eitaa logo
🌹سید روح الله موید🌹
1.2هزار دنبال‌کننده
275 عکس
96 ویدیو
86 فایل
کانال اشعار سید روح الله موید ارتباط با سید روح الله موید 👇👇👇👇 @seromo 👆👆👆👆
مشاهده در ایتا
دانلود
ای آسمان بخند که روز شکفتن است حرفی بزن که موقع اسرار گفتن است از روی ماه یار، خدا پرده باز کرد این ماه را به ماه رخش سرفراز کرد ماه رجب مبارک از این نورسیده شد قرص قمر در اول این ماه دیده شد این جلوه ی خداست که روشنگری کند از عاشقان ماه رجب دلبری کند این گل که از بهار گلستان احمد است باشد ز نسل فاطمه، نامش محمد است این ماه از دو جلوه به خورشید می رسد این کعبه از دو قبله به توحید می رسد آیات صبح در رخ او جلوه گر شدند فرزند های فاطمه او را پدر شدند مثل حسن تجلی صبر و کرامت است مثل حسین آیت عشق و شهامت است تا باقرالعلوم قدم روی خاک زد علم از کمال علمی او سینه چاک زد دریای بی کرانه ی علم است سینه اش دل بُرده از پیامبران هم مدینه اش هم نام احمد است و تجلالی حیدر است بابی دگر ز شهر علوم پیمبر است روزی که ضرب سکه به دربار روم بود یک اعتقاد پوچ به دست عموم بود بر سکه ها خرافه ی تثلیث خورده بود این فکر ره به دولت اسلام بُرده بود هرچند شد خلیفه به فکر مقابله تدبیر او کشید به سوی مجادله شرمنده از پیآمد عکس العمل شدند با عجز خویش در طلب راه حل شدند تا آن که آن امام به فریادشان رسید آن علم بی نظیر به امدادشان رسید فرمود آن بزرگ که صنعتگران شهر سازند سکه های طلا با نشان شهر تدبیر خود کفاشدنِ باقر العلوم نابود کرد توطعه ی پادشاه روم این اقتدار حاصل فکر جهادی است او الگوی مقاومت اقتصادی است دانش غلام مکتب علمش به صبح و شام بینش گدای خرمن حلمش علی الدوام کرده است علم او متحیر عقول را جابر به او رسانده سلام رسول را لبخند او حکایتی از صبح صادق است گفتار او تجلی قرآن ناطق است هر جا که بحث علمیِ اصحاب منبر است گلواژه ی روایت او حرف آخر است مردی به طعنه جان و دلش را کباب کرد با حرف زشت مادر او را خطاب کرد در پاسخ جسارت آن مردک یهود آن مرد را به مهر و محبت دعا نمود آن مرد هم که این ادب بی نظیر دید شرمنده، توبه کرده و اسلام برگزید ای بهترین که خُلق نکویت زبانزد است بد بود او ولی تو نگفتی که او بد است ما را هم ای بزرگ، حقیری حساب کن در خانه ی کریم، فقیری حساب کن ما را دعا کنید مسلمانتان شویم تا ریزه خوار سفره ی احسانتان شویم ای نور چشم فاطمه هر چند ما بدیم ما دوست دار احمد و آل محمدیم در هیأتیم اگر دلمان در به در نشد بی گریه بر حسین شب ما سحر نشد آقا شنیده ایم که تهمت شنیده اید در مجلس شراب چه غم ها ندیده اید آقا شنیده ایم که در بزم ظالمان رأس حسین دیده ای و چوب خیزران آقا بگو به ما که چه شد مجلس شراب از خنده های حرمله و گریه ی رباب در شام و کوفه طعنه و بهتان شنیده اید از روی نیزه نغمه ی قرآن شنیده اید آقا شنیده ایم در انظار رفته اید با عمه هایتان سر بازار رفته اید از کودکان ناله کنان روضه ای بخوان از عمه ی سه ساله تان روضه ای بخوان @s_r_moayed
علیه السلام ای آسمان بخند که روز شکفتن است حرفی بزن که موقع اسرار گفتن است از روی ماهِ یار، خدا پرده باز کرد این ماه را به ماه رُخش سرفراز کرد ماهِ رجب مبارک از این نو رسیده شد قرصِ قمر در اول این ماه دیده شد این جلوه ی خداست که روشن گری کند از عاشقانِ ماه رجب دل بری کند این گل که از بهارِ گلستان احمد است باشد ز نسل فاطمه، نامش محمد است این ماه از دو جلوه به خورشید می رسد این کعبه از دو قبله به توحید می رسد آیات صبح در رخ او جلوه گر شدند فرزند های فاطمه او را پدر شدند مثل حسن تجلی صبر و کرامت است مثل حسین آیت عشق و شهامت است تا باقرالعلوم قدم، روی خاک زد علم از کمالِ علمی او سینه چاک زد دریای بی کرانه ی علم است سینه اش دل بُرده از پیامبران هم مدینه اش هم نام احمد است و تجلای حیدر است بابی دگر ز شهر علوم پیمبر است روزی که ضرب سکه به دربار روم بود یک اعتقادِ پوچ به دست عموم بود بر سکه ها، خرافه ی تثلیث خورده بود این فکر ره به دولت اسلام بُرده بود افتاد تا خلیفه به فکر مقابله تدبیر او کشید به سوی مجادله شرمنده از پیآمد عکس العمل شدند با عجزِ خویش در طلب راه حل شدند تا آن که آن امام به فریادشان رسید آن علمِ بی نظیر به امدادشان رسید فرمود آن بزرگ که صنعت گران شهر سازند سکه های طلا با نشان شهر تدبیرِ خودکفا شدنِ باقر العلوم نابود کرد توطعه ی پادشاه روم این اقتدار، حاصلِ فکر جهادی است او الگوی مقاومت اقتصادی است دانش غلام مکتب علمش به صبح و شام بینش گدای خرمن حلمش علی الدوام کرده است علم او متحیّر عقول را جابر به او رسانده سلام رسول را لبخند او حکایتی از صبح صادق است گفتار او تجلیّ قرآن ناطق است هر جا که بحث علمیِ اصحابِ منبر است گل واژه ی روایت او حرف آخر است مردی به طعنه جان و دلش را کباب کرد با حرف زشت، مادر او را خطاب کرد در پاسخ جسارت آن مردک یهود آن مرد را به مهر و محبت دعا نمود آن مرد هم که این ادب بی نظیر دید شرمنده، توبه کرده و اسلام برگزید ای بهترین که خُلقِ نکویت زبان زد است بد بود او ولی تو نگفتی که او بد است ما را هم ای بزرگ، حقیری حساب کن در خانه ی کریم، فقیری حساب کن ما را دعا کنید مسلمان تان شویم تا ریزه خوار سفره ی احسان تان شویم ای نورِ چشم فاطمه، هر چند ما بدیم ما دوست دار احمد و اولاد احمدیم در هیأتیم، اگر دل مان در به در نشد بی گریه بر حسین شب ما سحر نشد آقا شنیده ایم که تهمت شنیده اید در مجلس شراب چه غم ها ندیده اید آقا شنیده ایم که در بزم ظالمان رأس حسین دیده ای و چوب خیزران آقا بگو به ما که چه شد مجلس شراب از خنده های حرمله و گریه ی رباب در شام و کوفه، طعنه و بهتان شنیده اید از رویِ نیزه نغمه ی قرآن شنیده اید آقا شنیده ایم در انظار رفته اید با عمه های تان سر بازار رفته اید از کودکان ناله کنان روضه ای بخوان از عمه ی سه ساله تان روضه ای بخوان @s_r_moayed