هفتاد و دومین غواص
خاطرات جانباز کریم مطهری (فرمانده گردان قواصی جعفرطیار)
ناشر
شهید کاظمی
نویسنده
حمید حسام
#قیمت_60000_تومان
معرفی
جنگ را صورتی بود و سیرتی. صورت آن خون بود و آتش و باروت و باطن آن عشق و حماسه و عرفان. از این منظر اخیر بود که اکسیر خون و باروت و آتش، انسان کامل می آفرید. امروز بسیاری از سبکباران ساحل ها از آن همه موج توفنده اروند و کارون ساحل ثابت و آرامش را می بینند اما برای هر آنکه بر لوح دلش قیامت قامت غواص های کربلای 4 نقش عشق زده است، آن موج ها همه از زمزمه شور است و شیدایی و پرواز.
کتاب جدید حمید حسام این بار روایت می کند از هر آنچه اتفاق افتاده در آن شب تاریک ...
روایتی عجیب و شگفت انگیز از حماسه آفرینی فرزندان خمینی (ره) در دل شب؛ در آن عملیاتی که بوی خون و نعنا عطر دل انگیز شهادت را به مشام رزمندگان می رساند.
روایت این اثر دقیقاً منطبق با واقعیتی است که در شامگاه چهارم دی ماه سال 65 در منطقه عملیاتی کربلای 4 اتفاق افتاد. این کتاب، روایتی است مستند که برگرفته از خاطرات بازماندگان این حماسه عاشورایی است. فرمانده گردان غواصی گردان جعفر طیار برادر جانباز کریم مطهری، جانشین گردان برادر آزاده حاج محسن جامع بزرگ، همرزم صبور و آزاده حمید تاجدوزیان و سه تن از یادگاران بازگشته از اسارت گردان غواصی لشکر انصارالحسین.
🆔جهت سفارش
به آیدی مراجعه کنید:
👇👇👇👇
@Patogshohada
شماره تماس
+989373925623
https://eitaa.com/joinchat/4128702483C3f66436fd7
🇮🇷@s_a_m_e_n🇮🇷
💖🌷💖
«مقتل امام حسین (ع)»
اثر علامه سید مرتضی عسگری
ناشر موسسه ایمان ماندگار
#قیمت_60000_تومان
این کتاب حوادث زندگی امامحسین (ع) و اولاد و اصحابش را از زمان مرگ معاویه و آغاز حکومت یزیدبنمعاویه تا شهادت آن حضرت (ع) و همچنین ماجراهای پس از شهادت آن حضرت (ع) را بررسی میکند.
بخشی از کتاب را میخوانید:
طبری نقل میکند که حسین (ع) مدّت زیادی در قتلگاه خود باقی ماند و هرگاه یکی از افراد دشمن به او نزدیک میشد، خیلی زود دور میشد و دوست نداشت که عهدهدارِ قتلِ او شود و گناه عظیمش را به دوش بکشد، تا آنکه مردی بهنامِ مالکبننسیر، نزد او آمد و با شمشیر بر فرق آن حضرت (ع) کوبید و شمشیر کلاه را درید و به سر رسید و سر و کلاه را پر از خون کرد.
حسین (ع) به او گفت: «با این کارت نه بخوری و نه بیاشامی! و خداوند با ظالمان محشورت کند.»
راوی نقل میکند که امام (ع) آن کلاه را انداخت و کلاه دیگری طلب کرد و بر سر نهاد؛ و در حالی که بهشدّت ضعیف و ناتوان شده بود، عمامه و دستار را روی آن گذاشت. آن مرد نیز نزدیک شد و آن کلاه را که از حریر بود، برداشت؛ و چون پس از واقعهی کربلا نزد همسرش امّعبدالله رفت و به شستن خون از آن کلاه پرداخت، همسرش به او گفت: «کلاه غارت شدهی پسر دختر پیامبر را وارد خانهی من میکنی؟! از خانهی من خارجش کن!» و همراهانش ذکر کردهاند که او همیشه تا زمان مرگش فقیری بدبخت بود.
🆔جهت سفارش
به آیدی مراجعه کنید:
👇👇👇👇
@Patogshohada
شماره تماس
+989373925623
🇮🇷@s_a_m_e_n🇮🇷
🏴 💖🌷💖🏴
قصه کربلا
نویسنده: مهدی قزلی
#قیمت_60000_تومان
برشهایی از زندگانی امامحسین(ع) از آغاز تا پرواز
قبل از پرداختن به ویژگیهای این اثر عاشورایی، یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که اصولاً حادثۀ کربلا یکی از وقایع فراموشنشدنی تاریخ شیعه است که با گذشت قرنهای متمادی هنوز هم تازگی دارد و هر شنوندهای را در هر گوشهای از کرۀ خاکی که باشد تحت تأثیر قرار میدهد. در حادثۀ کربلا اتفاقات ناگواری به وقوع پیوست که هنوز هم بسیاری از مفسران تاریخی از تحلیل جامع آن عاجزند و هر بار فقط گوشههایی از آن واقعۀ بزرگ بررسی و تجزیه و تحلیل میشود. نویسنده در این کتاب، با بهرهگیری از وقایع عاشورا به خلق داستانهای کوتاه دربارۀ امامحسین(ع) و یاران باوفایش در واقعۀ عاشورا پرداخته است.
ازجمله آثار این نویسنده میتوان به پنجرههای تشنه اشاره کرد.
گزیدۀ متن
حسین همیشه پیشِ روی بقیه بود نه پشتسرشان، همیشه پناهگاه دیگران بود نه در پناهشان؛ همانطور كه شایستۀ امام است. در كربلا هركدام از یارانش كه میافتادند و صدایشان درمیآمد، حسین را صدا میزدند و دوست داشتند سرشان را بگذارند روی پای كسی كه همیشه در همهچیز ازشان جلو بوده. خودش اما چه كسی را باید صدا میزد وقتی روی زمین افتاده بود؟
»خدایا راضیام به رضایت و تسلیمم به قضایت، معبودی جز تو نیست«
و شاید حضرت حق در جواب زمزمههای حسین جواب میداده: (وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي) یا میگفته بیا...
(ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً)
🆔جهت سفارش
به آیدی مراجعه کنید:
👇👇👇👇
@Patogshohada
شماره تماس
+989373925623
🇮🇷@s_a_m_e_n🇮🇷
مارک پوش
اثر عمران آکسوی
مترجم میلاد سلمانی
ناشر براق
#قیمت_60000_تومان
در حقیقت، مشکل اصلی هولیا موفقیت نسلیهان، و یا به عبارت بهتر، عدم موفقیت خودش بود… نسلیهان همان کسی بود که هولیا میخواست باشد. به عبارت بهتر، همان بچهای بود که پدر و مادرش از او انتظار داشتند …
🆔جهت سفارش
به آیدی مراجعه کنید:
👇👇👇👇
@Patogshohada
شماره تماس
+989373925623
💠کانال پاتوق کتاب
انتشار بدون ذکر لینک زیر جایز نمی باشد
https://eitaa.com/joinchat/4128702483C3f66436fd7