eitaa logo
🌴سنگر عشق🌴
323 دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
8.1هزار ویدیو
67 فایل
┄──┅┅═🔶═┅┅──┄ ﷽ باسلام و عرض خوش آمد حق او با گریهِ تنها نمیگردد ادا ... #شهدا_آماده_ایم آدرس کانال 👇👇👇 https://eitaa.com/saangareshgh ارتباط با ما 👈 @SeyedAli75 ┄──┅┅═🔶═┅┅──┄
مشاهده در ایتا
دانلود
نسل تو بہ جبهہ پشتش گرمہ از تبار ابراهیم هادـے ها ... پرچم مارو تو بالا بردـے افتخار دهہ هفتادـے ها ...😍 سنگرعشق https://eitaa.com/saangareshgh
🕊🕊🕊 #با_شهدا 🌙 🍃حاجےجان ب گوشے؟ ب بچه ها بگو: مارفتیم… ولی خط ب خطے ک توے فضاے مجازے مےنویسن روهمه #شهـــدا مےبینن...! یادشون ک نرفته #شهدا أحیاءعندربهم هستن...! حواسشون باشه شرمنـده #شهـدا نشن.. #مدافع_حرم #شهید_محمدرضا_دهقان 🌷 💞 سنگر عشق http://eitaa.com/joinchat/1940389899Ccfe69b9c58
⇝✿°•° °°•°°•°° °•°✿⇜ ﷽ بسم الرب الشهدا و الصدیقین یه روز ازم پرسید: "چرا کار نظامی نمیکنی؟" به شوخی گفتم: "صبر کن سردار هم میشم! 😄 بابا منو راه نمیدن که" جوابش برام خیلی جالب بود... "به قول سردار ناصری که توی جمع یگان عملیات ویژه سپاه صحبت میکرد ، ما باید برای سپاه حضرت حجت آماده بشیم...باید رزم بلد بود...باید جنگ بلد بود...حضرت حجت جنگجو میخواد... شعار ما فقط اینه اللهم عجل لولیک الفرج اما وقتی حضرت حجت ظهور کنه میتونیم توی سپاه حضرت خدمت کنیم و بجنگیم؟ چیزی از هنر جنگیدن بلدیم؟" انقد جوابش دندون شکن بود که من ساکت موندم... یعنی اصلا جوابی نداشتم درمقابل حرفش... چند لحظه بعد گفتم: "313 نفر هستن دیگه!😁...از ما بهترون تا دلت بخواد هستن!" گفت: "کی مثلا؟!! کی فکر میکرد عقیل بختیاری یا رسول و باقی شهدا شهید بشن؟! اما شهید شدن و جزو 313 شدن به قول خودت..." محمدرضا! کی فکر میکرد تو شهید بشی و جزء یاران امام زمان (عج) باشی؟ به حرفات خیلی خوب عمل کردی... به نقل از دوست شهید بزرگوار ⇝✿°•° °°•°°•°° °•°✿⇜ @saangareshgh
💠نـــایب‌بـــاش 🌴قبل از رفتنش به ، در فرودگاه🛫 ساعت ده و نیم صبح بود که تماس گرفت. 🌴با ناراحتی گفت: امسال نه به مراسم بیت می رسم و نه به چیذر😔 اصرار داشت که اگر بیت می روی و حضرت آقا را دیدی، عوض من هم نگاهش کن، به جای من کیف کن😍 به جای من حسین بگو عوض من گریه کن. 💟راوی: خواهر شهید 🌹🍃🌹🍃
روز جوان بر آنانی ڪہ جوانے نکردند تا ما جوانے ڪنیم ، مبارڪ باد🌷 آرامشمان مدیون شماست براے جوانےمان دعا ڪنید ... علی اکبـــر های مدافع حرم❤️ «فاطمیون»
🍃📽| 🌸 متولد 26 فروردین ماه سال 74 فرزند دوم و پسر ارشد خانواده و از کودکی پسری بسیار بازیگوش و پر جنب و جوش بود. ♦️بسیار شوخ طبع بود و در مدرسه و دانشگاه با دوستانش شیطنت می‌کرد. دوران دبیرستان را در دبیرستان امام صادق(ع) منطقه2 تهران در رشته علوم و معارف اسلامی گذراند و علاقه بسیار زیادی به رشته علوم سیاسی داشت. چون علاقه زیادی به قشر روحانیت داشت رشته فقه و حقوق را در مدرسه عالی شهید مطهری انتخاب کرد و به ادامه تحصیل پرداخت. چون دو دایی شهید شده بودند از کودکی با مفهوم شهید و شهادت آشنا شده و در این مسیر قرار گرفت و علاقه خاصی به مطالعه سیره شهدا داشت. ♦️شهید از شهدای دهه هفتادی مدافع حرم حضرت زینب(س) بود که 21 آبان سال 94 در سن 20 سالگی طی عملیاتی مستشاری در حلب سوریه به فیض شهادت نائل شد. ویژگی‌های از نگاه و او که روزها و سال‌ها شاهد بزرگ شدن فرزند و برادر خود بوده‌اند، رنگ متفاوتی دارد. میاد همه بدتر از من از بازیگوش هات شاکین😁
_چاره ها رفت زِ دستِ دلِ بیچاره ۍمن❤️ توبیاچاره ۍمن شو ڪہ تویـےچاره ۍمن...😻 26 فروردین... 🙂❤️
تمام شهر را گشتمــ ڪہ ڪنمـ اما نہ خود بودے نہ چشمے ڪه شود همتاے چشمانتــ ... 🌷
تـنـگ شــهـ🌷ـیدی ســـت ڪہ جـــایش خـــــالیــــست...🕊 جامـــــانده_ام😔 🕊 ☘☘☘
یه روزی هم میاد رو بَنِرای سطح شهر می‌بینیم نوشته: « کاروان راهیان » . کاروانی که از ایران و افغانستان و عراق زائـر راهی میکنه به سمت ... می بردمون به سمت حرم حضرت زینب و حضرت رقیه... وقتی خوب دلمونو تکون دادیم و عقده ی این چند سال فراق رو جبران کردیم... . یکی مثل که از یادگارای همین سالای جنگ با تکفیریا باشه برامون شروع میکنه به روایت کردن... . " اینجا که نشستید اسمش است! قریه‌ای که توش حرم مطهر خانوم زینب قرار داره... همینجا بود که مدال گردن ، اولین شهید مدافع حرم ، انداختند...‌ . تو همین خاک بود که محمود رضا بیضایی به معشوقش ، امام حسین رسید... " . بعد سوار اتوبوس میشیم و میریم بعد از اینکه نشستیم رو خاکا ، راوی میگه: " اینجا حلبِ... همونجایی که رو به آسمون پرواز داد... همینجا بود که ، فرمانده ایرانی لشگر فاطمیون ، سرشو گذاشت رو پاهای اربابش! خبرنگاری که دختر سه ساله ‌شو به دختر سه ساله‌ی ارباب سپرد و از دنیا خداحافظی کرد... . اینجا مقتلِ و ... جووناالوارثینو سال شماها که از همون اول عادت کرده بودن به دل ندادن... . مقصد بعدیمون ، جنوب غربِ حلب... همونجایی که تروریستا محاصره‌ش کردن و نیروهای مقاومت رو مجبور به عقب نشینی.‌.. همونجایی که وقتی آزاد شد،همه سجده شکر بجا آوردیم... هر چند برای آزاد شدنش دادیم و اسیر... یکیشون بود که با رفتنش چهار تا بچه‌ش یتیم شدن... ولی کاری کرد که اون دنیا ، جلو حضرت
با درد ِما هم خانہ شو... باشد ڪہ با ما خو ڪنے.... شهدا هرلحظہ نگاهے... 🌷 🕊🕊