eitaa logo
صالحین تنها مسیر
251 دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
7.5هزار ویدیو
289 فایل
جهاد اکبر، مبارزه با هوای نفس در تنها مسیر آرامش کاری کنیم ورنه خجالت براورد روزیکه رخت جان به جهان دگر کشیم خادم کانال @Yanoor برایم بنویس tps://harfeto.timefriend.net/16133242830132
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 کسانی که نام علیه السلام را بشنوند و تغییر حالتی در خود نمی بینند، جداً باید نگران خود باشند.... نام امام حسین علیه السلام ایمان است. ...♡
🌸🍃 نیمه شبی 🌓 چند دوست👥 به قایق‌سواری رفتند و مدت زیادی پارو زدند. سپیده 🌔 که زد، گفتند: «چقدر رفته‌ایم❓❓ تمام شب را پارو زده‌ایم!» هوا که روشن تر شد، دیدند درست در همان جایی هستند که شب پیش بودند!🔁 آنان تمام شب را پارو زده، ولی یادشان رفته بود طناب قایق را از ساحل باز کنند!❌ Ⓜ️بیندیشیم قایق‌ِ (لحظه های) عُمرِمان را در این دریای متلاطم به کدامین ساحل بسته‌ایم⁉️ ساحل افکار منفی، [نعوذبأللّه] تکبّر، ریا، غیبت، تهمت، حسادت و نا امیدی و .....🚫 Ⓜ️تنها مسیر لذت بندگی سوار شدن در قایق و مبارزه با هوای و ترک گناهان است.💯 که اگر چنین باشد، طنابی در بین نخواهد بود که ما را در بند ساحلِ {دنـــیـــا} کند.❎ در این صورت هست که، تو عـــبــــد خواهی شد، در دریای بیکران رحمت معبود ...❤️ ✅
🔻ایمان و امنیّت🔻 ✍ تمامِ قرآن بهانه‌ است برای ما.. 👈 از ریشه‌‌ی «اَمن» است، و معناش امنیّت و دلارامی (در مقابل دلشوره) است... اَمن، اَمان، امنیّت.. ❌ کسی که آرام نیست، و در باورهاش احساس امنیّت نمی‌کنه نیست، و گرهی در کارش وجود داره. قرآن کریم، به صراحت از مسلمانانِ مدّعی میخواد که ادّعای نکنند:👇 🕋 قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا، وَلَکِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ. (سوره حجرات/۱۴) 💢 بگو: «شما نیاورده‌اید، ولی بگویید آورده‌ایم. زیرا هنوز واردِ قلبهای شما نشده است.» ✅️ ما باید طوری باشه که دلآرام باشیم، نه آشفته و درگیر:👇 ☜ هم خودمون احساسِ امنیّت کنیم، هم دیگران از ما احساسِ امنیّت کنند. ☜ هم با خودمون درگیر نباشیم، هم با دیگران وارد درگیری نشیم. ☜ هم خودمون پریشان نباشیم، هم جهان‌ِ پیرامونمون رو پریشان نکنیم.. ⭕️ همون چیزی که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود که دیگران از دست و زبانِ ما در امان باشند: 👈 سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَ یَدِه. (بحار الانوار، ج ۱، ص ۱۱۳). 🌺❤️
هر چیز را اگر انکار کنیم ، این قابل انکار نیست که الان هم ای که بر روحیه ملت ایران حکومت می کند عاطفه مذهبی اسلامی و و علاقه به ائمه خصوصا علیه السلام هست.👉👌 این علاقه و عشق و محبت در طی سالها و قرن ها با گوشت و خون مردم ایران از بزرگان و دانشمندان و دانشجویان و قشر تحصیلکرده و پیر و جوان و کودکانمان عجین شده بحمدلله . 💞💖❤️ اکنون می پرسم ایا آن برنامه ریزی ها و توطئه ها با این زمینه روحی وروانی که هست چگونه سازگار می شود ؟ با این همه سال دشمنی مگه تونستند اباعبدلله رو از دل ما بیرون کنند ، این عشق و علاقه بیشتر شده ولی کمتر نشده ..❤️😊 صلی الله علیک یا اباعبدلله 🙏 صلی الله علیک یابن رسول الله🙏 فلعن الله امه اسست اساس ظلم و الجور علیکم اهل بیت و لعن الله امه دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله فیها و لعن الله امه قتلتکم و لعن الله الممهدین لهم بالتمکین من قتالکم بریت الی الله و الیکم منهم و من اشیاعهم و اتباعهم و اولیائهم ، یا اباعبدلله انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامه .. السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین .🙏🙏😭 هر کسی تو دلش داره و دلش منور به نور ایمان هست دلش به سوی حسین علیه السلام گرایش داره ..👉 چون حسین علیه السلام مجسمه ی ایمان هست ، تجسم واقعی ایمان هست .. (مومنین خواه ناخواه به سوی او گرایش دارن..) با این میخوان چیکار کنن؟!
✅ قال الباقر علیه السلام : اِنَّ اَکْمَلَ المُؤْمِنینَ ایمانا اَحْسَنُهُمْ خُلُقا؛ ( الشافی ، ص 544 ) کامل ترین مؤمنین از نظر ایمان نیکوترین آنها از نظر اخلاق است. ✳️ این تصوّر که اگر عقاید و معارف الهی در قلب انسان مستحکم بود ، اعمال شرعی و وظایف معمولی زندگی را هم انجام داد ، ایمانش کامل است ، اگر چه به فضایل اخلاقی توجّه نکند و آنها را مهم نشمرد و در خودش نیز آنها را به وجود نیاورد ، از اخلاق بد اجتناب نکند، ❌ این یک تصوّر غلط و باطلی است، اخلاق یک رکنِ اصلیِ ایمان است که موجب کمال ایمان می شود. و اگر کسی آن را نداشته باشد ، ایمان او کامل نیست. مثلاً تواضع نکردن، سخاوت نداشتن ، ترحّم نکردن ، محبت نداشتن به دیگران و ... اینها حرام فقهی و شرعی نیست ، امّا نبودن آنها نقص ایمان است. 🔵👈 بنابراین ایمان یک مؤمن آن وقتی کامل است که این خصوصیات اخلاقی را هم داشته با شد. البته اخلاق در این روایات به معنای ، خُلقِ خوش در اصطلاح فارسی ( خوشرو و خوش اخلاق بودن با این و آن ) نیست . بلکه مراد ، فضائل نفسانی است که یکی از آنها هم البته همین خوش خُلق بودن و بد اخلاقی نکردن است. اینها پایه های اصلی دین محسوب می شوند. شرح حدیث از حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (مدظلّه العالی) [10 /9/ 87] ✍ 🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃
🍃❤️🍃__________________ ❤ و نقل ‌از خود خدا👇 🌸 وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ ‍/ و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگـــــر داشته باشید! 📖 سوره آل عمران/۱۳۹ ✍ تسلاى این جهان این است که رنجِ مُدام و پیوسته وجود ندارد، غمی می‌رود باز زاده می‌شود. این‌ها همه در تعادل‌اند. این جهان جهانِ جبران‌هاست... 🍃❤️🍃__________________
✳ شیطان تا انسان را بی‌آبرو نکند رهایش نمی‌کند 🔻 نصیحت علیه السلام در نامه ۵۶ خطاب به فرمانده لشکر علوی این است که ما یک داریم که با آب و خاک و جسم ما کار دارد و یک که از ما آب و خاک و خون نمی‌خواهد، بلکه از ما و یمان را می‌خواهد، مراقب باشید تا دشمن درونی این دو سرمایه را از شما نگیرد. ‼ این‌گونه نیست که وقتی ایمان انسان را گرفت او را رها کند، بلکه تا انسان را نکند او را رها نمی‌کند. 👤 📝 تــنــهــا مســیـــ🌺ر🌺ـ
🍃قلم حکایت میکند از نسیم در میان شاخ و برگ درختها، درخت هایی که سایبان قبر شهدا، قبر هستند🥀 🍃صدای نسیمی را که میان برگ های آنان می پیچد میشنوم، رازی نهفته در پس حرفی نگفته است. 🍃اوایل صدایش میکنند اما بعد ها از میان تمامی نام ها زینب را انتخاب میکند و براستی که این نام برازنده او بود♡ 🍃علاقه زیادی به داشت، هربار که برای تشیع شهیدی میرفت مقداری از خاک مزار را به عنوان تربت بر میداشت هفت میوه درخت کاج و هفت خاک تبرکی مزار شهدا همیشه در وسایلش بود. 🍃قلم حکایت میکند از بزرگی و اش. از ندا ها و ناله های شبانه به روی سجاده، از آخرین جمله وصیت نامه:《 خانه ام را ساخته ام، باید بروم🕊》 🍃۱۵ سال عارفانه زندگی کرد و در اولین بهار شانزده‌سالگی برای همیشه زیر سایه درخت کاج آرام گرفت. رفت تا سر لوحه ایی از باشد برای تمام دختران بعد از خود. تا بدانند فقط در میدان و برای مرد جنگی نیست. شهید که باشی در آغوش هم میتوان تا آسمان ها پرواز کرد🌹 ✍نویسنده: 🌺به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱۳۴۷ 📅تاریخ شهادت : ۲ فروردین ۱۳۶۱ 📅تاریخ انتشار : ۱ فروردین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلستان شهدای اصفهان ✅پاتوق کتاب شهید زینب کمایی @maghar98
روزمان را با آغاز کنیم 👈در کدام کشتی نشسته ای؟ کشتی ولایت یا طاغوت البقره 👈اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ 👈ﺧﺪﺍ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﻭ ﻳﺎﺭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ; ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﻳﻜﻲ ﻫﺎ [ ﻱ ﺟﻬﻞ ، ﺷﺮﻙ ، ﻓﺴﻖ ﻭﻓﺠﻮﺭ ] ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻧﻮﺭِ [ ﺍﻳﻤﺎﻥ ، ﺍﺧﻠﺎﻕ ﺣﺴﻨﻪ ﻭ ﺗﻘﻮﺍ ] ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻰ ﺑﺮﺩ . ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﺪﻧﺪ ، ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﻃﻐﻴﺎﻥ ﮔﺮﺍﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻮﺭ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺗﺎﺭﻳﻜﻲ ﻫﺎ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻰ ﺑﺮﻧﺪ ; ﺁﻧﺎﻥ ﺍﻫﻞ ﺁﺗﺶ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻗﻄﻌﺎً ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺍﻧﺪ .(٢٥٧) ✅آیه الله حائری شیرازی 🔻ما دلخوشیم به این‌که یک رکعت نمازمان ترک نمی‌شود اما از طریق واقع می‌گردد، نه از راه . «اللهُ وَلیُّ الّذینَ آمَنوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ الی النُّور». این، اخراج الهی است. وقتی انسان از ظلمت تهی شد، سراسر نور می‌شود. 🔸 توجه کنیم که کابین کشتی، جهتِ آن را تعیین می‌کند، نه بقیه کشتی. مسافران در حرکت آن، دخیل نیستند. و مسافتی که انسان طی می‌کند، همچنان در کشتی است؛ چه ولایت ، یا ولایت . در واقع دو کشتی است: طاغوتی‌ها نخست مردم را در کشتی خود می‌نشانند، سپس از نور به سمت ظلمت می‌برند. «وَالَّذينَ كَفَروا أَولِياؤُهُمُ الطّاغوتُ يُخرِجونَهُم مِنَ النّورِ إِلَى الظُّلُماتِ» انبیا نیز مردم را می‌نشانند و بعد، از ظلمت به نور می‌برند. 🔺 اگر جهتِ حرکت کسی رو به باشد، است. ، به و نیست؛ «لاتنظروا الی طول رکوع الرَّجُل و سجوده، و لکن انظروا الی حُسن ولایته و صدق حدیثه». که برای حرکت از ظلمت به نور لازم است و با تفاوت دارد، با ولایت تحقق می‌یابد. ✍
@dars_akhlaq(2).mp3
زمان: حجم: 2.03M
🔊‍ كليپ صوتی 🎙🌸استاد آيت الله آبادی (ره) موضوع : به خانه انسان بزند اهمیتی ندارد ، 👈 مراقب باشیم دزدِ به خانه قلب نزند و گوهر را نبرد... 🔴 پست ویژه برای تمام برادران و خواهران ⚛ بسیار شنیدنی حتما گوش کنید👌 🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃 🌹 درس اخلاق🌹
3.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 سلاح اصلی فلسطینی ها ♻️ سلاحی که ما هم داشتیم ولی در معرض نابودی قرار گرفته 💠 جمهوری اسلامی مراقب باشد خلع سلاح نشود 🔻قدرت واقعی یک کشور همین است که در فیلم می بینید. 🔻غزه، منطقه ای کوچک است که شکست غیرقابل ترمیم به رژیم صهیونیستی وارد کرده و سیلی محکم به کشورهای غربی و برخی حکام عرب منطقه زده است. 🔻سلاح اصلی آنها همین است که در فیلم می بینید! مردمش با این ایمان و اعتقاد است که همچنان سر بلند می کنند و همه را انگشت به دهان می گذارند. 👈 کشور ما هم در این سال ها با ایمان و اعتقاد مردم بوده که توانسته است دنیا را متحیر و تاریخ را دگرگون کند. ⏪ متاسفانه امروز این ایمان و اعتقاد مردم ما در معرض نابود شدن قرار گرفته است و خطری بزرگ ما را تهدید می کند. ⚠️در هر صورت، دشمن می داند که بزرگترین مولفه قدرت ما همین است، از همین رو برای از بین بردن آن تلاش کرده است و می کند. ⚠️فضای مجازی یله و رها و عادی سازی بی بند وباری در جامعه ما، یعنی بازی در زمین دشمن و پیاده شدن نقشه دشمن؛ یعنی اقدام علیه بزرگترین مولفه قدرت ما و جوانان و مردم ما. 🇮🇷 تحلیل سیاسی و جنگ نرم http://eitaa.com/joinchat/1560084480C6ad9c44032
صالحین تنها مسیر
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ســـرباز قسمت هشت -خانم مروت هم متوجه شدن؟ -نه. -خانم نادری،ایشون هم حسی نسبت به من...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان جذاب و آموزنده ســـرباز قسمت  نهم نگرانی توی صورتش معلوم بود.زهره خانوم از آشپزخونه اومد و گفت: -معلوم هست کجایی تو؟چرا اینقدر دیر کردی؟ فاطمه با حالت معصومانه ای گفت: _ببخشید خب..دیگه تکرار نمیشه. امیررضا از اتاق بیرون اومد و گفت: -نخیر آبجی کوچیکه..الان این لوس بازیا جواب نمیده.باید تنبیه بشی. رو به مادرش گفت: _مامان یه هفته ظرفهارو بشوره،خوبه؟ فاطمه مثلا با التماس گفت: -نه مامان،خواهش میکنم.ظرف چیدن تو ماشین ظرف شویی کار خیلی سختیه. زهره خانوم و حاج محمود و امیررضا خندیدن. بعد از شام به اتاقش رفت. تمام شب بیدار بود و کمکش کنه.نمیخواست خانواده شو نگران کنه.ناراحتی هاشو میریخت تو خودش. روز بعد طبق معمول به دانشگاه رفت. هنوز هم امیدوار بود پویان اشتباه کرده باشه.میخواست یکبار دیگه ازش بپرسه تا مطمئن بشه.ولی پویان دانشگاه نرفته بود و فاطمه تو نگرانی موند. پویان خیلی دوست داشت بره دانشگاه تا روزهای آخر بیشتر مریم رو ببینه ولی حالا که فاطمه از علاقه ش به مریم خبر داشت،نگران بود که مریم هم متوجه این موضوع بشه. تصمیم گرفت دیگه دانشگاه نره. پدر و مادرش هم مهمانی خداحافظی گرفته بودن.بیشتر وقتش رو با افشین بود و بقیه مواقع مشغول جمع کردن وسایلش و با خانواده ش بود. چند روز گذشت. دو روز به رفتنش مونده بود.برای اینکه آخرین بار مریم رو ببینه به دانشگاه رفت.دوستان نزدیک ترش میدونستن که برای همیشه داره از ایران میره،وقتی دیدنش خوشحال شدن و دورش جمع شدن.ولی چشمان پویان مدام دنبال مریم و فاطمه میگشت. بالاخره بعد از دو ساعت فاطمه رو دید، ولی مریم همراهش نبود. بهانه ای آورد،از دوستانش جدا شد و سمت فاطمه رفت. اما یاد ناراحتی فاطمه افتاد و منصرف شد.برگشت که بره ولی فاطمه متوجه ش شد. -جناب سلطانی پویان شرمنده برگشت سمت فاطمه. فاطمه گفت:_سلام -سلام -برای خداحافظی با بچه ها اومدید دانشگاه؟ -بله. فاطمه متوجه شد که برای دیدن مریم اومده ولی نمیدونه چجوری بگه.گفت: _من و دوستم کلاس جداگانه داشتیم. چند دقیقه دیگه کلاسش تموم میشه، اینجا باهم قرار گذاشتیم. مدتی ساکت بودن.هیچ کدوم به اون یکی نگاه نمیکردن.فاطمه گفت: _آقای سلطانی،حرفهای اون روزتون درمورد دوست تون،شوخی بود دیگه؟.. آره؟ فاطمه بغض داشت.پویان خیلی ناراحت شد.برگشت بره که فاطمه گفت: _آقای سلطانی. پویان ایستاد. -من کار اشتباهی نکردم و عذرخواهی نمیکنم.اون به و من توهین کرد.تا آخرش پای ایمانم میمونم، هرچی که بشه..فقط اینکه خانواده مو ناراحت کنن برام سخته. پویان ساکت بود. نمیدونست چی بگه.شرمنده بود.فاطمه از حالت های پویان مطمئن شد که اون حرفها حقیقت بوده، و افشین واقعا همچین آدمی هست.دیگه چیزی نگفت. مریم رو دید که نزدیک میشد.گفت: -خانم مروت دارن میان. پویان سرشو بلند کرد.وقتی مریم رو دید هول شد... بانـــو «مهدی یارمنتظرقائم» 🌸🌸🌸🌸🌸🌸