eitaa logo
صالحین تنها مسیر
250 دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
7.6هزار ویدیو
289 فایل
جهاد اکبر، مبارزه با هوای نفس در تنها مسیر آرامش کاری کنیم ورنه خجالت براورد روزیکه رخت جان به جهان دگر کشیم خادم کانال @Yanoor برایم بنویس tps://harfeto.timefriend.net/16133242830132
مشاهده در ایتا
دانلود
هرکه دارد هوس کرب و بلا گریه کند هرکه شدعاشق آن صحن وسراگریه کند هرکه جامانده ازآن غافله ی عشق حسین ز غمش ندبه کند در همه جا گریه کند هرکه را نیست میسّر به زیارت برود هرکجا میشنود صوت عزا گریه کند اربعین است کنون کرب وبلا قبله ی ماست دختر شاه ولا بر شهدا گریه کند نه فقط عالم وآدم، نه فقط حورو ملک که به بزم غم او،عرش خدا گریه کند عاشقان، غافله ی عشق کنون کرب وبلاست هرکه دارد هوس کرب و بلا گریه کند : 💔 کاروان غمت ای عشق چهل روز که هیچ تا چهل قرن اگر گریه کند باز کم است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، سالروز علیه السلام و یاران باوفای ایشان تسلیت باد🏴
باز مرغ غزلم میل پریدن دارد تا به ایوان نجف شوق رسیدن دارد نمک سفره ام از حضرت زهراست ولی باده از دست یدالله چشیدن دارد آتش عشق تو افتاد به خاروخس دل زین دم به دم این شعله دمیدن دارد همه ذرات جهان گرد علی می گردند این طوافیست به والله که دیدن دارد تکیه بر کعبه بزن وارث شمشیر دو دم اشهدوا ان علی از تو شنیدن دارد ظفر از عشق علی سینه سپر باید کرد تا علی هست به دل، قلب تپیدن دارد : آن قبله که عشّاق بر آن سجده گذارند نوریست که در تاق دو ابروی امیر است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
باز در شهر رسیدی و نفهمید کسی آشنایی طلبیدی و نفهمید کسی درد این است که ما مدعی هجرانیم درد هجران تو چشیدی و نفهمید کسی غافل از چشمِ خدا بین تو مستیم همه فعل ما را همه دیدی و نفهمید کسی بی حیاییم و به جای همه ی ما آقا لبت از شرم گزیدی و نفهمید کسی هر سحر توبه به جای همه ی ما کردی جور یک شهر کشیدی و نفهمید کسی بارها وقت زمین خوردن ما با عجله بهـر امـداد دویدی و نفهمید کسی چه شد آخر وسط روضه ی ما غوغا شد؟ به گمانم که رسیدی و نفهمید کسی هر زمان روضه گرفتیم برای زهرا سرِمان دست کشیدی و نفهمید کسی صبح و شب گریه برای غم مادر کردی مثل یک شمع چکیدی و نفهمید کسی دیده ای واقعه را... آجرک الله آقا شاهد قتلِ شهیدی و نفهمید کسی : 💔 زنده ام تنها به شوق دیدن روزی که تو میکـشی آتش به جان قاتلان مـادرت
حاجات خویش را دل من از خدا گرفت تا اینکه برد نام حسن را، دعا گرفت بیمارِ لاعلاج چه بسیار دیده ایم عرض توسلی به تو کرد و شفا گرفت هرکه هوای کرب و بلا می کند، چرا؟ با ذکر ، سفر کربلا گرفت با دیدن مزار غریبت دلـم شکست در جای جای صحن دلم روضه پا گرفت یک روز می رسد که شوم خادمِ حرم این هدیه را ز دست کریم شما گرفت روزی که گنبد و حرمش را بنا کنیم باید تمام صحن حسن را طلا گرفت : 💔
یک شب دلم بهانه ی کرب و بلا گرفت قلبم شکست و دوروبرش را خدا گرفت پس پاشدم به نیت روضه که ناگهان دیدم بهشت آمد و دست مرا گرفت ای زائری که میروی آهسته تر برو شوق غم حسین مرا هم فرا گرفت اذن دخول خواندم و وارد شدم ولی دیدم بهشت گوشه ای از عرش جا گرفت در مجلسی که جای رسولان وحی بود هرکس نشست خلوت غار حرا گرفت روضه شروع شد همه ی عرش گریه کرد حتی خدا عـزا ز غـم کـربلا گرفت بالای عرش منبری از نور چیده شد با گریه هرکه خواند دلش ارتقا گرفت از بین شاعران درش محتشم که خواند از دستهای سبز پَیَـمـبَـر عبا گرفت شاعرنوشت بیتی و از دست مادری یک شب برای هیئت خود کربلا گرفت آن سر که روی دامن معراج جای داشت آخرچه شد که جا به سر نیزه ها گرفت : 💔 به گدایت نظری کن که به امّید عطا شب جمعه شده و آمده مسکین به حرم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بیا که آینه‌ی روزگار، زنگاریست بیا که زخم زبانهای دوستان کاریست به انتظار نشستن در این زمانه‌ی یاس برای منتظران چاره نیست ناچاریست  به ما مخند اگر شعرهای ساده‌ی ما قبول طبع شما نیست کوچه بازاریست چه قابها و چه تندیسهای زرینی  گرفته‌ایم به نامت که کنج انباریست نیامدی که کپرهای ما کلنگی بود کنون بیا که بناهایمان طلاکاریست به این خوشیم که یک شب به نامتان شادیم تمام سال اگر کارمان عزاداریست نه این که جمعه فقط صبح زود بیدارند  که کار منتظرانت همیشه بیداریست به قول خواجه‌ی ما در هوای طره‌ی تو  چه جای دم زدن نافه‌های تاتاریست : 💔 ای غايب از نظر به خدا مي سپارمت امّا هنوز منتظرم دوست دارمت
بیش از این کاش با خدا باشیم بیش از این با تو آشنا باشیم می شود عاشق تو اهل سحر باید اهل شب و دعا باشیم ای خوش آن قدر که کنار شما تا سحر مست ربنا باشیم تو می آیی اگر که از ته دل ما بخواهیم با شما باشیم حسرت چشمهای مانده به راه عصر جمعه بگو کجا باشیم؟ در کنار تو می شود آیا یک شب جمعه کربلا باشیم؟ با تو کاش گریان تن از هم جدا جدا باشیم فرصتی نیست...رفیق، باید باز در فکر یک شفا باشیم : 💔 هی گنه کردم و هی جار زدم یار بیا من ندانم چه شود عاقبت کاربیا خود بگفتی دعا بهر ظهورت بکنیم خواندمت خسته ام ای یار بیا
بساط عاشقی ما به پاست این شبها زمان آشتی باخداست این شبها گناهکار قدیمی دوباره برگشته صدای زمزمه ها آشناست این شبها زمان بده به زمین خورده ای اله کریم اگر مرا بزنی هم رواست این شبها خوشابه حال گدایی که چشم تر دارد که گریه های سحر کیمیاست این شبها کنارسفره ی افطار، زیر لب گفتم نگفته ای به خود، آقا کجاست این شبها قسم به خاک نشسته به چادر زهرا مراببخش، ببخشی رواست این شبها ز فتنه های زمانه خط امان داریم چرا که نام علی، ذکر ماست این شبها گدای صحن و سرای شهنشه نجفم دلم هوایی ایوان طلاست این شبها دل شکسته ی ما با سلام ارباب مسافر حرم کربلاست این شبها سلام بر لب عطشان سیدالشهدا سخن ز تشنه لب سرجداست این شبها شنیده ام که سرش نی به نی عوض میشد شکایت من از آن نیزه هاست این شبها : ... هجدهم شد، قلب من حتی تکانی هم نخورد چشم دارم بر شب قَدرَت، رحمتی
بدِ مرا تو به خوبِ خودت بدل کردی به وعده های خودت بارها عمل کردی حقیر بودم اما تو زود نام مرا بزرگ کردی و آوازه ی محل کردی به هر که رو زده بودم مرا معطل کرد ولی تو مشکل من را چه زود حل کردی فرار کردم و با اضطراب برگشتم به محض اینکه رسیدم مرا بغل کردی گناهِ تلخِ مرا با حسین بخشیدی حسین گفتم و این زهر را عسل کردی بیا و قول بده زود کـربلا ببرم تو که همیشه به قول خودت عمل کردی محبت علی ازسینه ام نخواهد رفت چرا که حب علی را تو لم یزل کردی به زیر دِین کسی نیستم خدا را شکر مرا گدای حسین از همان ازل کردی : آخرين حاجت این نوکـر خسته این است یک شب جمعه بيايد به تماشاى ضريح
جمعه با خود غالبا چشمان تر می آورد با خودش دلتنگی و خون جگر می آورد کل عمرم بی تو مانند غروب جمعه هاست جمعه ها عمر مرا دارد به سر می‌آورد بوی یاس انگار می آید میان ندبه ها باد از پیراهنت وقتی خبر می‌آورد بت پرستان هم حساب کار خود را میکنند بت شکن وقتی به همراهش تبر می آورد در دلم امّید دیدار رُخت را کاشتم هر گیاهی عاقبت روزی ثمر می آورد العجل هایم چه بی تأثیر شد، رویم سیاه قلب آلـوده دعـای بی اثر می‌آورد تشنه ات هستم ولی این تشنگی خیلی کم است تشنگی یک انتظار شعله ور می آورد تشنگی گاهی میان یک نبرد تن به تن یک پسر را سوی دامان پدر می آورد وای از آن وقتی که گوید یک پسر نزد پدر تشنگی دارد مـرا از پای در می آورد : 💔 هر صبحِ جمعه ناحیه ها ندبه می‌کنند می‌آید او که منتقم و دادخواهِ ماست
نام زیبایت به درد قلب من تسکین است با صدای ذکر تو حال خوشم تأمین است هر دو عالم مانده مبهوت مقام تو حسین این وقار و عزت تو لایق تحسین است دارم این باور که عشّاق حسین بن علی تا که دارند حب تو جنت شان تضمین است آنقَدَر مثل حسن دستت کریم ست، یقین حاتم طایی به پیش لطف تو مسکین است از همان بچّگیم عاشق هیئت بودم عشق من با تو از آن کودکیم، دیرین است بوده ذکرت راه حلّ مشکلم در هر زمان بُردن نام حسین در هر زمان شیرین است حفظ آداب مجالس بر گدا واجب بُوَد در سرای قلبمان نوکریت آیین است این چه سرّیست که عالم ز غمت مینالد آسمان، عرشُ زمین از غم تو غمگین است ننگ بر آن مردمان بی حیا و بی ادب پیکرت از ضرب تیغ کوفیان رنگین است خواهرت مانده میان مشکلات بی شمار دردِ دوری تو بهر زینبت سنگین است : 💔 این روزگار می گذرد خوب یا که بد بهتر که عمر ما درِ این خانه بگذرد
يک عمر، انتظار، مرا پير کرده است دنيا مرا دوباره زمين گير کرده است شب در سکوت مبهم خود آفتاب را در چشم کور صاعقه زنجير کرده است از ابرهای تيره بپرسيد اين سؤال: خورشيد اين قبيله چرا دير کرده است؟ هر وقت از زمانه تو را کرده ام طلب در پاسخم اشاره به تقدير کرده است آيينه ای شکسته به همراه بادها نام تو را شنيده و تکثير کرده است برگرد ای حماسه ی جاويد روزگار حال خوشم بدون تو تغيير کرده است اين جمعه کاش بشنوم از سوی آسمان "شاعر! دعای عهد تو تأثير کرده است" : عیب از ماست که هر صبح نمی‌بینیمت چشم بیمار شده تار شدن هم دارد...😔 يااباعبدالله_الحسين🚩🕌 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير معطر بنام 💔 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹