بیستم محرم الحرام
شهادت دختر امام حسن مجتبی علیه السلام
در مسیر اسارت، در نزدیکی های شهر حله
#سیده_شریفه
در نام شریفه ای و مام شرفی
دردانه ای از نسل امیر نجفی
در کوی تو دیدم که کرامات تو را
عشاق نوشته اند در هر طرفی
#سید_روح_الله_موید
@s_r_moayed
#رباعی
#امام_سجاد علیه السلام
قلب تو که خانه زاد عاشورا بود
تا آخر عمر یاد عاشورا بود
تاریخ گواه است که ای روح دعا!
فریاد تو امتداد عاشورا بود
#رباعی
ای فاتح قله های ایمان و امان
در راه هدف گذشته ای از سر و جان
پیغام شهید کربلا یا سجاد!
از حنجر تو رسید بر گوش جهان
#سید_روح_الله_موید
@s_r_moayed
با داغ هنیّه، تازه شد خاطره ها
پیوست به جمع باصفای شهدا
او پر زد و رو سفید شد از این فیض
افسوس که روسیاهیش ماند به ما
#سید_روح_الله_موید
@s_r_moayed
ای خاک کربلای تو مُهر نماز من!
دکور زیبای سی و نهمین
#شب_شعر_عاشورا
که هر ساله در شهر زیبای شیراز برگزار می شود.
استفاده از نماد های دینی و مذهبی بسیار مهم و ضروری است.
#مهر_تربت کربلای معلا علاوه بر اثرات معنوی، فواید دنیایی زیادی هم دارد
از جمله استشتفاء و استحراز
لذت این سفر معنوی در معیت
#استاد_خوشچهره و #استاد_شفق
دو چندان شده است.
#سید_روح_الله_موید
@s_r_moayed
شادی روح همه اموات
خصوصا پدر بزرگوارم استاد سید رضا موید
حمد و سوره ای قرائت بفرمایین!
@s_r_moayed
⭕️ اگر صلح امام مجتبی علیهالسلام نبود، دشمنان یک شیعه را زنده نمیگذاشتند...
ابوسعيد عقيصا گويد: به حضرت امام مجتبی علیهالسلام عرض کردم: یابن رسول الله! چرا با معاويه علیهالهاویة صلح كردید و حال آنكه حق با شماست و معاويه، گمراه و ستمگر است؟
حضرت فرمودند: «آيا من پس از پدرم، حجّت خدا و امام نيستم؟» گفتم: آرى؛
فرمودند: «مگر رسول خدا در حق من و برادرم نفرمود: "حسن و حسين امامند، چه قيام كنند و چه نكنند؟" (الحَسَنُ وَ الحُسَينُ إِمَامَانِ قَامَا أَو قَعَدَا)» گفتم: آرى؛ امام علیهالسلام فرمودند: «پس من امام هستم، چه قيام كنم و چه نكنم.» سپس فرمودند:
🔸«به همان سبب با معاويه صلح كردم كه پيامبر خدا با بنىضمره و بنىاشجع و اهل مكه در حديبيّه صلح نمود، با اين تفاوت كه آنان كافرِ تنزیلی بودند (کفرشان بر اساس کتاب خدا، مُحرز و علنی بود)، اما معاويه و يارانش كافرِ تأویلیاند (شهادتین گفتند و به ظاهر مسلمانند)؛ اى ابوسعيد! اگر من از جانب خداوند متعال امامم، ديگر معنا ندارد كه رأى مرا سبک بشماری، گرچه حکمت و مصلحت آن بر تو پوشيده باشد!
🔹مَثل من و تو، چون خضر و موسى است؛ خضر علیهالسلام کشتی را سوراخ کرد و نوجوانی را کشت و دیواری را بنا کرد كه موسى حکمت این کارهایش را نمىدانست و خشمگین و معترض مىشد، اما چون خضر او را آگاه ساخت، آرام گرفت؛ من هم خشم شما را بر انگيختهام، به اين جهت كه حکمت كارهای مرا نمیدانید و جاهلید، اما همين قدر بدان كه اگر با معاويه صلح نمىكردم، شيعهاى بر روى زمين باقی نمیماند!»
📜 علل الشرائع (شیخصدوق)، ج۱، ص۲۱۱
طرائف (سیدبنطاووس)، ج۱، ص۱۹۶
@s_r_moayed
#اربعین
بانگ حرکت داشت زنگ قافله
راه افتادم به شوق و حوصله
دل به راه دوست کردم یکدله
صوتی آمد شد وجودم ولوله
"زائر اِشرب مای وَالْعَن حرمله"
راه از عشق و تفاخر مست بود
سر به سر موج عطش، یکدست بود
راه یأس و کج روی، بن بست بود
روضه خوان با این نوا سرمست بود
"زائر اِشرب مای وَالْعَن حرمله"
نوجوان و پیر در راه وصال
مرد و زن در جاده ی عشق و کمال
قلب ها با عشق کل در اتصال
داد می زد صاحب موکب، تعال
"زائر اِشرب مای وَالْعَن حرمله"
راه از آب و غذا پُر مایه بود
خضر هم با زائران همسایه بود
شور محشر زیر چتر سایه بود
این کتاب عشق را یک آیه بود:
"زائر اِشرب مای وَالْعَن حرمله"
سر به پای جاده می زد آفتاب
در دل هر ذره می شد انقلاب
آب می شد آب از این التهاب
این نوا می آمد از جان رباب
"زائر اِشرب مای وَالْعَن حرمله"
#سید_روح_الله_موید
*در مسیر مشایه امسال، در موکبی که گوش دادم به نوحه این چند واژه خیلی به دلم نشست و تبدیل شد به این شعر:
"زائر اِشرب مای وَالْعَن حرمله"
ترجمه:
ای زائر! آب بنوش و حرمله را لعنت کن
@s_r_moayed
🌹سید روح الله موید🌹
#اربعین بانگ حرکت داشت زنگ قافله راه افتادم به شوق و حوصله دل به راه دوست کردم یکدله صوتی آمد شد وج
12.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینم نوحه ای که خدمتتون عرض شد
از ملاباسم کربلایی
@s_r_moayed
#اربعین
ز جا برخیز و وا کن چشم در چشم تر زینب
ببین ای خفته ی آرام، حال مضطر زینب
نبودم پای رفتن، حال با سر آمدم پیشت
چرا تنها رها کردی مرا، ای لشکر زینب!
کنار قتلگاهت ماند جان زینب و رفتم
به جسم بی رمق تا شام ای هم سنگر زینب!
اگر برخیزی از جا خواهرت را نیز نشناسی!
نمی پرسی برادر جان، چه آمد بر سر زینب
شکایت میکنم پیش تو از باد مصیب ها
که پیش آسمان افکند از رخ معجر زینب
ذبیح من چه نزدیک است آن روزی که می بُرّد
ستیغ بغض های در گلویم حنجر زینب
به یادت هست؟! مادر شانه می افتاد از دستش
شکسته مثل دست فاطمه، بال و پر زینب
تمام لاله ها را یک به یک زیر پَرم بُردم
بنفشه زار شد از ظلم دشمن، پیکر زینب
سرت بر نیزه بود و چوب محمل حائل ما شد
شکست آن چوب را از فرط دلتنگی، سر زینب
به پایت قطره قطره خون زینب ریخت، مولایم!
که این درسی است از ایثار های مادر زینب
سرت قرآن که میخوانْد از سرِ من هوش پر میزد
چه میکردی! تو با قرآن خود ای باور زینب!
لب تو چوب می خورد و دل زینب ترک می خورد
به لب آمد ز دست چوب، جان مضطر زینب
برایت حرف ها دارم که بیم گفتنم باشد
گذشته خاطراتی جان گداز از منظر زینب
به ماه کربلا سوگند، قلبم ارباً اربا شد
گذشت از تیر های چشم مردم، معبر زینب
سکینه مضطرب شد از جسارت های بی پروا
نگاه غیرت اللهی تو شد یاور زینب
رقیه از حضور اربعین جاماند و با خِجْلت
به جای او زیارت میکند چشم تر زینب
#سید_روح_الله_موید
@s_r_moayed
#زیارت_نرفته_ها
از جانب تمام زیارت نرفته ها
فطرس، ببر سلام زیارت نرفته ها
یک چشمه اشک و یک دل پر آه، یاحسین
تقدیمتان پیام زیارت نرفته ها
باید که بر سه ساله ی او اقتدا کنند
در هجر او تمام زیارت نرفته ها
در حسرت زیارت آقا حلاوتی است
این شهد شد به کام زیارت نرفته ها
زائر به روز وصل خوش و در حرم گذشت
هر لحظه صبح و شام زیارت نرفته ها
در یاد زائران حرم موج می زند
دلتنگی مدام زیارت نرفته ها
اشک است در نگاه تمامی زائران
بغض است در کلام زیارت نرفته ها
بعد از سلام و روضه، بخوان روضه ای دگر
تنها به احترام زیارت نرفته ها
#سید_روح_الله_موید
@s_r_moayed