نبرد قهرمانانه حسين عليه السّلام با دشمن
سپس امام حسين عليه السّلام به ميدان تاخت و دشمنان را به نبرد فراخواند، دشمنان به جنگ او آمدند، آن حضرت همچنان با دشمن جنگيد، به طورى كه جمعيت بسيارى از آنها را به هلاكت انداخت، و او در اين حال چنين رجز مى خواند:
القتل اولى من ركوب العار
و العار اولى من دخول النّار
«كشته شدن بهتر از زندگى ننگين است
و ننگ (ظاهرى شكست) بهتر از ورود در آتش دوزخ است.»
بعضى از راويان (حميد بن مسلم) گويد:
و اللَّه ما رأيت مكثورا قطّ قد قتل ولده و اهل بيته و اصحابه اربط جأشا منه...، (۱)
سوگند به خدا هرگز مرد مغلوب و گرفتارى را نديدم كه فرزندان و خاندان و يارانش، كشته شده باشند، در عين حال دلاورتر از حسين عليه السّلام باشد،
او با شمشير بر دشمنان حمله شديد مى كرد، و آنها از طرف راست و چپ مانند روبهانى كه از حمله شير مى گريزند، فرار مى كردند، آن حضرت به آنها كه سى هزار نفر بودند حمله مى كرد آنها همچون ملخ هاى پراكنده در پيش رويش پراكنده مى شدند
سپس امام حسين عليه السّلام به مركز خود بازمى گشت و مى فرمود: « لا حول و لا قوّة الّا باللَّه.
نهى امام حسين عليه السّلام از غارت خيام
امام حسين عليه السّلام همچنان با دشمن مى جنگيد تا اينكه دشمنان بين امام عليه السّلام و خيمه هايش را جدا نمودند، به طورى كه به خيمهها نزديك شدند، امام حسين عليه السّلام صدا زد:
ويلكم يا شيعة آل ابى سفيان ان لم يكن لكم دين و كنتم لا تخافون المعاد فكونوا احرارا في دنياكم
واى بر شما اى پيروان آل ابو سفيان، اگر شما دين نداريد و از حساب روز قيامت نمى ترسيد، پس دست كم در دنياى خود آزاد مرد باشيد.اگر به گمان خود عرب هستيد به حسب و نسب خود بازگرديد.
شمر فرياد زد: «اى پسر فاطمه چه مى گويى؟ »
امام حسين عليه السّلام فرمود: «مى گويم من با شما مى جنگم و شما با من مى جنگيد، زنها تقصيرى ندارند، متجاوزان و نادانان و گمراهان خود را از رفتن به سوى خيمهها جلوگيرى كنيد، و تا زندهام متعرّض حرم من نشويد.»
شمر گفت: «اى پسر فاطمه! اين پيشنهادت را مىپذيريم.»
آنگاه دشمنان به سوى امام عليه السّلام حمله كردند، و آن حضرت به آنها حمله كرده، و در اين هنگام از آنها آب طلبيد، ولى سودى نداشت تا اينكه به بدن آن حضرت هفتاد و دو زخم وارد شد.
امام حسين عليه السّلام ايستاد تا اندكى استراحت كند، ضعف بر بدنش غالب شده بود، و ديگر قدرت جنگ نداشت، در اين هنگام ناگاه سنگى آمد و بر پيشانيش خورد، دامنش را بلند كرد تا خون پيشانيش را پاك كند، ناگاه قلب او هدف تير سه پر زهرآلود قرار گرفت. 😭😭😭
فرمود:
«بسم اللَّه و باللَّه و على ملّة رسول اللَّه
، به نام خدا و توكّل بر خدا و بر دين رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم هستم.»
سپس سرش را به طرف آسمان بلند كرد و عرض كرد:
اللّهم انّك تعلم انّهم يقتلون رجلا ليس على وجه الارض ابن بنت نبىّ غيره
، خدايا تو مى دانى كه اينان مردى را مى كشند كه در سراسر زمين، جز او پسر دختر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم نيست.
سپس با دست آن تير را
از پشت بيرون آورد، خون همچون ناودان جارى شد، ديگر نتوانست جنگ كند، همان جا ايستاد، هر شخصى كه براى كشتنش جلو مى آمد بازمىگشت، و نمى خواست خدا را ملاقات كند در حالى كه قاتل حسين عليه السّلام باشد، سرانجام مردى از قبيله كنده كه به او «مالك بن نسر» مىگفتند، به حسين عليه السّلام دشنام داد، و با شمشيرش آن چنان بر سر امام حسين عليه السّلام زد، كه كلاه خود آن حضرت شكست، و شمشير به سرش رسيد، و آن كلاه خود پر از خون شد.
امام حسين عليه السّلام پارچه اى طلبيد و سرش را با آن بست، سپس كلاه خود خواست آن را بر سر نهاد و عمامه اش را روى آن بست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴إِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا...
◼️ بیان جانسوز آیت الله العظمی وحید خراسانی
◼️ #کلام_فقیه #محرم #عاشورا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
ذكر شهادت جانسوز عبد اللّه بن حسن عليه السّلام
در اين وقت، دشمنان دست از جنگ برداشتند، سپس بازگشتند، و گرداگرد آن حضرت را گرفتند، ناگاه عبد اللّه بن امام حسن عليه السّلام [كه يازده سال بيشتر نداشت و] بچه اى نابالغ بود از خيمه بانوان بيرون آمد و دوان دوان خود را به عمويش حسين عليه السّلام رسانيد، و در كنار عمو ايستاد.
امام حسين عليه السّلام وقتى كه او را ديد صدا زد: «خواهرم، او را نگه دار، زينب سلام اللَّه عليها از خيمه خارج شد تا او را نگهدارد، و به خيمه برگرداند، او به شدّت خوددارى كرد و گفت: «و اللَّه لا افارق عمّى، سوگند به خدا از عمويم جدا نشوم.»
يكى از دشمنان به نام بحر بن كعب- و به قولى حرملة بن كاهل- شمشيرش را به طرف امام حسين عليه السّلام فرود آورد، عبد اللَّه به او گفت:
«ويلك يا بن الخبيثة أ تقتل عمّى، واى
بر تو اى فرزند زن ناپاك آيا عمويم را مى كشى؟ »
آن ظالم شمشير را به سوى حسين عليه السّلام فرود آورد، عبد اللّه دستش را سپر شمشير قرار داد، دستش بريده و آويزان شد، صدا زد: «يا عمّاه!، اى عمو جان.»
[و به نقل ديگر گفت: «يا امّاه، اى مادر جان.»]
امام حسين عليه السّلام عبد اللّه را به سينه اش چسبانيد و فرمود: «اى برادرزاده! در برابر اين مصيبت صبر كن، و بوسيله آن از درگاه خدا تقاضاى خير و سعادت كن، كه خداوند تو را به نزد پدران شايسته است ملحق مى كند؟
در اين هنگام حرمله (لعنت خدا بر او باد) گلوى او را هدف تير قرار داد، آن تير، (۱) سر او از بدن جدا كرد، و او در آغوش عمويش حسين عليه السّلام جان سپرد
هدایت شده از کانال عکس پروفایل 😍 ☑️ profail فیک کلیپ استیکر گروه دختر پسر استوری تصویر عید عشق چت فیلم
صحن پیشانی ما بوی حسینیه گرفت - @Maddahionlin.mp3
15.13M
🔳 #روضه #شب_پنجم #محرم
🌴روضه حضرت عبدالله بن الحسن(ع)
🌴صحن پیشانی ما بوی حسینیه گرفت
🎤حاج #منصور_ارضی
👌بسیار دلنشین
🔴گلچین بهترین #مداحی های روز
♨️ 👈
🎧 @mediamazhabi 🕋
هنوز امام حسين عليه السّلام شهيد نشده بود، شمر بن ذى الجوشن (لعنة اللّه) با نيزه به خيمه امام حسين عليه السّلام حمله كرد، سپس فرياد زد: «آتش بياوريد تا هر كه و آنچه در ميان خيمه است، همه را بسوزانم.»
امام حسين عليه السلام فرمود: «اى پسر ذى الجوشن! اين تو هستى كه براى سوزاندن خانوادهام آتش مى طلبى، خداوند تو را با آتش بسوزاند.»
شبث بن ربعى (يكى از سركردگان دشمن) نزد شمر آمد و او را سرزنش كرد، او حيا كرد و از آتش زدن منصرف گرديد.
رکاب آهستهآهسته ترک خورد و نگین افتاد
پر از یاقوت شد عالم، سوار از روی زین افتاد
دگرگون شد جهان، لرزید دنیا، زیر و رو شد خاک
دمی که زینت دوش نبی روی زمین افتاد
پس از بیمهری دریا، قسی القلب شد آتش
به جان دودمان رحمةللعالمین افتاد
خدایا هیچ زخمی بدتر از دلواپسیها نیست
که چشمش سوی خیمه، لحظههای واپسین افتاد
شکستن با غلاف تیغ را سربسته میگویم
زبانم لال النگوی زنان از آستین افتاد
برای من نگه دار و بیاور زخمهایت را
اگر خواهر مسیرت سوی من در اربعین افتاد
نفهمیدند طه را... نفهمیند یاسین را
به چوب خیزران دندانهای از حرف سین افتاد
افتادن حسين عليه السّلام از پشت اسب بر زمين و فرياد زينب عليها السّلام....
هنگامى كه پيكر مطهّر امام حسين عليه السّلام پر از زخم شمشيرها و تيرها و نيزهها گرديد، «فبقى كالقنفذ، همانند جوجه تيغ دار، بدنش پر از تير گرديد» يكى از ظالمان به نام «صالح بن وهب مزنى» چنان نيزه اى بر پهلويش زد كه حسين عليه السّلام از پشت اسب بر زمين افتاد، و هنگام افتادن ناحيه راست صورتش بر زمين خورد، فرمود:
«بسم اللَّه و باللَّه و على ملّة رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم.»
سپس برخاست.در اين هنگام حضرت زينب عليها السّلام از خيمه بيرون آمد، فرياد زد:
وا اخاه، وا سيّداه، وا اهل بيتاه ليت السّماء انطبقت على الارض، و ليت الجبال تدكدكت على السّهل،
اى واى برادرم، اى واى آقايم، اى واى خانواده ام! اى كاش آسمان بر زمين مى افتاد، اى كاش كوهها متلاشى شده و به بيابان مى پاشيدند.
کانال سید مجید موسوی
أَلسَّلامُ عَلَي الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ، سلام بر حسين كه جانش را تقديم نم
أَلسَّلامُ عَلَي الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلَي الْمَهْتُوكِ الْخِبآءِ، أَلسَّلامُ عَلي خامِسِ أَصْحابِ الْكِسْآءِ،
سلام بر آن آغشته به خون، سلام بر آنكه (حُرمت) خيمه گاهش دريده شد، سلام بر پنجمينِ اصحاب كساء،
أَلسَّلامُ عَلي غَريبِ الْغُرَبآءِ، أَلسَّلامُ عَلي شَهيدِ الشُّهَدآءِ، أَلسَّلامُ عَلي قَتيلِ الاْدْعِيآءِ،
سلام بر غريب غريبان، سلام بر شهيد شهيدان، سلام بر مقتول دشمنان،
أَلسَّلامُ عَلي ساكِنِ كَرْبَلآءَ، أَلسَّلامُ عَلي مَنْ بَكَتْهُ مَلائِكَهُ السَّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلي مَنْ ذُرِّيَّتُهُ الاْزْكِيآءُ،
سلام بر ساكن كربلا، سلام بر آن كسي كه فرشتگان آسمان بر او گريستند، سلام بر آن كسي كه خاندانش پاك و مطهرند،
أَلسَّلامُ عَلي يَعْسُوبِ الدّينِ، أَلسَّلامُ عَلي مَنازِلِ الْبَراهينِ، أَلسَّلامُ عَلَي الاْئِمَّهِ السّاداتِ،
سلام بر پيشواي دين، سلام بر آن جايگاههاي براهين و حجج الهي، درود بر آن پيشوايانِ سرور،
أَلسَّلامُ عَلَي الْجُيُوبِ الْمُضَرَّجاتِ، أَلسَّلامُ عَلَي الشِّفاهِ الذّابِلاتِ، أَلسَّلامُ عَلَي النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ،
سلام بر آن گريبآنهاي چـاك شده، سلام بر آن لبهاي خشكيده، سـلام بر آن جآنهاي مستأصل و ناچار،
أَلسَّلامُ عَلَي الاَْرْواحِ الْمُخْتَلَساتِ، أَلسَّلامُ عَلَي الاَْجْسادِ الْعارِياتِ، أَلسَّلامُ عَلَي الْجُسُومِ الشّاحِباتِ،
سـلام بر آن ارواحِ (از كالبد) خارج شده، سلام بر آن جسـدهاي عـريان و برهـنه، سـلام بر آن بدنهاي لاغر و نحيف،
أَلسَّلامُ عَلَي الدِّمآءِ السّآئِلاتِ، أَلسَّلامُ عَلَي الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ، أَلسَّلامُ عَلَي الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ،
سلام بر آن خون هاي جاري، سلام بر آن اعضا قطعه قطعه شده، سلام بر آن سرهاي بالا رفته (بر نيزه ها)،
أَلسَّلامُ عَلَي النِّسْوَهِ الْبارِزاتِ، أَلسَّلامُ عَلي حُجَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ،
سلام برآن بانوانِ بيرون آمده (از خيمه ها)، سلام بر حجت پروردگار جهانيان،
أَلسَّلامُ عَلَيْك َ وَ عَلي ابآئِك َ الطّاهِرينَ،
سلام برتو (اي حسين بن علي) و بر پدران پاك و طاهرت،
أَلسَّلامُ عَلَيْك َ وَ عَلي أَبْنآئِكَ الْمُسْتَشْهَدينَ،
سلام بر تو و بر فرزندان شهيدت،
أَلسَّلامُ عَلَيْك َ وَ عَلي ذُرِّيَّتـِك َ النّـاصِرينَ،
سلام بر تو و بر خاندان ياري دهنده ات (به دين الهي)،
أَلسَّلامُ عَلَيْك َ وَ عَلَي الْمَلآئِكَهِ الْمُضاجِعينَ،
سلام بر تو و بر فرشتگان ملازمِ آرامگاهت،
أَلسَّلامُ عَلَي الْقَتيلِ الْمَظْلُومِ،
سلام بر آن كشته مظلوم،
أَلسَّلامُ عَلي أَخيهِ الْمَسْمُومِ،
سلام بر برادر مسمومش،
أَلسَّلامُ عَلي عَلِيّ الْكَبيرِ،
سلام بر علي اكبر،
أَلسَّلامُ عَلَي الرَّضيـعِ الصَّغيرِ،
سلام بر آن شير خوار كوچـك،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبت جدک🏴
روضه ی سوزناک عصر عاشورا
شیخ حسین انصاریان
امان از دل زینب😭😭😭
التماس دعا
لحظه شهادت امام حسين عليه السّلام
شمر به سپاه خود فرياد زد «در مورد اين شخص (امام حسين عليه السّلام) در انتظار چه هستيد؟»
وقتى كه اين فرمان را صادر كرد، از هر سو به امام حسين عليه السّلام حمله نمودند، ظالمى به نام «زرعة بن شريك» با شمشير خود بر شانه چپ آن حضرت زد، امام حسين عليه السّلام با ضربه اى، او را از پاى درآورد.
ظالم ديگرى چنان شمشير بر گردن آن حضرت زد، كه از ناحيه صورت بر زمين افتاد، ديگر ناتوان شد، مى خواست برخيزد، ولى به رو مى افتاد،
در اين هنگام سنان بن انس، نيزه اش را در گودى گلوى آن حضرت فروبرد، سپس نيزه را بيرون كشيد و آن را بر استخوانهاى سينه اش كوبيد، و بعد تير بر گودى گلويش زد
امام عليه السلام به زمين افتاد، برخاست نشست و آن تير را از گلويش بيرون آورد، دو كف دستش را زير گلويش نگه مى داشت، وقتى كه دستش پر از خون مى شد آن را به سر و صورت مى ماليد و مى فرمود:
هكذا القى اللَّه مخضبا بدمى، مغضوبا علىّ حقّى
، خداوند را با اين حال كه به خونم رنگين هستم و حقّم را غصب كرده اند ملاقات كنم.
عمر سعد به مردى كه در جانب راستش بود گفت: «واى بر تو به سوى حسين فرود آى، و او را راحت كن.»
خولى بن يزيد اصبحى پيش دستى كرد تا سر از بدن امام حسين عليه السّلام جدا كند ترس و لرز بر اندامش افتاد،
در اين هنگام سنان بن انس نخعى فرود آمد و به گلوى امام حسين عليه السّلام شمشير زد و در اين حال مى گفت:
«سوگند به خدا من سرت را جدا كنم با اينكه مى دانم تو پسر رسول خدا و از نظر پدر و مادر، بهترين انسان روى زمين هستى»،
سپس سر شريفش را جدا نمود.درود خدا بر حسين عليه السّلام و دودمان پاكش باشد.
شاعر در اين باره گويد:
فاىّ رزيّة عدلت حسينا غداة تبيره كفّا سنان
«كدام فاجعه دردناكى در جهان است كه با غم جانسوز شهادت حسين عليه السّلام برابرى كند، آن هنگام كه دستهاى سنان سر از بدن او جدا كرد؟ »
روايت شده: هنگامى كه مختار (در سال ۶۴) قيام كرد، سنان بن انس را دستگير نمود، و سر انگشتانش را بريد و سپس دستها و پاهايش را قطع كرد، و ديگى را كه روغن در آن بود، با آتش به جوشش آورد، و سنان را در ميان آن انداخت، و او در ميان آن دست و پا زد و به هلاكت رسيد.
هدایت شده از کانال سید مجید موسوی
bassim-karbalaei-ta-alamdare-haram(128).mp3
21.55M
نوحه زیبای «باسم کربلایی» به زبان عربی و فارسی
تا علمدار حرم از حال رفت؛ دست دشمن جانب خلخال رفت...
غارت وسائل امام حسين عليه السّلام
پس از شهادت امام حسين عليه السّلام دشمنان غارتگر براى تاراج آنچه در خيمهها است هجوم آوردند، نخست به سراغ حسين عليه السّلام آمدند، اسحاق بن حوبه حضرمى، پيراهن آن حضرت را غارت كرد، آن را پوشيد، به بيمارى پيسى مبتلا شد و موهاى بدنش ريخت.
روايت شده در پيراهن آن حضرت صد و ده و اندى پارگى بر اثر اصابت تير و شمشير و نيزه وجود داشت.
امام صادق عليه السّلام فرمود: «در بدن حسين عليه السّلام سى و سه جاى اصابت نيزه، و جاى سه و چهار ضربت شمشير بود.»
بحر بن كعب تيمى شلوار آن حضرت را به يغما برد، روايت شده او زمين گير شد، و هر دو پايش بى حركت ماند.
اخنس بن مرثد حضرمى، عمامه آن حضرت را ربود، به گفته بعضى جابر بن يزيد اودى (لعنه الله) عمامه آن حضرت را ربود، و آن را بر سرش گذاشت و ديوانه شد.
اسود بن خالد، نعلين آن حضرت را ربود.
بجدل بن سليم كلبى انگشترى امام حسين عليه السّلام را ربود، و در انگشت خود كرد، انگشتش قطع شد و با همان انگشتر جدا گرديد.
وقتى كه مختار روى كار آمد، او را دستگير كرد و دست و پاهايش را قطع كرد، و او را در همان حال كه در خون غوطه ور بود رها نمود تا به هلاكت رسيد.
قيس بن اشعث، قطيفه آن حضرت را كه از جنس خزّ بود ربود، لعنت خدا بر او باد.
زره بتراء آن حضرت را عمر سعد (لعنه اللَّه) به يغما برد، هنگامى كه عمر سعد به دستور مختار، كشته شد، مختار آن زره را به قاتل او ابو عمره بخشيد.
جميع بن خلق اودى شمشير آن حضرت را تاراج كرد، و به قولى مردى از بنى تميم به نام اسود بن حنظله، آن را ربود.
و در روايت ابن سعد آمده: شمشير آن حضرت را فلاقس نهشلى ربود، از محمّد بن زكريا نقل شده كه گفت: آن شمشير پس از ربودن فلاقس، در اختيار دختر حبيب بن بديل قرار گرفت.
اين شمشير غارت شده، ذو الفقار حضرت على عليه السّلام نبود، زيرا ذو الفقار و امثال آن از گنجينه هاى نبوّت و امامت است و در جاى خود محفوظ مى باشد، راويان حديث، اين مطالب را كه ذكر نموديم تصديق مى كنند.
کانال سید مجید موسوی
أَلسَّلامُ عَلَي الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلَي الْمَهْتُوكِ الْخِبآءِ، أَلسَّلامُ عَلي
أَلسَّلامُ عَـلَي الاَْبْدانِ السَّليبَهِ،
سلام بر آن بدنهاي برهـنه شده،
أَلسَّلامُ عَلَي الْعِتْرَهِ الْقَريبَهِ،
سلام بر آن خانواده اي كه نزديك (و همراه سَرورشان) بودند،
أَلسَّلامُ عَلَي الْمُجَدَّلينَ فِي الْفَلَواتِ،
سلام بر آن به خاك افتادگان در بيابآنها،
أَلسَّلامُ عَلَي النّازِحينَ عَنِ الاَْوْطانِ،
سلام بر آن دور افتادگان از وطنها،
أَلسَّلامُ عَلَي الْمَدْفُونينَ بِلا أَكْفان،
سلام بر آن دفن شدگان بدون كفن،
أَلسَّلامُ عَلَي الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَهِ عَنِ الاَْبْدانِ،
سلام بر آن سرهاي جدا شده از بدن،
أَلسَّلامُ عَلَي الْمُحْتَسِبِ الصّابِرِ،
سلام بر آن حسابگر (اعمال خويش براي خدا) و شكيبا،
أَلسَّلامُ عَلَي الْمَظْلُومِ بِلا ناصِر،
سلام بر آن مظلومِ بي ياور،
أَلسَّلامُ عَلي ساكِنِ التُّرْبَهِ الزّاكِيَهِ،
سلام بر آن جاي گرفته در خاك پاك،
أَلسَّلامُ عَلي صاحِبِ الْقُبَّهِ السّامِيَهِ،
سلام بر صاحـب آن بارگـاه عالي رتبه،
أَلسَّلامُ عَلي مَنْ طَهَّرَهُ الْجَليلُ،
سلام بر آن كسي كه رب جليل او را پاك و مطهر گردانيد،
أَلسَّلامُ عَلي مَنِ افْتَـخَرَ بِهِ جَبْرَئيلُ،
سلام بر آن كسي كه جبرئيل به او مباهات مي نمود،
أَلسَّلامُ عَلي مَنْ ناغاهُ فِي الْمَهْدِ ميكآئيلُ،
سلام بر آن كسي كه ميكائيل در گهواره با او تكلم مي نمود،
أَلسَّلامُ عَلي مَنْ نُكِثَتْ ذِمَّـتُهُ،
سلام بر آن كسي كه عهد و پيمانش شكسته شد،
أَلسَّلامُ عَلي مَنْ هُتِكَتْ حُرْمَتُهُ،
سلام بر آن كسي كه پرده حُرمتش دريده شد،
أَلسَّلامُ عَلي مَنْ اُريقَ بِالظُّـلْمِ دَمُهُ،
سلام بر آن كسي كه خونش به ظلم ريخته شد،
أَلسَّلامُ عَلَي الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ،
سلام بر آنكه با خون زخم هايش شست و شو داده شد،
أَلسَّلامُ عَلَي الْمُجَـرَّعِ بِكَأْساتِ الرِّماحِ
سلام بر آنكه از جامهاي نيزهها جرعه نوشيد،
أَلسَّلامُ عَلَي الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ،
سلام بر آن مظلومي كه خونش مباح گرديد،
أَلسَّلامُ عَلَي الْمَنْحُورِ فِي الْوَري،
سلام بر آنكه در ملا عام سرش بريده شد،
أَلسَّلامُ عَلي مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُري،
سلام بر آنكه اهل قريهها دفنش نمودند،
أَلسَّلامُ عَلَي الْمَقْطُوعِ الْوَتينِ،
سلام بر آنكه شاهرگش بريده شد،
أَلسَّلامُ عَلَي الْمُحامي بِلا مُعين،
سلام بر آن مدافع بيياور،
أَلسَّلامُ عَلَي الشَّيْبِ الْخَضيبِ،
سلام بر آن محاسن بخون خضاب شده،
أَلسَّلامُ عَلَي الْخَدِّ التَّريبِ،
سلام بر آن گونه خاك آلوده،
أَلسَّلامُ عَلَي الْبَدَنِ السَّليبِ،
سلام بر آن بدن جامه به غنيمت رفته،
أَلسَّلامُ عَلَي الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضيبِ،
سلام بر آن دندآنهايي كه با چوب خيزران زده شده،
أَلسَّلامُ عَلَي الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ،
سلام برآن سر بالاي نيزه رفته،
غارت خيمه ها، و نخستين صداى مخالفت از ناحيه يك بانو
دشمنان براى غارت و به يغما بردن آنچه در خيمهها بود، به خيمه هاى فرزندان فاطمه و نور چشم حضرت زهرا عليها السلام از همديگر پيش دستى كردند، حتّى چادرى كه بانويى به كمرش بسته بود، آن را مى كشيدند و تاراج مى كردند، دختران و بانوان خاندان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم دسته جمعى از خيمهها خارج شدند و گريه جانسوز مى كردند، و از فراق شهيدان فريادشان به گريه بلند بود.
به روايت حميد بن مسلم، در اين بين بانويى از طايفه بنى بكر بن وائل كه با شوهرش در ميان سپاه عمر سعد بود ديد دشمنان به غارت خيمهها پرداخته اند، شمشيرى به دست گرفت و كنار خيمهها آمد و فرياد زد:
«اى آل بكر بن وائل! آيا لباسهاى بانوان رسول خدا به يغما مى رود؟ «لا حكم الّا للَّه، يا لثارات رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم،
فرمانى جز فرمان خدا نيست، مرگ بر حكومت غير خدايى، اى خونخواهان رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم برخيزيد.»
شوهر آن زن، نزدش آمد و دستش را گرفت و او را به اقامتگاه خود باز گردانيد.
به اين ترتيب در همان روز عاشورا، پرچم خونخواهى بر ضد خاندان پليد بنى اميّه برافراشته شد.(مترجم)
کانال سید مجید موسوی
أَلسَّلامُ عَـلَي الاَْبْدانِ السَّليبَهِ، سلام بر آن بدنهاي برهـنه شده، أَلسَّلامُ عَلَي الْعِتْر
أَلسَّلامُ عَلَي الاَْجْسامِ الْعارِيَهِ فِي الْفَلَواتِ، تَنْـهَِشُهَا الذِّئابُ الْعادِياتُ، وَ تَخْتَلِفُ إِلَيْهَا السِّباعُ الضّـارِياتُ،
سلام بر آن بدنهاي برهنه و عرياني كه در بيابآنها(يِ كربلاء) گرگهاي تجاوزگر به آن دندان مي آلودند، و درندگان خونخوار بر گرد آن مي گشتند،
أَلسَّلامُ عَلَيْك َ يا مَوْلايَ وَ عَلَي الْمَلآ ئِكَهِ الْمُرَفْرِفينَ حَوْلَ قُبَّتِك َ، الْحافّينَ بِتُرْبَتِك َ، الطّـآئِفينَ بِعَرْصَتِك َ، الْوارِدينَ لِزِيارَتِك َ،
سلام بر تو اي مولاي من و بر فرشتـگاني كه بر گِرد بارگاه تو پر مي كشند، و اطراف تربتـت اجتماع كردهاند، و در آستان تو طواف مي كنند، و براي زيارت تو وارد مي شوند،
أَلسَّلامُ عَلَيْك َ فَإِنّي قَصَدْتُ إِلَيْك َ، وَ رَجَوْتُ الْفَوْزَ لَدَيْك َ،
سلام بر تو من به سوي تو رو آوردهام، وبه رستگاري درپيشگاه تو اميد بسته ام،
أَلسَّلامُ عَلَيْك َ سَلامَ الْعارِفِ بِحُرْمَتِك َ، الْمُخْلِصِ في وَِلايَـتِك َ، الْمُتَقَرِّبِ إِلَي اللهِ بِمَحَبَّـتِك َ، الْبَريءِ مِنْ أَعْدآئِـك َ،
سلام بر تو، سلام آن كسي كه به حُرمت تو آشناست، و در ولايت و دوستي تو مخلص و بي ريا است، و به سبب محبت و ولاي تو به خدا تقرب جسته، و از دشمنانت بيزار است،
سَلامَ مَنْ قَلْبُهُ بِمُصابِك َ مَقْرُوحٌ، وَ دَمْعُهُ عِنْدَ ذِكْرِك َ مَسْفُوحٌ،
سلامِ كسيكه قلبش از مصيبت تو جريحهدار، و اشكش به هنگام ياد تو جاري است،
سَلامَ الْمَفْجُوعِ الْحَزينِ، الْوالِهِ الْمُسْتَكينِ،
سلامِ كسيكه دردناك و غمگين و شيفته و فروتن است،
سَلامَ مَنْ لَوْ كانَ مَعَكَ بِالطُّفُوفِ، لَوَقاك َ بِنَفْسِهِ حَدَّ السُّيُوفِ، وَ بَذَلَ حُشاشَتَهُ دُونَكَ لِلْحُتُوفِ، وَ جاهَدَ بَيْنَ يَدَيْك َ، وَ نَصَرَك َ عَلي مَنْ بَغي عَلَيْك َ، وَ فَداك َ بِرُوحِهِ وَ جَسَدِهِ وَ مالِهِ وَ وَلَدِهِ، وَ رُوحُهُ لِرُوحِك َ فِدآءٌ، وَ أَهْلُهُ لاَِهْلِك َ وِقآءٌ،
سلام كسيكه اگر با تو در كربلا مي بود، با جانش (در برابرِ) تيزيِ شمشيرها از تو محافظت مينمود، و نيمه جانش را به خاطر تو به دست مرگ ميسپرد، و در ركاب تو جهاد ميكرد، و تو را بر عليه ستمكاران ياري داده، جان و تن و مال و فرزندش را فداي تو مينمود، و جانش فداي جان تو، و خانوادهاش سپر بلاي اهل بيت تو ميبود،