صالحین تنها مسیر
#قسمت_پنجاه_و_پنج #ازدواج_صوری دوره قم شروع شده بود اما من نرفتم مادر میخواست زنگ بزنه منزل خانم
#قسمت_پنجاه_و_شش
#ازدواج_صوری
مادر و پدرخانم احمدی با پادرمیونی زن دایی و اینکه به قول خودشون من جلوی چشماشون بزرگ شدم
اجازه دادن من برم خواستگاری رسمی
و سفارش کردیم به خانم احمدی چیزی نگن
با دوروز تاخیر راهی قم شدم
هربار که چشمم به خانم احمدی می افتاد
داغون میشد
این بنده خدا فکر میکرد داره دورغ میگه
کاش زودتر عقد کنیم تا محبتم به پاش بریزم
تا عاشق بشه
چقدر این دختر برام عزیزه 🙈🙈
مادر زنگ زد و گفت زنگ زدم منزل آقای احمدی و هماهنگ کردم برای برگشت دوره قم
بریم خواستگاری
┈┈••••✾•💞💞•✾•••┈┈•
...
💞