از آیت الله بهاءالدینی، پرسیده بودند در طول روز
چه موقعی بدترین حالتان می باشد ؟
فرموده بودند :
زمانی که السلام علیکم، نماز را می گویم؛ زمانی که از نزد خالق به سمت مخلوقین می آیم...
دارم فکر میکنم چقدر استغفار به تو بدهکارم
از نمازهایی که خواندم و رویم به سمت قبله بود و دلم جای دیگر... استغرالله...
#سحر_شهریاری
نسل ما نسل ظهور است اگر برخیزیم
بـِهقولشهـیدحججی:
بعـضیوقتـادلکنـدنازیـهسریچیزای
خـوبباعثمیشهیـهسریچیزایبهتر
بدستبیاریم...
راستی
رفیقمنتوبرارسیدنبهامامزمان مان
ازچیدلکندیم؟!
از کدام دلمشغولی، از کدام بیبرنامگی و بینظمی، از کدام گدایی عاطفه از این و آن، از کدام کینه و زودرنجی و دلخوری، از کدام توقع و انتظار نابجا از عالم و آدم... از چه چیزی عبور کردیم... تا برسیم به خیمهی مولا
و او مهزیاروار بگویدمان که کجا بودی فلانی...ما خیلی وقت است منتظریم قد بکشی، دل را خالی از محبوب های ساختگی کنی تا لایق دیدارمان شوی...
#سحر_شهریاری
🦋🌸
خیر کثیر بودن یعنی؛
کوتاه ترین سوره قرآن
باشی
و
بلندترین شاهراهِ رسیدن به خدا
تلألوء آیاتِ دست ها و نگاه کوثرانهی تو باشد...🌸
#مادرمفاطمه
#روز_مادر
#سحر_شهریاری
روز میلاد حضرت عشق، حضرت مادر را به چند گروه در جامعه مان، تبریک خاص و ویژه عرض میکنم👇👇👇📣
💝پدرانی که مدت هاست دارند برای فرزندان مادر از دست داده شون در حد توان مادری میکنند.
💝مادربزرگ هایی که مدت هاست دارند برای نوه هاشون که مادر شاغل یا مادر جدا شده از خانواده دارن، هم مادری میکنند.
💝مربی ها و نیکوکارانی که برای ایتام مراکز بهزیستی و شیرخوارگاه ها مادری می کنند.
💝معلم هایی که در طول روز همزمان برای چهل پنجاه تا بچه ی پر جنب و جوش نه فقط تدریس، که مادری هم میکنند.
💝همسر شهدایی که با غم جانکاه نبودن پدر، برای یادگار شهید، خون دل میخورن و مادری می کنند.
💝مادرهایی که رنگ آرایشگاه و پاساژهای بالاشهر و ویلاهای شمال رو نمیبینن، اما این روزها به در و پنجره ی خانه های مردم برای نظافت وصل شده اند و اجبار تامین معاش، فرصت استراحت و رسیدگی به خود را از آنان گرفته است.
💝مادرهایی که مدت هاست توی خونه یا بیمارستان از بچه مبتلا به سرطان، نارسایی کلیه یا قلب، اوتیسم یا کندذهنی و معلولیت جسمی با صبر و محبت، مراقبت و پرستاری میکنند.
💝مادرهایی که برای شهدای گمنام گلزارهای شهدا مادری می کنند.
💝مادرهایی که هوای دوست فرزندشان که خانواده از هم پاشیده دارد، یا مادر و پدری ندارد، یا به اوبی توجهی میشود هم دارند. گاه به گذاشتن ساندویچ اضافی در کیف بچه شان یا دعوت آن رفیق طفلکی به خانه شان.
💝مادرهایی که نگاهشان از پنجره اتاق به در آسایشگاه سالمندان خشک شده و فرزندانشان با سر رفته اند، توی مسابقه ی دنیا و خبری ازشان نمیگیرند.
💝مادرهایی که با افتخار در کوه و مهمانی و سفر و لب دریا، هم چادر را از سرشان برنمی دارند، و در عین آراستگی و نظم و خوش لباسی، محجبه اند تا از خانه هایشان عروسک های بزک شده که اوج هنر زن بودنشان ساپورت پوشیدن و پروتز لب و اکستنشن مو برای نمایش به دیگران است بیرون نیاید.
💝 مادرهای شاغل، که امکان خواب صبحگاهی و رسیدگی به تفریحات شخصی را ندارن. نیامده از راه، کار داخل خانه شان شروع میشود و شب از خستگی، خواب نه! که بیهوش میشوند.
💝 مادرهای خانه داری که از صبح مشغول کدبانوگری و انجام زحمات منزل هستند، اما آخر شب با یک جمله ی "خب حالا تو که خونه بودی مگه چیکار کردی؟!!!" ازشون قدردانی میشود!
💝بانوانی که به هردلیلی ازدواج نکرده اند ، اما عفیف مانده اند و آرزوی مادری هم دارند.
💝 مادرهایی که نخورده اند و نپوشیده اند، تا فرزندشان همیشه از آنها جلوتر باشد و به جایی برسد.
💝خانم دکترها و خانم پرستارهایی که با بیمار شبیه به یک متهم رفتار نمیکنند و با دلسوزی و مهر و محبت، برایشان مادری میکنند.
💝 مادرهایی که صبح به صبح داخل نانوایی و سر مزرعه پا به پای مردانشان کار میکنند که چرخ زندگی بچرخد.
💝مادرانی که از عشق شان گذشتند و یک، دو، سه، چهار حتی تا نُه پسر دادند تا وطن و ناموس و عزت و شرف بماند.
💝مادرانی که کنج زندان هستند، اما پشیمان... نادم...با کوله باری از توبه...
شما هم به این لیست اضافه کنید...👇👇👇👇👇👇👇👇
#سحر_شهریاری
در کتاب شريف «بحارالانوار» جلد ۴۳، آمده است :
«حسنين وارد شدند بر رسول خدا، و جبرئيل در نزد آن حضرت بود.
جبرئيل، دست خود را حرکت داد، مانند کسي که از کسي چيزي بگيرد. پس سيبي و بهي و اناري آورد و به ايشان داد.
روي ايشان از خوشحالي برافروخت و دويدند به نزد جد خود.
حضرت از ايشان گرفت و بوييد و فرمود: برويد نزد پدر و مادر خود. پس رفتند و هيچ يک از آن نخوردند تا اين که پيغمبر به نزد ايشان رفت و همه با هم خوردند، و هر چند از آن ميخوردند، به حال خود عود مينمود (بازميگشت) و به همين حالت بود، تا زماني که حضرت فاطمه عليهاالسلام وفات نمود.
حسين عليه السلام فرمود: که انار، مفقود شد، و چون اميرالمؤمنين عليهالسلام شهيد گشت، به، مفقود شد، و سيب به حال خود بود، تا وقتي که آب را به روي ما بستند.
پس چون تشنگي بر ما غالب ميشد، آن را بو ميکردم، اندکي تشنگي من ساکن ميشد.
عاقبت، چون تشنگي من به نهايت رسيد، دندان بر آن فشردم و يقين به هلاک نمودم.
حضرت سجاد عليهالسلام ميفرمايد که اين سخن را از پدر بزرگوارم شنيدم يک ساعت قبل از شهادتش، و چون شهيد گرديد، بوي سيب از محل شهادتش استشمام ميشد، ولي خودش را نيافتند، و اين رايحه، در آن محل باقي است، و هر کس از زواربخواهد استشمام رايحه ي آن را نمايد، در وقت سحر، به زيارت رود که اگر از مخلصين باشد، آن را استشمام خواهد نمود...
حسین جان
گفتهاند هرکس در وقت سحر زائر مخلص حریمت باشد، عطر سیب بهشتی را به مشام جانش میشنود...
آقای من
برای دلتنگ ها... برای دورافتاده ها... چه عطری در آشیانه ی عرشیِ نگاه مهربانت داری...
#سحر_شهریاری
بسم الله...
📝🌨زیبایی روز بارانی، به مهمان شدن به یک فنجان چای داغ و شیرینی با عشق و ارادت کنار بهترین دوستان است.
کی بهتر از شما که همدلید و هم راه؟؟؟
به بزم عشق یک حدیث لطیف، که جان رو شیرین میکنه و دل رو گرم دعوتید...
حدیثی زیبا از مولایمان علی که
روحم را تازه و زنده کرد، حیف اگر این حال خوب رو با شما دوستان خوب مولا شریک نشم:
امام صادق «علیه السلام» می فرمایند:
باران که شروع می شد، امیرالمؤمنین علی «علیه السلام» زیر باران می ایستادند تا جایی که سر و محاسن و لباسشان خیس می شد.
کسی عرض کرد: ای امیرالمومنین! به سرپناهی بروید.
پاسخ فرمودند: این آبی است که از نزدیکیهای عرش آمده است...🌨❤️
علی جانم، مولای من
و بِکُم یُنزلُ الغَیث.... اصلا بخاطر شماست که باران میبرد...
¤ به به! ای جاااانم جانم جانم... علی ✋
اینم آدرس حدیث📎👇😊
اصول کافی ج ۸ ص ۲۴۰ و وسائل الشیعه ج ۸ ص ۱۵
#سحر_شهریاری
یادم باشد
امروز از هرروز انقلابیترم
یادم باشد نه با فحش به وضع موجود مشکلی حل میشود که سرمایهی خوبان ادب و متانت است،
نه با کم آوردن و دورشدن از اصول و باورها!
دشمن داخلی و خارجی، هربلایی سرش بیاوری کوتاه نمیآید و از کار باطل لشکریانش حمایت میکند. پیاده نظام هایش یا خون ملت را در شیشه میکنند یا مثل سلبریتیها فضا را مسموم میکنند و یا با بدگویی و تزریق ناامیدی آدمها را خسته.
یأس و ناامیدی هم که اصلا مسلک شیطان است.
من امروز یادم هست
که باید قویتر از همیشه
تلاش کنم، کم نگذارم و باور داشته باشم که حق پیروز است، حتی اگر عمل کنندگان به آن اندک باشند
یادم باشد از انقلاب و انقلابیبودنم خسته نیستم... ناامید نمیشوم، و هرکجا هستم همانجا را مرکز دنیامیدانم برای بهترین بودن و نمایش عمل مومنانهی مجاهدانه.
من باید هر روز به خودم یادآوری کنم که توطئه، نفوذ، خیانت به خون شهدا و بیت المال، قوی تر از دیروز ریشه هایش را میگسترد
و این وظیفه من است که بقول حاج قاسم عزیز یکی از شئون عاقبت بخیری را، جمهوری اسلامی بدانم. چون من طلبکار انقلاب نیستم، من بدهکار انقلابم.
نشستن و غر زدن وایرادگرفتن را که همه بلدند
اما
پای کار بودن و کم نیاوردن و کاری برای امام زمان انجام دادن، آدم اهل جهاد میخواهد.
من چه عباس باشم و سر و دست بدهم، چه زینب باشم و خواهرانه روشنگری کنم، چه مثل آن جوان مدافعحرم محکم بایستم و سر بدهم اما از عهدم برنگردم، چه هر روز در خیابانهای تهران شهید بشوم و باز هم پاک بمانم، انقلابیام
یادم باشد
من هم مثل رهبرم
امروز از هر روزی انقلابی ترم.
#سحر_شهریاری
در حق هم دعا کنیم 🌿🦋🤲
دعا کنیم برای بارش رحمت الهی... باران ظهورِ مولا...
#اللهمعجللولیڪالفرج
شهید علمدار میگفت:
«برای بهترین دوستان خود دعای شهادت کنید»
راست میگفت.. برای بهترین باید بهترین را بخواهی...
هرچند که خیلیاز افراد میگویند: خدانکند
این چه حرفهایی است که میزنید؟
چرا دعای مردن میکنید برای هم؟
اما آنها غافلند از اینکه شهادت، مردن نیست.
شهادت زنده ماندن ابدی است، جاودانگیست... غرق در رزق رب شدن است
و چه بهتر از جاودانه شدن در ملکوت آرام و ابدی خدا...؟
به رسم رفاقت برایت دعای عاقبت به شهادتی میکنم🌿✋
#سحر_شهریاری
برای هم دعای شهیدانه زیستن کنیم... از امشب به بعد یک روز سهم مان از این دنیاست یا یکصد سال... نمیدانم... اما بی ادعا و بی غرور و بی هرچه نیّت بد بودن ... بی هرچه سنگینی کدورت... بی هرچه ما را از او دور میسازد...بی هرچه ما را به خودمان، نفس مان، اسم و لقب و جایگاهمان مشغول میکند حتی اگر ظاهر مقدس دارد... بی هرلذتی که از ما میگیرد لذت انس با خدا را... بی رفاقتهای بی صداقت و دوست داشتن و دوست داشته شدن های پوشالی... بی انتظار محبت دیدن و توقعِ دیده شدن و بی آرزویِ محبوب این و آن شدن... بی هرچه رقابت و حسادتِ پنهان... بی هرچه یکسره در گوش مان میخواند فقط خودم کارم درست است!!!...بی هرچه تنبلی و بی حالی و درجازدن... بی هرجدل و بحث و بگو مگو و هیاهویی که در پی اثبات درست بودن خودم و تفکراتم به عالم و آدم هست...
بی هرچه تعلق دست و پاگیر، ادامه ی مسیر دادن... بی هرچه تلاش برای پایین کشیدن دیگران و بالارفتن خودم... بی هرچه دست و پا زدن برای شهرت، برای ستایش شدنم توسط خلایق... بی هرچه بوی بی معرفتی و بی مرامی و رفیق نیمه راهی میدهد...بی هرچه ما را با هزار رنگ و فریب دلبسته میکند و بازی میدهد
و
با...با هرچه پاکی و اخلاص و نشاط و سرحالی و صدق نیت و تواضع و مهربانی و خیرخواهی این روزهای باقیمانده عمر را در آغوشِ لبخندِ خدا بودن...
که ولله اگر شهید بودیم... شهید میشویم...
#سحر_شهریاری #لیله_الرغائب
#امامخامنهاے
کلیدحلمشکلاتدعا،یادخداواصلاحدلها
استوماهرجبعیدکسانیاستکهقصد
اصلاحقلوبخودرادارند.
حواسمون هست که داره روزهای ماه طهارت و خانهتکانب دلها میگذره؟؟؟
دیدید برای مایع تمیزکننده چه تبلیغاتی میکنن؟ میگن قدرت پاک کنندگی سختترین و قدیمیترین لکهها...
اگر میخوایم زنگار دل رو از بین ببریم. اون لکه های قدیمی، اون سرسخت ها که مونده و قیافه ی روحمون رو زار و پریشان کرده... چاره اس استغفاره...
استغفار پاک میکنه، شفاف میکنه ... یه لباس پاک بندگی تن روح آدمیزاد میکنه... این ماه، ماهشه... ماهِ ماه خدا... ماه طیب برگشتن به آغوش خودش با عطر خوشبوی استغفار...
#سحر_شهریاری
شنیدهام
یکی از مداحان زاهد و عابد تبریز به نام ملاسلطان علی، به زیارت تان مشرف شد...
این پا و آن کرد بگوید یا نگوید... مانده بود بپرسد یا نپرسد...
صدای محکم و گیرایتان بلند شد:
بپرس سلطان علی... بگو آن چه در دل داری...
لب باز کرد و گفت:
آقاجان
من روضه خوانم... دلم پیش این حرف مانده و سرگردان است...:"اگر اشک چشمم تمام شود، خون گریه میکنم"شما... واقعا این را فرمودهاید آقاجان؟...
بیدرنگ پاسخش دادید:
بله، درست است سلطان علی...
و او اندوهگین و سربه زیر پرسید:
یابن الحسن ع!
آیا برای مصیبت ارباً اربا شدن عمویتان حضرت علی اکبر(ع) است که خون گریه میکنید؟
چشمان محمدیتان بارانی شد و آهسته فرمودید:
اگر عمویم علی اکبر(ع) هم بود، خودش هم خون گریه میکرد.
رحمت الهی جاری بود و سلطان علی نمیخواست از بارش پرمهرِ کلماتتان محروم شود، باز پرسید:
مولایم...آیا این اشک خونین برای مصیبت علقمه و عمویتان حضرت ابالفضل العباس(ع) است؟
آهی کشیدید، سر مبارکتان را پایین انداختید، دست روی دست کشیدید و با صدای لرزان گفتید:
آه... برای این مصیبت...برای این غم بزرگ...اگر عمویم عباس(ع) هم بود خون گریه میکرد.
دلش نمی آمد باز بپرسد... دلش نمیآمد نپرسد و این راز عجیب را نداند...ماند چه کند... به غم و خجالت و بغض پرسید:
یابن فاطمه س
آیا این بی تابی و حزن برای مصیبت جدتان حضرت سید الشهدا(ع) و گودی قتلگاه است؟
شنیده ام
شانه های مبارکتان لرزید...به گریه افتادید... اشک های زلالتان بر گونه مبارکتان می غلطید و دل سلطان علی میلرزید... دل ملائک زائر قبر حسین لرزید...دل عرش خدا... دل مادرش زهرا...
لب گشودید:
آه...آه...اگر جدم حسین بن علی ع هم بود، خون گریه میکرد.
از سوز دلتان، دلش سوخت و آتش گرفت و خاکستری ماند...شبیه خاکستر پارچه های سوخته یک خیمهی کوچک در دل صحرا...
از میان دود و آتش دل پرسید:
ای آقای من!
پس این کدام مصیبت است که شما برایش اشک که نه... خون گریه میکنید؟
سربرگردانید. طوری که چشم های زیبای غم بار تان دیگر پیدا نبود... مکث کردید... نفس زمین و زمان حبس شده بود
آهسته گفتید:
اسارت عمه جانم زینب(سلام الله علیها) ...
گفتید و دیگر صدایتان نیامد...
سلطان علی چشم که باز کرد...رد دو قطره خونین روی زمین بود و بوی عطری که شبیه تمام گل های محمدی عالم بود و دیگر نبود...
#وفات_حضرت_زینب
#سحر_شهریاری
شهید همت:
اگر انسان در هر ۲۴ ساعت یک تذکر به خودش بدهد بد نیست.
بهترین موقع برای چنین تذکری لحظههای بعد از پایان نماز و وقتیست که سر به سجده میگذارید.
همان وقت، اعمال خودتان طی صبح تا شب آن روز را مرور کنید.
از خودمان بپرسیم؛ در این ۲۴ ساعتی که بر ما گذشت،آیا کارهایمان برای رضای خدا بود؟
حاجهمتِ ما فرمود:
میخواهیدخداعاشقشماشود ؛
- قلممیزنیدبراۍخداباشد،
- گامبرمیدارۍبراۍخداباشد،
- سخنمیگوییدبراۍخداباشد،
- همهچیز، و همہچیز و همهچیز براۍخداباشد...
راستش
امروز میخواهم خدا عاشقم باشد
که اگر خدا عاشقم بشود مرا خوب میخرد...
امروز میخواهم هرلحظه کنار تو باشم... همینقدر زیبا... همینقدر روشن... همینقدر آرام... همینقدر امیدوار
🌈♥️
#اینالرجبیون
#تمرینعملی
#سحر_شهریاری
خــدا تو را آفرید
نگاهت کرد
صدایت کرد
دلــش مےخــواسـت
همه
مـردم شبیه تو شوند
عـاقبت به خیـر شـونـد
مصطفی شوند
پـس تــو را انتـخـاب ڪـرد
#عیدڪممبروڪ😍🎉 #عید_مبعث
#سحر_شهریاری