eitaa logo
🌹سید روح الله موید🌹
1.2هزار دنبال‌کننده
291 عکس
102 ویدیو
87 فایل
کانال اشعار سید روح الله موید ارتباط با سید روح الله موید 👇👇👇👇 @seromo 👆👆👆👆
مشاهده در ایتا
دانلود
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوانش و بررسی کوتاه شعر علوی از استاد موید شیر خدا آن ولیّ قادر سرمد قائمه ی عدل و جانشین محمد @s_r_moayed
۲۲ اسفند
شیر خدا آن ولیّ قادر سرمد قائمه ی عدل و جانشین محمد در حرم کعبه دید مرد جوانی دوخته بر صورت زنی نظر بد کرد ادب مرد را به سیلی تأدیب زآنکه به جز این از آن امام نشاید پیش عُمر شِکوه بُرد مَرد و عمر گفت: چشم خدایت بدید و دست خدا زد جان به فدای علی که مدحت او را دشمن او هم بگوید و نکند رد مرحوم
۲۲ اسفند
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوانش و بررسی کوتاه شعر رضوی استاد موید دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته است گنهکار نیاید @s_r_moayed
۲۳ اسفند
تا یوسف اشکم سر بازار نیاید کالای مرا هیچ خریدار نیاید در سوز جگر مصلحت ماست که ما را غیر از جگر سوخته در کار نیاید خارم من و در سینه ی من عشق شکفته است تا خَلق نگویند گُل از خار نیاید بیمار فراقم من و وصل است دوایم تدبیر به کارِ منِ بیمار نیاید یک عمر به درگاه رضا رفتم و حاشا بر دیدن این دلشده یک بار نیاید ای حجت هشتم که خدا خوانده رضایت ! مدح تو جز از ایزد دادار نیاید خود را به تو بستم که منم نوکر کویت از نوکریم گر که تو را عار نیاید ما عافیت از چشم تو داریم که گوید؟ بیمار به دلجویی بیمار نیاید نومیدی و درگاه تو، بی سابقه باشد این کار از آن رحمت بسیار نیاید آخر به کجا روی کند ای همه رحمت گر در برِ تو شخص گرفتار نیاید دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته است گنهکار نیاید جاروکش درگاه تواَم همچو " مؤید " زین بیش از این بنده ی دربار نیاید مرحوم
۲۴ اسفند
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوانش و بررسی کوتاه شعر مهدوی امیر عالم ایجاد یا اباصالح سلام ما به شما باد یا اباصالح @s_r_moayed
۲۴ اسفند
فرا رسیدن شعبان مبارک ای عشاق نزول رحمت یزدان مبارک ای عشاق بزرگ عید محبان مبارک ای عشاق قدوم حضرت جانان مبارک ای عشاق اگر در عالم ایجاد شور و زمزمه است ولادت گل نرجس عزیز فاطمه است امام عسکری از شوق روی دلبندش نخواهد این که بگیرد نظر ز فرزندش ربوده دل ز پدر، بین گریه، لبخندش شده ست طاق بهشت، ابروان پیوندش  به آن خجسته جمال و به آن حمیده صفات به خال هاشمی او محمدی صلوات تمام ماه رخان را منظم آوردند از آسمان مه و خورشید با هم آوردند   ستاره های درخشان، فراهم آوردند و باز، پیش رخ ماه او کم آوردند کمان ابرو و چشمان نافذش زیباست نوشته اند که طاووس جنت الزهراست عزیز فاطمه لب را به خنده تا وا کرد  خدای داند و بس در جهان چه غوغا کرد  امین وحی خدا، خویش را مهیا کرد  هزار دسته‌ی گل، هدیه بر ملیکا کرد مپرس این که ملیکا که بوده یا او کیست ملیکه ی همه افلاک و مادر مهدیست چه دختری! که ز شه زادگان رومی بود  نبی در عالم رویا مدیح او فرمود مسیح در نظرش آمد و وِرا بِسُتود وَ در مکاشفه ای بعدِ گفت و بعدِ شُنود به یک اشاره ی زهرا ز اهل ایمان شد عروس فاطمه با دست او مسلمان شد به یمن مقدم او عرش نور باران شد نصیب عرش نشینان دم بهاران شد  از آن زمان که رخ ماه او نمایان شد هزار شکر که مولای اهل ایمان شد تن فسرده ی ما را حیات خواهد داد زمانه را ز ستم ها نجات خواهد داد نگاه دلبریش دل ربوده از مادر صدای حیدریش در فضا طنین گستر پدر ز مادر و مادر بگیردش ز پدر که جبرئیل و ملائک به گفته ی داور وجود اقدس او را به آسمان بردند بهشت را به میان بهشتیان بردند اگر چه شد دل نرجس ز دوری اش بی تاب سه روز دیده ی مادر نمی نشست به خواب پس از سه روز شد آخر ز دیدنش شاداب بگو به حضرت نرجس، امان ز قلب رباب نسیم از دل غمدیده اش توان می بُرد سه شعبه اصغر او را به آسمان می بُرد لوای دولت او تا در احتزاز شود  بزرگ پرچم اسلام در فراز شود مسیح پشت سرش گرم در نماز شود به کعبه تکیه کند بغض بسته باز شود دوباره تازه نماید بهار هم عهدی صَلا زند که أنا المُنتقِم، أنا المهدی لوای نصرُ مِنَ الله را کِشد بر دوش شرارِ فتنه ی کفّار می کند خاموش ز آبشار نگاهش حرم شود مدهوش رسد صدای اذانش ز بام کعبه به گوش نه آن اذان که بگویند قوم نا آگاه اذانِ أشهد أنَّ علی ولیُّ الله به انتقام عزیزان ز جای برخیزد ز خاک، آن دو ستمکار را برانگیزد به نخل خشک شده آن دو را بیآویزد شرار شعله به آن دو شرور میریزد به جرم اینکه ربودند حق حیدر را به پیش ساقی کوثر زدند کوثر را امیر عالم ایجاد یا اباصالح سلام ما به شما باد یا اباصالح کنار پنجره فولاد یا اباصالح زنم به شوق تو فریاد یا اباصالح خدای را به امام غریب می خوانم به شوق دیدنت، أمَّن یُجیب می خوانم بیا که آینه زین بیش شرمگین نشود بیا که هجر تو بر نفع خصم دین نشود بیا که خون به دل و جان مومنین نشود تحمّلِ غم هجر تو بیش از این نشود! بیا که فاطمه چشم انتظار دولت توست امید خسته دلان جهان، حکومت توست بیا که شیعه نشسته ست در محن آقا چکیده خون دل لاله در چمن آقا من از کدام ستم آورم سخن آقا عراق،سوریه، بحرین ، یا یمن آقا قسم به حضرت زهرا بیا بیا مهدی! به آه زینب کبری بیا بیا مهدی!
۲۴ اسفند
جای اطاله نیست غزل فرصتش کم است حرف نگفتنی همه جورش فراهم است ‌نام خدیجه را نَبَرد بی وضو کسی رحمت به او که همدم و هم راز خاتم است ای آنکه بر خدیجه حسادت کنی بسوز! دنیا بسوز عاقبتت هم جهنم است آن کس که پیش شیر خدا قد علم کند گیرم زن رسول، عذابش مسلم است جان ها فدای غربت مولایمان حسن شاعر بمیرد از غم او باز هم کم است شکر خدا که مست سبوی حسن شدیم ما با حسین، راهی کوی حسن شدیم وقتی سخن ز جلوه ی آیات محکمه است جای اطاله نیست سخن بی مقدمه است برپا شده است پرچم فتنه گر جمل شیطان زبان گشوده و گرم مکالمه است یک سو، زن رسول خدا هست و یک طرف نفسِ نفیس ختم رسل گرم زمزمه است مولا، محمد حنفی را روانه کرد اما میان قلب علی شور و همهمه است کار محمد حنفیه نبود نه! این کار، کارِ غیرت اولاد فاطمه است بابا حسن! بلند شو از جا قیام کن کار شتر سوار جمل را تمام کن نوبت رسیده بود به مولای ما حسن دستی بلند کرد به شکر خدا حسن دستار زرد حیدر کرار را که بست پا زد به جای پایِ شه لافتی حسن رخصت گرفت و ذکر رَجَز را شروع کرد گفتا أنا بْنُ فاطمه خیرالنساء ، حسن می رفت سوی لشکر دشمن چه باشکوه این حیدر است می رسد از راه یا حسن او آمده است فتنه گران را کند هلاک هرگز به دست و پا نکند اکتفا حسن با هر سری که پرت شد از تن روی زمین گفتند عرشیان همگی یکصدا حسن روی نبی و قدرت بازوی مرتضی می گفت فاطمه ز جنان مرحبا حسن مامور قبض روح خدا مات مانده بود بس پُشته ها که ساخته از کشته ها حسن دستی که با رضای خدا بُرد روی سر پایین نبُرد جز به رضای خدا حسن پِیْ کرد عاقبت شتر اهل فتنه را با دست تو شکسته شد این کودتا حسن! جنگ جمل به لطف تو ختم به خیر شد کوتاه از کتاب خدا دست غیر شد جنگش امید فتنه گران نا امید کرد صلحش علی و فاطمه را رو سفید کرد جریان گرفت روح شهادت به صلح او او را اگر چه زهر هلاهل شهید کرد حتی پس از شهادت او دشمن عنود او را رها نکرده و ظلمی جدید کرد هفتاد چوبه تیر به تابوت او زدند اینگونه خصم کینه خود را پدید کرد (یارب نصیب هیچ غریب دگر مکن درد و غمی که موی حسن را سفید کرد) (با صد امید حامی مادر شدم ولی دست عدو امید مرا نا امید کرد) آن روز قلب سوخته اش پر شراره بود یک نوجوان به جستجوی گوشواره بود @s_r_moayed
۲۵ اسفند
علیه السلام از چند شاعر قلم عشق گرفتم که در این موسم عید صفحهْ مشکی کنم و نامه ی اعمال سفید ناگه از خامه ی دل این سخن پخته رسید (آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه ی فال به نام من دیوانه زدند) بی خود از خود شدم افتاد به قلبم تپشی گفتم ای خسرو جان، ای که سخاوت منشی خود نشان ده به دل غم زده راه و روشی (تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق بی چاره به جایی نرسد) رو گرفتم سوی آن مظهر رحمان و رحیم خواستم تا که بگویم سخن از حال وخیم ناگهان حال دلم خوب شد و گفت نسیم (ندهد فرصت گفتار به محتاج کریم گوش این طایفه آواز گدا نشنیده است) تا که قنداقه ی او فاطمه آورد به دست گل لبخند به لب های علی دایره بست ذکر این حال به روی ورق اینگونه نشست (روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است آری افطار رطب در رمضان مستحب است) چه شود گر که نگاهت به گدایی گذرد چشم پوشی کند و حال مرا هم بخرد تو نظر کن که خدا از گنه ما گذرد (ای که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد) کن نگاهی به من ای آینه ی "یاستار" قبل از آن روز که بر ما گذرد کار از کار وای اگر وعده ی دیدار بیفتد به مزار (آبرو می رود ای ابر خطا پوش ببار که به میزان عمل نامه سیاه آمده ام) جز دُر مهر علی نیست در این بسته صدف خدمت حضرت او بوده مرا اصل و هدف تا کمی نور بگیریم از آن شاه شرف (نام ما را بنویسید به ایوان نجف نشد از نام سگ کهف کتاب آلوده) عرش بوسند به خاک حرمت زائر ها مومن چشم تو هستند همه کافر ها گل فشان است به توصیف رخت خاطر ها (خواستند از تو نویسند شبی شاعر ها عاقبت باقلم شرم نوشتند نشد) @s_r_moayed
۲۶ اسفند
بقیع، بُقعه ندارد ولی بقا دارد ضریح و صحن ندارد ولی صفا دارد برای گنبد و گلدسته که نیامده است گدا به خانه ی ارباب التجا دارد کنار صحن و سرای پیمبر اکرم خرابه بودن آن آستان "چرا" دارد به احترام امامان شیعه در آنجا اگر بهشت بسازیم باز جا دارد جبین بسای به خاک درش که آن درگاه به قَدر چشم همه خلق توتیا دارد به جبرئیل کند فخر از سعادت خویش کبوتری که در آن جا برو بیا دارد کجا رواست که قبرش غریب و ساده شود کسی که در همه تاریخ آشنا دارد بقیع و غربت آن را چه خوب می فهمد دلی که اُنس به گلدسته ی رضا دارد به خط خون به سر کوچه ی بنی هاشم نوشته اند که "یک دست هم صدا دارد" به خاک بوسی آن آستان مرا ببرید که این گلوی به خون خفته، عقده ها دارد @s_r_moayed
۱۸ فروردین