سه بار برایش
درجــه تشویقی آمــد، نگرفت.
تهِ دلش این بود که کار برای #خدا این حرف ها را ندارد.
بـی هیچ ادعایـی میگفت:
اگــر برای همهٔ بچه های لشکــر ، تشویقی آمد،
چشــم؛ من هم میگیرم...!
سردار بی ادعا #شهید_محمود_رادمهر 🌹
شهادت ۱۳۹۵ خانطومان ، سوریه
پیکر مطهر باز نگشت ...
شهدا را یاد کنیم با ذکر #صلوات
💞 سنگر عشق
http://eitaa.com/joinchat/1940389899Ccfe69b9c58
صبح می خندد و من
گریه ڪنان از غم دوست؛
اِے دم صبح
چه دارے خبر از مقدم دوست...
مدافع_حرم
#شهید_محمود_رادمهر🌷
لبیک یا زینب(سلاماللهعلیها)
#صبح_تان_شهدایی
صبح می خندد و من
گریه ڪنان از غم دوست؛
اِے دم صبح
چه دارے خبر از مقدم دوست...
مدافع_حرم
#شهید_محمود_رادمهر🌷
لبیک یا زینب(سلاماللهعلیها)
#صبح_تان_شهدایی
می گفت :
طوری تلاش می ڪنم
کہ اگر روزی امام زمان (عج) فرمودند
یڪ فرماندہ توپخانہ میخواهـم ؛
بفرمایند محمود بیاید . . .
#شهـید_محمود_رادمهـر
#سلام✋🏻
#صبحتون💐
#شـهـدایـی😇🌷
🌺••┈••❈✿🌹✿❈••┈••🌺
می گفت :
طوری تلاش می ڪنم
کہ اگر روزی امام زمان (عج) فرمودند
یڪ فرماندہ توپخانہ میخواهـم ؛
بفرمایند محمود بیاید . . .
#شهـید_محمود_رادمهـر
💐
#🌷
🌺••┈••❈✿🌹✿❈••┈••🌺
می گفت :
طوری تلاش می ڪنم
کہ اگر روزی امام زمان (عج) فرمودند
یڪ فرماندہ توپخانہ میخواهـم ؛
بفرمایند محمود بیاید . . .
#شهـید_محمود_رادمهـر
#🌷🌷🌷
@saangareshgh
💠 در محضـــر شهیـــد....
✍یک بار از من پرسید: چقدر منتظر دریافت حقوق ماهیانه ات میمانی؟
گفتم: از همان ابتدای زمانی ڪه حقوقم را میگیرم؛ منتظرم ڪه موعد بعدی پرداخت حقوق ڪی میرسه!
🍁آهی از سر حسرت کشید و گفت: اگر مردم این انتظاری را ڪه به خاطر مال دنیا و دنیا می کشند، ڪمی از آن را #برای امام زمان(عج) می کشیدند ایشان تا حالا #ظهور کرده بودند،
امـام منتظـر نــدارد.😔
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمود_رادمهر
#خاطره
@saangareshgh
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
یکی از دوستانش میگفت :
این محمود ...
تمامِ کارهایش برای خداست ،
حتی جوراب پوشیدن !
نمیپوشد که جلویِ
زخمشدن پایش را بگیرد؛
میپوشد تا پاهایش
داخلِ پوتین محکم باشد
و بهتر کارهایش را انجام دهد.
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_محمود_رادمهر
🍃🌸
💌 وصیت نامه شهید رادمهر:
🌀"اگر میخواهید دنیا و آخرتتان تضمین شود و از مصائب آخرالزمان در امان باشید... اطاعت از ولایت فقیه را بر خود واجب بدانید"
#شهید_محمود_رادمهر🌷
شهید کربلای خان طومان
🔅نماز اول وقت ، چهره نورانی ...
•سال ۹۰ بود که همراه محمود و مهدی ب+ برای مأموریتی به منطقه غرب و به نقطه صفر مرزی رفته بودیم. در حین مأموریت،شبی برای تأمین به کمینگاه رفتیم. کمینگاه در یک پایگاه مرزی بود. سرما شدید و سوزناک بود. همه مان از سرما می لرزیدیم.
•از بس سرما شدید بود، تصمیم گرفتیم صدای اذان صبح که بلند شد به پایگاه برگردیم و نماز را در همان پایگاه بخوانیم. منتظر گذشت زمان بودیم تا زودتر به پایگاه برگردیم. ساعاتی بعد صدای اذان بلند شد. خواستیم برگردیم که متوجه غیبت محمود شدم.
•رفتم بیرون. دیدم در آن سرمای عجیب و غریب وضو گرفته و با پای برهنه روی سنگلاخ های مشغول نماز اول وقت شده است!
• میدانستم به هیچ وجه حاضر به از دست دادن نماز اول وقت نمی شود و بارها دیده بودم در شرایط نامناسب هم حاضر به ترکش نشده بود؛ ولی دیگر فکر نمی کردم که این سرمای شدید را هم به جان بخرد! در آن تاریکی چهره ی نورانی اش دیدنی شده بود...💔
♥️ #شهید_محمود_رادمهر
#نماز_اول_وقت
📒منبع : #کتاب_شهید_عزیز "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" | به روایت همرزم شهید
✓تعجیلدرفرجصلوات؛
الّلهمّصلّعلیمحمّدوآلمحمّدوعجّلفرجَهم