eitaa logo
صالحین تنها مسیر
220 دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
6.8هزار ویدیو
267 فایل
جهاد اکبر، مبارزه با هوای نفس در تنها مسیر آرامش کاری کنیم ورنه خجالت براورد روزیکه رخت جان به جهان دگر کشیم خادم کانال @Yanoor برایم بنویس tps://harfeto.timefriend.net/16133242830132
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃آیه ی روز 🍃 🔸 سوره هود، آیه ٧۵: إِنَّ إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوّاهٌ مُنيبٌ ⚡️ ترجمه : بدرستى كه ابراهيم، بردبار و صاحب آه و ناله و اهل توبه و انابه بود. 💥توضیح : انبيا، دلسوزترين رهبران جامعه ى بشرى هستند، و با حلم و ناله وانابه، براى نجات مردم تلاش مى كنند. 🍁 شفاعت ابراهيم براى مردم، قبل از اطلاع او به قطعى شدن عذاب بوده است.
🌺سبک زندگی قرآنی :🌺 🍂به دنیا دل نبندید🍂 🔸وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ . (قارعه/۵) ⚡️ ترجمه : روزی که کوهها مانند پشم حلاجی شده ی رنگین می شود. 🔴 در آستانه ی قیامت، همه چیز نابود میشود. حتی کوهها که محکمترین اشیاء و مظهر قوام و ثباتند، مانند پشم زده شده، پودر و بی ثبات میشوند. 💫وقتی محکمترین مخلوق، نابود می گردد، پس هیچ مخلوق دیگری باقی نمیماند و تمام دنیا نابود خواهد شد. ✅ پس هیچ چیزی در این دنیا، به صرف دنیوی بودن، ارزش دلبستگی ندارد. مگر این که در مسیر آخرت به کار گرفته شود تا ماندنی گردد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5809898983962708177.mp3
1.26M
۲۶ 🎧آنچه خواهید شنید؛👇 ❣بایدباور کنیم...دستان خالی مان را! باور کنیم؛جز عشق،هیچ چیز،ماندنی نیست! باور کنیم؛که عاشق نشدیم! 💓عاشق شو،ورنه روزی کار جهان سرآيد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 ✍ در قيامت گاهى سوالاتى از انسان مى شود كه از پاسخ آن عاجز است و در واقع اين نوعى عذاب و شكنجه روحى است، زيرا جز شرمندگى پاسخى براى آنها نيست: 🔸1) سوال از مشركين: در آيات متعدّد قرآن مى خوانيم: روز قيامت خداوند از مشركان و كسانى كه اطاعت و پيروى قوانين غير خدا را نموده اند و يا به قدرتى غير از قدرت بى نهايت الهى چشم دوخته بودند، سوال مى فرمايد: «اءينَ شُرَكائِى» كجا هستند كسانى كه شما در دنيا شريك من قرار مى داديد؟ و يا مى فرمايد: «قِيلَ ادعُوا شُركائَكُم فَدَعوهُم فَلَم يَستَجيبُوا لَهم» روز قيامت به مشركان گفته مى شود: آن شريك هايى كه براى خدا تصوّر مى كرديد را به فريادرسى خود بخوانيد! آنها هم مى خوانند، ولى پاسخى نمى شنوند. 📚 کتاب معاد، استاد قرائتی
🌿☘🌱 گیاهان فاقـد عقل‌ هستند امــا اگر آنهـا را با سـرپوشی بپوشــانی که دارای یک ســوراخ باشــد ، آنها به دنبال نور از همانجا بیرون ‌میزنند پس چــرا ما با داشتن عقل نور را دنبال نمی‌کنیم؟ اللَّهُ نُورُ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضِ خداوند، نور آسمانها وزمین است (سوره نور)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیماری پربرکت 🔹در چند روایت، به چند سند آمده که اهل بیت علیهم السلام فرمودند که رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرموده‌اند: خداى متعال مى‌فرمايد: «كسى كه سه روز (یا یک روز) بيمار شود و به هيچ يك از عيادت كنندگانش از بيمارى شكايت نكند، گوشت او را به بهترين گوشت، و خون او را به بهترين خون تبديل فرمايم؛ پس اگر او را شفا دادم، در حالى شفا دهم كه گناهى برايش نباشد، و اگر او را بميرانم بسوى رحمتم قبض روحش فرمايم.» 📚 الکافی، ط_الاسلامیه، ج ٣ ص ١١٤ 🔗پ.ن: بالاخره دارویی که استفاده میکنیم زمان میبرد تا اثر کند، این مدت را با صبوری بگذرانیم. شاید بیماری فرصتی ناب برای مناجات با خداوند باشد
🗒‌‌‌‌ ‌‌آسمانی شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌‌«‌‌‌» ✍️خطاب به برادران و خواهران مجاهدم...خواهران و برادران مجاهدم در این عالم؛ ❇️ ای کسانی که سر‌های خود را برای خداوند عاریه داده اید و جان‌ها را بر کف دست گرفته و در بازار عشق بازی به سوق فروش آمده اید، عنایت کنید: «جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است» 🔶 امروز قرارگاه حسین بن علی علیه السلام، ایران است... ✅ بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند... ⛔️ اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص). 🌹برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند""رهبری"" است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم!! خوب میدانید منزّه‌ترین عالِم دین که جهان را تکان داد و اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، را تنها نسخه نجات بخش این امت قرار داد؛ ❇️ لذا چه شما که به عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما که به عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] به دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه «ولایت» را رها نکنید... 💥 خیمه، خیمه‌ی رسول الله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، "آتش زدن و ویران کردن این خیمه است..." دور آن بچرخید. 🔴 والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی‌ماند؛ قرآن آسیب میبیند... ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صالحین تنها مسیر
#دام_شیطانی ۲۹ 🎬 به محل مورد نظر رسیدیم. وااای خدای من اینجا ازهمه نوع ادمی بود,محجبه,آزاد,پیر ,ج
۳۰ 🎬 به خانه رسیدم,بابا اومده بود,مامانم خونه بود,فوری رفتم تواتاقم,در پاکت رابازکردم واول چشمم افتادبه یک دسته دلار,شمردم۱۲۰دلار بود یک کاغذ هم داخلش بود به,این مضمون:خانم هما سعادت ورود شما را به انجمن برگزیدگان تبریک میگوییم,امیدوارم دراینده بیشتر وبیشترباهم همکاری داشته باشیم,به یاد داشته باشید ما برگزیده شده ایم تا این جامعه را به جامعه ی آرمانی برسانیم. وظیفه ی شما درابتدای راه,تحقیقات درزمینه ی هسته ای در مرکز تحقیقات هسته ای ودرآوردن آمار واطلاعاتی که متقاعبا به شما اعلام میشود. اگر دروظیفه تان موفق بودید انجمن به شماتعهدمیدهد به زودی کارگاهی تحقیقاتی با تمامی امکانات لازم, تحت اختیارشما قرارخواهیم داد. حالا میفهمم که چرا تواین مملکت فرارمغزها داریم. اخه برای یک جلسه ی دوساعته ۱۲۰دلاربه یک جوان آس وپاس والبته باهوش بدهند ,حتما تحت تاثیرقرارمیگره,البته صحبت کردن وسخنرانیهاشون خیلی نرم ونامحسوس,ذهنیت یک جوان را شستشومیدهد.وقتی صحبتهای این انجمن راشنیدم دیگه برام کارهای داعشیها که برای رفتن به بهشت سرمیبرند تعجب برانگیز نبود,به احتمال زیاد برای اونها هم همینجور برخوردشده ومغزشان راشستشو داده اند واعتقادات خودرا برمغز طرف چیره کرده اند. سریع بابا رادرجریان گذاشتم,تمام اتفاقات وحرفهایی که زده شد ومحتویات پاکت رابرای محمدی نوشتم,پدرم دیگه کارازموده شده بود,از خانه بیرون رفت. ازمن میخواستند اطلاعات مملکتم را برای این جانورها که هنوز نمیدانستم ازکجا تغذیه میشوند بفرستم... محال بود همچی کاری کنم,باید ببینم نظر سرکار محمدی چی هست... سرکارمحمدی برام پیغام داده بود هرکارکه گفتند بکن اما اگر زمانی خواستی اطلاعات مرکزتان را براشون کپی کنی,قبلش باماهماهنگی کن ,ماخودمون یک فلش حاوی اطلاعات برات ارسال میکنیم. ازاینکه از اولش ,پلیس را درجریان گذاشتم خیلی خوشحال بودم,هم یه جورایی حساس امنیت میکردم وهم با راهنمایی پلیس اشتباهی مرتکب نمیشدم. امروز یک استاد جدید آمده بود,استاد مهرابیان. دانشجوها به خاطراینکه استادمهر ابیان جوان وتازه کاربود وسال اول تدریسش,هست,بهش میگفتن,جوجه استاد... اما با اولین جلسه ی کلاس,متوجه شدم استاد ,علی رغم سن کمشون ,استاد باسوادی بود.ادامه دارد.. .. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌💦⛈💦⛈💦⛈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کریمی: 🌿🌺﷽🌿🌺 🦋آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت،از او پرسید: تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟ آهنگر سر به زیر اورد و گفت: وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم. سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید. اگر به صورت دلخواهم درآمد،می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود،اگر نه آنرا کنار میگذارم. همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،اما کنار نگذار شبتان نورانی ✨✨
وقت خواب، انسان محاسبه نفس و علاج خيانت‏‌هاى نفس را به قدر طاقت بر خودش جدّا مخمّر نمايد و آنچه فعلا ممكن است از توبه و تدارک، بكند و آنچه تأخير لازم است عزم جدّى بر آن داشته باشد و بداند حالا كه مى‏‌خوابد، خـواب هم در واقع بــرادر مـرگ است. صريح آيه مباركه است كه مى‌‏فرمايد: ”اللهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها [وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضى‏ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْرى‏ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ‏“ «خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى‌‏كند و ارواحى را كه نمرده‌‏اند، نيز به هنگام خواب مى‏‌گيرد؛ سپس ارواح كسانى كه فرمان مرگشان را صادر كرده نگه مى‌‏دارد و ارواح ديگرى را (كه بايد زنده بمانند) بازمى‌‏گرداند تا سرآمدى معيّن؛ در اين امر نشانه‏‌هاى روشنى است براى كسانى كه انديشه مى‌‏كنند.» منبع: رساله_لقاءالله، ص۱۰۰. هر شب قبل از خواب اعمالمان را کنیم.
این پست هر شب تکرار می شود یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صالحین تنها مسیر
"رمان #پلاک_پنهان #قسمت4⃣ ــ دخترا قبل اینکه کلاستون تموم شد،خبرم کنید میام دنبالتون تا صغری خوا
"رمان ⃣ سمانه ضربه ای به در زد و با شنیدن "بفرمایید"وارد اتاق شد: ــ سلام،خسته نباشید ــ سلام خواهرم،بفرمایید سمانه روی صندلی نشست و گفت؛ ــ خانم احمدی گفتن که با من کار دارید! ــ بله درسته،شما چون قسمت فرهنگی رو به عهده دارید،چندتا کار بوده بایدانجام بدید ــ بله حتما ــ این چندتا پوستر رو بدید به بچه های خودمون ،بگید ایام انتخابات از اونا استفاده کنن تو تجمعا ــ پوسترا چی هستن؟ ــ پوسترایی که طراحی کرده بودید و خواستید پوسترشون کنم براتون این یک نمونه برا خودتون،اینا هم بدید بین بچه های دانشگاه ــ خیلی ممنون ــ تو این فلش چندتا فایل صوتی هست که روی چندتاcdبزنید و به عنوان کار فرهنگی بین بچه تا پخش کنید مداحی هستند،یه نمونه هم با پوسترا گذاشتم ،که گوش بدید سمانه با تعجب پرسید: ــ ما خیلی وقته دیگه همچین فعالیت های فرهنگی انجام نمیدیم،به نظرتون برگزاری جلسات بصیرتی بهتر از پخش بنر وcd نیست؟؟ ــ شک نکنید که جلسات بهتر هستند اما بخشنامه ای هستش که به دستمون رسیده. ــ میتونم ،بخشنامه رو ببینم آقای سهرابی برای چند لحظه سکوت کرد و بعد سریع گفت: ــ براتون میفرستم ــ تشکر،اگه با من کاری ندارید من دیگه برم ــ بله بفرمایید سمانه وسایل را برداشت و از اتاق خارج شد ،پوستر و cd خودش را در اتاقش گذاشت و از دفتر خارج شد. با دیدن چند نفر از اعضای بسیج دانشگاه ،پوسترها را به آن ها داد تا بین بقیه پخش کنند، و خودش به کافی نت کنار دانشگاه رساند و سفارش داد تا مداحی ها را روی ۹۰تا cd برایش بزند. ــ کی آماده میشن؟؟ ــ فردا ظهر بیاید تحویل بگیرید ــ خیلی ممنون از همان جا تاکسی گرفت و به خانه رفت،امروز روز پرمشغله ای بود سعی کرد تا خانه برای چند لحظه هم که شده چشمانش را روی هم بگذارد تا شاید کمی از سوزش چشمانش کاسته شود. 🌹نویسنده:فاطمه_امیری ادامه رمان
"رمان ⃣ کلید در را باز کرد و وارد خانه شد ،با دیدن کفش های زنانه ،حدس می زد که خاله سمیه به خانه شان آمده،وارد خانه شد و با دیدن سمیه خانم لبخندی زد: ــ سلام خاله،خوش اومدی ــ سلام عزیز دلم،خسته نباشی سمانه مشکوک به چهره ی غمگین خاله اش نگاهی انداخت و پرسید: ــ چیزی شده خاله؟؟ ــ نه قربونت برم به سمت مادرش رفت و بوسه ای بر گونه اش کاشت: ــ من میرم بخوابم ،شمارو هم تنها میزارم قشنگ بشینید غیبتاتونو بکنید،مامان بیدارم نکن توروخدا ــ صبر کن سمانه ــ بله مامان ــ خانم حجتی رو که میشناسی؟ ــ آره ــ زنگ زد وقت خواست که بیاد برای خواستگاری ــ خب ــ خب و مرض،پسره هزارماشاا... خوشکله پولداره خونه ماشین همه چیز سمانه با اعتراض گفت: ــ مامان ،مگه همه چیز پول و قیافه است ؟؟ ــ باشه کشتیم،مگه ولایی و پاسدار نمی خواستی،پسره هم پاسداره هم ولایی با فعالیتات هم مشکلی نداره،پس میشینی بهش فکر میکنی ــ چشم ــ سمانه ،باتو شوخی ندارم میشینی جدی بهش فکر میکنی سمانه کلافه پوفی کردو گفت: ــ چشم میشینم جدی بهش فکر میکنم ،الان اجازه میدی برم بخوابم؟؟ ــ برو سمانه بوسه ای نمایشی برای هردو پرتاب کرد و به اتاق رفت ،خسته خودش را روی تخت انداخت و به فکر فرو رفت که چرا احساس می کرد خاله سمیه از اینکه این بحث کشیده شده ،ناراحت بود. و خستگی اجازه بیشتری به تحلیل رفتار سمیه خانم را به او نداد و کم کم چشمانش گرم خواب شدند ********** صغری با صدای بلند و متعجب گفت: ــ چی؟سمانه می خواد ازدواج کنه؟ سمیه خانم نگاهی به پسرش می اندازد و می گوید: ــ فعلا که داره فکراشو میکنه،اگه دیر بجنبیم ازدواج هم میکنه کمیل که سنگینی نگاه مادر و خواهرش را دید،سرش را بالا آورد و گفت: ــ چرا اینجوری نگام میکنید؟ ــ یعنی خودت نمیدونی چرا؟ ــ خب مادرِ من ،میگی چیکار کنم؟ صغری عصبی به طرفش رفت و گفت: ــ یکم این غرور اضافه و مزخرف رو بزار کنار ،بریم خواستگاری سمانه ،کاری که باید بکنی اینه کمیل اخمی کرد و گفت: ــ با بزرگترت درست صحبت کن،سمانه راه خودشو انتخاب کرده،پس دیگه جایی برای بحث نمیمونه از جایش بلند می شود و به اتاقش می رود. سمیه خانم اخمی به صغری می کند؛ ــ نتونستی چند دقیقه جلوی این زبونتو بگیری؟ ــ مگه دروغ گفتم مامان،منو تو خوب میدونیم کمیل به سمانه علاقه داره،اما این غرور الکیش نمیزاره پا پیش بزاره ـ منم میدونم ولی نمیشه که اینجوری با داداشت صحبت کنی،بزرگتره،احترامش واجبه بلند شد و به طرف اتاق کمیل رفت،ضربه ای به در زد و وارد اتاق شد،با دیدن پسرش که روی تخت خوابیده بود و دستش را روی چشمانش گذاشته بود،لبخندی زد و کنارش روی تخت نشست. ــ کمیل ،از حرف صغری ناراحت نشو،اون الان ناراحته کمیل در همان حال زمزمه کرد: ــ ناراحت باشه،دلیل نمیشه که اینطوری صحبت کنه سمیه خانم دستی در موهای کمیل کشید؛ ــ من نیومدم اینجا که در مورد صغری صحبت کنم،اومدم در مورد سمانه صحبت کنم ــ مـــامــــان ،نمیخواید این موضوعو تموم کنید ــ نه نمیخوام تمومش کنم،من مادرم فکر میکنی نمیتونم حس کنم که تو به سمانه علاقه داری کمیل تا خواست لب به اعتراض باز کند سمیه خانم ادامه داد؛ ــ چیزی نگو،به حرفام گوش بده بعد هر چی خواستی بگو 🌹نویسنده:فاطمه_امیری ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[السلام علیک حین تصبح و تمسی] ✨ سلام بر تو وقتِ طلوع و غروب! / زیارت آل‌یس با خودم فکر میکنم؛ وقتهایی که حالِ دنیا دارد عوض می‌شود... خورشید می‌خواهد بیاید، یا برود؛ تو چه میکنی؟ ✦ شاید می‌ایستی و با سلام و صلوات ... فرشتگان روز و ملائکِ شب را بدرقه می‌کنی!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵 از صفات مؤمنان راستین 💠 شادی مؤمن در چهرهٔ او و اندوه وی در دلش پنهان است، سينه اش از هر چيزی فراخ تر و نفس او از هر چيزی خوارتر است. 📒 ، حکمت ۳۳۳