكوت نكنم. حال آن رفقا در آن جلسه قابل توصيف نبود. من تمام آنچه ديده بودم را گفتم. 🌷از طرفی براي خودم نگران بودم. نكند من در جمع اين ها نباشم اما نه انشاءالله كه هستم. جواد با اصرار از من سؤال می كرد و من جواب می دادم. در آخر گفت: 🍁 چه چيزی بيش از همه در آنطرف به درد می خورد؟ گفتم بعد از اهميت به نماز، با نيت الهی و خالصانه، هر چه می توانيد برای خدا و بندگان خدا كار كنيد. 🌷روز بعد يادم هست كه يكی از مسئولين جمهوری اسلامی، در مورد مسائل نظامی اظهار نظری كرده بود كه برای غربی ها خوراك خوبی ايجاد شد. خيلی از رزمندگان مدافع حرم از اين صحبت ناراحت بودند. 🍁جواد محمدی مطلب همان مسئول را به من نشان داد و گفت: می بينی، پس فردا همين مسئولی كه اينطور خون بچه ها را پايمال می كند، از دنيا می رود و می گويند شهيد شد! 🌷خيلی آرام گفتم: آقا جواد، من مرگ اين آقا را ديدم. او در همين سال ها طوری از دنيا می رود كه هيچ كاری نمی توانند برايش انجام دهند! حتی مرگش هم نشان خواهد داد كه از راه و رسم امام و شهدا فاصله داشته. التماس دعای فرج 🍃🌹 👈 .... 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ●➼‌┅═❧═┅┅───┄