🟩 پاسخ به شبهه نظریه جنگ برای تحمیل
▪️برخی ظهور حضرت را ظهور سرخ و خونین میدانند و بر این باورند که ایشان در اثر جنگ و خونریزیهای فراوان،
حاکمیت مییابد. این مسئله دستاویزی برای مخالفان مهدویت شیعی شده تا برای مردم دنیا اینگونه جا بیندازند که فرجام تاریخ از نظر شیعه، فرجامی است خونین و دردناک
که در آن با زور شمشیر و سرنیزه حکومتی به مردم جهان «تحمیل» میگردد.
▪️دوران معاصر، دوره نبرد الگوهای فرجام تاریخ و نظریههای پایان تاریخ است. در این نبرد کسی پیروز است که الگوی بهتری ارائه دهد. اگر ظهور حضرت متوقف بر رویکرد جامعه بشری به
عدالت مهدوی است، راه رسیدن به آن ارائه تصویری روشن و منطقی از آن است.
اگر بناست بشریت در ظهور حضرت به خاک و خون کشیده شود، آیا میتوان انتظار همراهی از آنان داشت؟ آیا میتوان آنان را منتظر ظهور نمود؟
☑️ دلیل:
▪️بخشی از روایات مهدویت، اختصاص به درگیریهای هنگام ظهور دارد. در این دسته، روایاتی وجود دارند که دامنه درگیریها را بسیار گسترده و آمار کشتهشدگان را بسیار زیاد نقل میکند. در این بحث در پی نقل این متون نیستم، شما کم و بیش از این متون خبر داشته و گوشههایی از آن را شنیده و یا خواندهاید.
☑️
نقد:
▪️همانگونه که اشاره شد، روایات فوق
مبنای نظریه «جنگ برای تحمیل» شده است. در این نظریه، حضرت مهدی(ع) ظهور میکند و پس از درگیریها و خونریزیهای بسیار فراوان، حاکمیت خود را بر پهنه گیتی میگستراند. اما این نظریه با اشکالات فراوانی روبهروست؛ چرا که یک نظریه اگر مخصوص بخشی از یک حقیقت باشد باید با دیگر اجزاء هماهنگ باشد. اصل هماهنگی میان اجزای یک مجموعه، ضرورت نظریهپردازی است و ناهماهنگی نشانه نادرستی یک یا چند نظریه درونی میباشد.
نظریه «جنگ برای تحمیل» نیز با دیگر بخشهای نظریه مهدویت و دولت امامت ناهماهنگ است.
این ناهماهنگی در سه حوزه است که بدان میپردازیم:
▪️الف) نظریه «جنگ برای تحمیل» نمیتواند پدیده «غیبت» را تحلیل کند. غیبت یکی از عناصر مهم در فرهنگ مهدوی است. اگر بناست که برای حاکمیت امام زمان (ع) نبردهای تحمیل کننده انجام شود،
دیگر نیازی به این غیبت طولانی نمیبود؛ از همان آغاز این نبردها میتوانست آغاز شود و حکومت حضرت مستقر گردد. پس راز حدود دوازده قرن غیبت چیست؟. این نشانگر ناکارآمدی نظریه «جنگ برای تحمیل» در تحلیل پدیده غیبت است.
▪️
ب) همانگونه که در بحث آسیبشناسی هنگامهظهور گذشت، روایات معصومین(ع) و تحلیلهای عقلانی، پیششرط ظهور حضرت مهدی(ع) را
«آمادگی اجتماعی» میدانند؛ اگر چنین است، نظریه «جنگ برای تحمیل» با این بخش از فرهنگ مهدویت نیز در تضاد است. اگر ظهور نیازمند آمادگی اجتماعی است؛ اگر غیبت، فرصتی برای کسب آمادگی است و اگر انتظار تلاش برای آمادهسازی است، «جنگ برای تحمیل» چه معنایی خواهد داشت؟ این نظریه با هیچ یک از آن مفاهیم سهگانه نیز همخوانی ندارد.
▪️ج) برخی از روایاتی که به موضوع نبردهای پس از ظهور پرداختهاند، تأکید کردهاند که
هدف این نبردها منافقان و معاندان هستند و بر این اساس عموم مردم در صف مقابل قرار نمیگیرند. نظریه جنگ برای تحمیل با این دسته از روایات هم ناسازگار است. در اندیشه دینی حتی منافق تا وقتی یک شهروند باشد، در امان است و تنها زمانی که قصد براندازی داشته باشد، با او برخورد میشود. در عصر ظهور، اگر معاندان و منافقان بخواهند مانع استقرار دولت مهدوی شوند، با آنان ستیز خواهد شد.
دولت امامت، هیچگاه خود را با خشونت و تهدید بر مردم تحمیل نکرده است. خانهنشینی حضرت علی(ع) و انزوای معصومان (ع) دلیل روشن این حقیقت است. ستیز امام زمان(ع) با کسانی است که در برابر این جریان حق (که خواست عمومی است) سد ایجاد میکنند.
📥 جزئیات کامل+ دریافت PDF مقاله
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#متن_مهدوی (۵۶)
واتساپ |
تلگرام |
ایتا |
اینستاگرام |
روبیکا |
آپارات