سید مهدی میردامادمی نویسی روی عرش دفتر.mp3

می نویسی رویِ عرش دفتر با دواتِ عشق و خط باور بهترینِ واژه ها رو می خوای می رسی به واژه ی؛ مادر ذکری از ذهنت گذشت؛ذکرِ هر روزِ همست اولین جمله ی تو ؛بسم رب فاطمست فاطمه یعنی شورُ،عشقُ،باور فاطمه یعنی محشر،دلبر،مادر(۲) (بگو) خلاصه ی قرآن ؛کوثر خلاصه ی هستی؛مادر خلاصه ی قرآن ؛کوثر خلاصه ی هستی؛مادر صدایِ تسبیحِ، امشب، به عشقِ زهرا یا حیدر (حالا ) علی علی علی یا حیدر (۳) راز خلقت اومده به دنیا روی دستای لطیفِ بابا اسمشو نبی میذاره مادر اسمشو خدا میذاره زهرا معلومه توی صورتش،اعجازِ نورِ خدا دنیا اومد جلوه ی ؛آیه های هل اتی فاطمه یعنی غُصه،از دل ،دورِ فاطمه یعنی نورٌ،فوقَ ،کل ،نورِ ( حالا ) فاطمه یعنی شورُ،عشق،باور فاطمه یعنی محشر،دلبر مادر تجلی میقات اومد، مفسر آیات اومد خدا به پیغمبر گفته ،که مادر سادات اومد (حالا) خلاصه ی قرآن کوثر خلاصه ی هستی مادر خلاصه ی هستی؛مادر صدایِ تسبیحِ، امشب، به عشقِ زهرا یا حید(۲) (حالا ) علی علی علی یا حیدر (۳) هر چی آرزویِ خوب تو دنیاست (تو رو خدا اینجوری هست یا نه) هر چی آرزویِ خوب تو دنیاست بینِ اعتکافِ دستِ زهراست (این واسه شماهاست) هر چی آرزو داری، بیار که؛استجابت دعا همین جاست هر چی آرزویِ خوب تو دنیاست بینِ اعتکافِ دستِ زهراست هر چی آرزو داری بیار که؛استجابت دعا همین جاست (این مال شماهاست) دستاتو بالا بیار؛اودستگیرِ عالمه (دیگه نگی حاجت دارم) دستاتو بالا بیار؛اودستگیرِ عالمه آی نوکر، حاجاتتو بسپار دستِ فاطمه فاطمه یعنی برکت ،رأفت،رحمت فاطمه راهِ رسی ،دن به ،حاجت .‌....

سرود شور ولادت امام علی علیه السلام اعلی حضرت حیدر قَدَر قدرت ۲ والا منسَب حیدر قوی شوکت لحظه به لحظه خیبر و خندق از طرز رزمت می برند لذت لحظه به لحظه خیبر و خندق از طرز رزمت می برند لذت در‍ِ خیبر رو با یه دستت کندی تو گرما گرمِ معرکه میخندی در‍ِ خیبر رو با یه دستت کندی تو گرما گرمِ معرکه میخندی بازم عزرائیل از نفس می افته تا که دستمال زردتو می بندی ۲ (دست بالا) ابتدا حیدر،انتها حیدر ۲ لافتی الا ؛مرتضی حیدر خود‍ِ مرحب گفت؛مرحبا حیدر(۲) حیدر حیدر ،حیدر حیدر .. (باید مست بشی اینم عیدی حضرت زهراست) (یه بار دیگه) اعلی حضرت حیدر قدر قدرت والا منسب حیدر قوی شوکت اعلی حضرت حیدر قَدر قدرت والا منسب حیدر قوی شوکت لحظه به لحظه خیبر و خندق از طرز رزمت می برند لذت ۲ در‍ِ خیبر رو با یه دستت کندی تو گرما گرم معرکه میخندی در‍ِ خیبر رو با یه دستت کندی تو گرما گرم معرکه میخندی بازم عزرائیل از نفس می افته تا که دستمال زردتو می بندی ۲ (دست بالا) ابتدا حیدر،انتها حیدر ۲ لافتی الا؛ مرتضی حیدر خود‍ِ مرحب گفت؛مرحبا حیدر مرحبا حیدر مرحبا حیدر (۲) ابتدا حیدر،انتها حیدر ۲ لافتی الا؛ مرتضی حیدر خود‍ِ مرحب گفت؛مرحبا حیدر، مرحبا حیدر، مرحبا حیدر (۲) ای تفسیرِ نفختُ من روحی تو ناخدای کشتیِ نوحی قیاس مع الفارقت والله؛قیاسِ شیر و دو بز کوهی حیدر حیدر ،حیدر حیدر شاه مردانی ،شیر یزدانی۲ تیغِ برانی ،روحِ قرآنی بی علی کفرِ؛این مسلمانی ابتدا حیدر،انتها حیدر ۲ لافتی الا؛ مرتضی حیدر خود‍ِ مرحب گفت؛مرحبا حیدر، مرحبا حیدر، مرحبا حیدر (۲) حیدر حیدر،حیدر حیدر

#وفات حضرت زینب سلام الله علیها نوحه سنگین(تب کردم از فراق تو ای یار سر جدا)

#وفات حضرت زینب سلام الله علیها نوحه سنگین (تب کردم از فراغ تو ای یار سرجدا)2 (یک دم کنار بستر این غم زده بیا)2 (موی سفید،قامت خم،گریه ی مدام)2 (دارم به پیکرم ز فراغت نشانه ها)2 (من را زدند پیش نگاه رقیه ات)2 (من را زدند مردم بی دین بی حیا)2 (من مانده ام چگونه بدون تو زنده ام)2 (دست مرا بگیرو ببر این شکسته را)3 (یادت که هست سفره ی احسان یثربم)2 زینب كجا و قصه ی خیرات نان.... [(بی تو نفس برای من از زخم بدتر است)2 (وقتی حسین نیست دگر زندگی چرا)2]2 منبع :سایت باب الحرم

#وفات حضرت زینب سلام الله علیها نوحه زمینه: این دل دوباره داره (حال و هوای زینب۳) امشب دلم گرفته ،از غصه های زینب ۲ (روضه ادامه داره ،میتونی گرینه کنی سینه بزنی ) سینه زن( حیرونه۳) چشمامون (بارونه۳) نوکرت( میخونه۳)(«یه بار دیگه همه سینه زن») سینه زن( حیرونه۳) چشمامون (بارونه۳) نوکرت( میخونه۳)(چی میخوای بخونی ) (ای ،پریشان زینب ۳) نه ،باور ندارم ،عمه ی سادات و اسارت نه ،باور ندارم، عمه ی سادات وجسارت نه ،باور ندارم، عمه ی سادات و اسارت نه ،باور ندارم، عمه ی سادات وجسارت عمه جانم ،عمه جانم، عمه جان نیمه جانم عمه جانم،عمه جانم،عمه جان قد کمانم عمه جانم،عمه جانم،عمه جان نگرانم عمه جانم،عمه جانم،عمه ی نَفس بریده («چی‌بگم تو راحت گریه کنی») عمه جانم،عمه جانم،عمه ی نفس بریده عمه جانم،عمه جانم،عمه ی خوشی ندیده (ای ،پریشان زینب ۳) بال و پَرِ وجودش، از غصه گُر گرفته بال و پر وجودش، در خیمه گُر گرفته در بینِ آتش و دود ،آید صدایِ زینب از کربلا به کوفه،از صبحِ کوفه تا شام بگذاشت تازیانه،پا جایِ پایِ زینب نفسم( محبوسه۳)۲ آخ روضه هاش( کابوسه۲) صحبت از (ناموسه۲) نه،باور ندارم، دستایِ زینب رو ببندند (آخ، آخ، ای حسین ) ««««««««‹««««««««««««««««««««« ای پریشان زینب ۴ پیراهنِ حسین را، از او جدا نسازید ۲ این کهنه یادگاری ،مانده برای زینب زینب و آزار و، آزارو، آزار و ،کوچه و بازار و، بازارو، بازارو مجلسِ اغیار و ،اغیار و نه باور ندارم ،زینب مضطر شده باشه۲ «امام زمان ببخش» نه باور ندارم ،حرف از ،معجر شده باشه حسین..‌‌.