هوالجمیل
مهبط نور
" تقدیم به حضرت آمنه سلام الله علیها" 🌹
صدف می پرورد گوهر اگر انواع نادر را
به جام نور مهبط می شود فرّه، جواهر را
شکوه ایزدی وقتی به بیت النور می تابد
به هستی می دمد طوباترین تذهیب باکر را
سبب در خلقت هستی، دلیل هستی هست است
در این برهان تقدم داده علت، حکم فاطر را
ندارد حاصلی در بر، که بحث ظرف و مظروف است
اگر در بزم صحرا دیدهای تصویر بایر را
میان صدهزاران گونه تنها "سرو" در اوج است
تفاوت ها بود در شأن، هر توصیف وافر را
به "عبدالله"، "عبدالمطلب" همواره می نازید
تنعم می تراود در نگاه از سرو، ناظر را
میان "آمنه" با مادران انبیا، فرق است🌹
مطهّر، طاهره، تضمین کند تقدیر طاهر را
به دامان تا "محمّد" را گرفت، از نور رخشان شد
که گویی مطمئن کرده ست از تشویر، خاطر را
محمّد مظهر تطهیر در ذات بشر باشد
به هر تطهیر تقدیسی بود ممدوح باهر را
محمّد مصدر بودن به "لَولاک" از ازل بوده ست
نه شاید در ادب، غایب شمردن فرد حاضر را
محمد "مطلع النُّور" و محمد "مقطع الخَیر" است
سروده گوییا خالق، به دیوان، بیت آخر را
به تنظیم چنین شعری، ببالد گر به خود دائم
"سعا" تعظیم از جان می کند تصمیم شاعر را💐
مکتب شعر امامیه
مکتب شعردینی درایران
سیدعلی اصغرموسوی
قم - ٢٧ دیماه ١۴٠٣
@saapoem
#saapoem
@saapoem110
آشنایی با بانوی نخبه خرقان...!🍎🍎
نخبگان و فرهیختگان،سرمایه انسانی و معنوی هر جامعه ای هستند و خوشبختانه بخش خرقان زرندیه هم ،کم از این نخبگان ندارد.!👏
خانم دکتر مریم احمدی،بانویی است که زادگاه پدری اش(شهید جاوید الاثر اسماعیل احمدی) روستای دوزج از بخش خرقان است.ایشان در حال حاضر در دفتر حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست به فعالیت اشتغال داشته و همزمان در حال گذران دوره فوق دکتری حقوق محیط زیست در دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران هستند.
خانم احمدی ۲۴ سال سابقه کار حقوقی و امور مجلس در وزارت علوم ،سازمان محیط زیست،صندوق ملی محیط زیست (رییس هیئت مدیره) و تدریس دوره حقوق در دانشگاه تهران را دارند.
یک کارنامه غنی کاری در حوزه مقالات،تالیف ها و تقدیرهای فراوان در سوابق خانم دکتر احمدی به چشم میخورد....
منجمله تألیف دوکتاب:
آشنایی با حقوق محیط زیست و مسولیت حقوقی دستگاههای دولتی مرتبط در زمینه آلودگی هوا.....
چند تن از حافظان طبیعت ساوه و زرندیه به اتفاق رییس اداره محیط زیست شهرستان زرندیه در روز پنجشنبه ۲۷ دی۱۴۰۳ در روستای دوزج خدمت این بانوی گرامی و افتخار خرقان رسیده و تجدید دیداری با ایشان نمودند.به امید سلامتی و موفقیت های روزافزون برای خانم دکتر احمدی...!
هدایت شده از مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
هدایت شده از مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
هدایت شده از مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
اندوه درد🌷نذرحضرت رقیه سلام الله علیها🌷
اندوه و داغی که دارد ، تصویر دردی بزرگ است
دردی که مثل اسارت ، زخم نبردی بزرگ است
با خود نشستن ، نگفتن ، از التهاب درونی
شاید فرو خوردن غم ، در بغض فردی بزرگ است!
گفتم چگونه بگویم ، از موج غم های کوچک
وقتی سخن از شکوه دریانوردی بزرگ است؟!
در ازدحام شب و غم ، همپای خورشید می رفت -
گویی که دست نحیفش ، در دست مردی بزرگ است
فریاد او را که پژمرد ، دیدم که مردم شنیدند
وقتی که آهسته می گفت: دردم چه دردی بزرگ است🌷
مکتب شعر امامیه
سیدعلی اصغرموسوی
قم - ۱۳۷۶
#حضرت_رقیه
#آرزوی_قشنگ_بابا
#سیده_فاطمه_معصومه_موسوی
#سیده_معصومه_موسوی
#سعا
#saapoem
@saapoem
هدایت شده از مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
7.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو را ناگاه🌹
«تقدیم به عزیز رفته تا ملکوت، سیده فاطمه معصومه موسوی رحمة اللّه و رضوانه علیها، در شب سالگشت تولدش۳۰ دیماه۱۳۷۷ 🕯️🎂🌹🥀۸
در تصادف با ۲۲ سال سن، ۲بهمن ۱۳۹۹ دانشجوی علوم پزشکی در قم به ساوه، دیدار ملکوت رفت، روحش شاد و یادش گرامی روزگاران باد آمین یا رب العالمین 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
دلم زخمیترین زخم است، اما آه کم دارد
برای یک نفس خالی شدن، همراه کم دارد
هنوز ای شام دلتنگی، خیالم در سحر جاری ست ...
اگر چه آسمان امشب، فقط یک ماه کم دارد!
تمام بغضهایم را نثار سینه خواهم کرد
اگر در همزبانیها، دل من،چاه کم دارد
🥀همیشه غرق درخودمی شوم،شایدنمی خواهم-
نگاهم ناگهان گوید: تو را ناگاه کم دارد!🥀
نگاهم می کنی، اما همیشه ،مثل لبخندی🙂
که هر لحظه درنگی، فرصتی کوتاه، کم دارد...🥀
سید علی اصغرموسوی (سعا)
قم / ۱۳۷۶
دکلمه شعر: سرکارخانم مریم سخندان💐
🙏
#سیده_فاطمه_معصومه_موسوی
رحمة اللّه علیها 🕯️🎂🥀🌹
هوالعلیم
سیده معصومه موسوی(#سیده_فاطمه_معصومه_موسوی) ۳۰ دیماه۱۳۷۷ در یک خانواده ساوجی در قم متولد شد. فرزند سیدعلیاصغرموسوی(نظریهپرداز ادبیات دینی) و بانو پروین شیری، تحصیلات مقدماتی را در دبستان مدرس و راهنمایی حضرت امام محمدتقی گذراند و از دبیرستان سبحان دیپلم گرفت. او طراح آزمونهای موسسه کنکور رشتههای پیراپزشکی بود و همزمان در دو رشته دانشگاهی تحصیل می کرد، روانشناسی را در دانشگاه پیام نور قم و پرستاری را در دانشگاه آزاد ساوه می گذراند. موسوی در تمام مراحل تحصیل شاگرد اول بود و به دلیل علاقه به «جراحی مغز و اعصاب»، قبل از فوتش برای قبولی در کنکور آماده می شد؛ هر چند پدرش سهمیه ایثارگری داشت ولی به دلیل تعهد به اصالت علم هیچ گاه نمی خواست مدارج علمی را از راه سهمیه پیش برد. او از همان دوران ابتدایی، قرائت قرآن، نقاشی و نگارش را دوست داشت و از روی تاثیرپذیری از آثار پدر هنرمندش شعر و مطالب ادبی مینوشت. موسوی در طول سالهای تحصیل رتبه ممتاز استانی در المپیاد علمی - ادبی دانشآموزی، رتبه اول مسابقات فوتسال قهرمانی مدارس ناحیه را کسب کرد و نیز دوره های آموزشی ترجمه و مفاهیم قرآن کریم (سطح یک)، دوره مقدماتی امداد و کمکهای اولیه هلال احمر را گذارند. او به طور جدی نویسندگی را از ۱۶ سالگی آغاز کرد و توانست با دفتر تبلیغات حوزه علمیه، نشریات ره توشه، پیام زن و پرسمان، در انواع قالب های مقاله، متن ادبی و طنز همکاری کند. او علاوه بر سرایش اشعار، در ۳ کتاب تالیفی مشترک از جمله سبد رسانه ای، راهکارهای پیشگیری از اعتیاد در اسلام(در دست چاپ)، مجموعه داستان های فصل ها و وصل ها(نگارنده بخش کارشناسی روانشناسی) آثار پژوهشی خود را به چاپ رساند. موسوی همچنین به خواهر در مصاحبه و نگارش کتاب های پوشش و آرامش، زندگینامه داستانی شهدای شعبانیه و ویراستاری و نمونهخوانی کتاب فاطمه(س)، مادر تمام خوبیها کمک می کرد. او چندینبار بهعنوان برگزیده از طرف بسیج دانشآموزی قم و یکبار هم بهعنوان نماینده شهر اراک منتخب از سوی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اراک به شرکت در همایش پژوهشی – هنری دعوت شد. موسوی در فعالیت های اجتماعی و یاری به نیازمندان نیز مستعد بود، برخی از اقدامات خیرش عبارتند از: کمک به ادامه تحصیل چند دختر ترک تحصیل کرده، تهیه جهاز برای عروسان مستضعف، بستهبندی و توزیع مواد غذایی برای نیازمندان، تهیه کیف و لوازمالتحریر برای دانشآموزان، معرفی دوستانش برای کار به موسسات علمی – فرهنگی، یافتن داروهای کمیاب برای بیماران و ...
... سرانجام در روز اول بهمن ۱۳۹۹ هنگام رفتن به دانشگاه ساوه در ابتدای خروجی قم تصادف کرد و در اثر خونریزی داخلی چندساعت بعد در بیمارستان شهید بهشتی قم از دنیا رفت. مزار او در قطعه ۲۰ آرامستان حضرت معصومه(س) در شهر قم است.
روحش شاد و یادش گرامی روزگاران باد آمین یا رب العالمین 💐
#الفاتحه
#سیده_فاطمه_معصومه_موسوی
#سیده_معصومه_موسوی
https://eitaa.com/saa_institute
هدایت شده از مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
جنگ جنگ ☠️
زندگی که از اول هیچ بود و هیچ انگار!
می کنم به بدبختیم سال های سال اقرار!
اول جوانی را هردو جنگ ویران کرد:
جنگ با عراقی ها، جنگ با ندانمکار!!
مرخصی که بودم :جنگ! داخل یگان هم جنگ!!
جنگ و جنگ وجنگ، آری، زخم هر یکی بشمار!!!
"نسل خاک برسرها"، در تمام میدان ها
زخمیان جنگ ، اما دل نداده بر اغیار!!
خسته از شماتت،جنگ!خسته از حماقت، ننگ!
طعنه های بی پولی! نوعروس دل افگار!!!
قامتم بلند، اما، قد بخت بس کوتاه!
قبل بمب و موشک ها ، هیکلش شده آوار!
دست بی نمک، بی سود! آرزو به دل مسدود!
اف بر این سرشتم باد! از ازل که شد خش دار
حالیا به پیری هم، فتنه های جنگ از نو
در درون و در بیرون ، می شود فقط تکرار!
ای سرشت ویرانگر، ساعت بد منحوس
کی از این همه کابوس، می کنی مرا بیدار؟!👽💀☠️
سیدعلی اصغرموسوی
قم ـ ٣بهمن ١۴٠٣
شعر شما در قالب غزل نیمایی سروده شده و از لحاظ محتوایی به جنگ، رنج، بیعدالتی و تأثیرات مخرب آن بر زندگی فردی و اجتماعی اشاره میکند. این شعر سرشار از احساس خشم، ناامیدی، و اعتراض است که با بهرهگیری از تصاویر قدرتمند و بیان صریح، به خوبی حس تلخی و سرگشتگی شاعر را به مخاطب منتقل میکند. تحلیل بخش به بخش شعر به این شکل است:
---
موضوع اصلی: جنگ و اثرات آن
شاعر در این شعر از جنگ بهعنوان تم اصلی استفاده کرده و آن را نمادی از نابسامانی، خشونت، و بیعدالتی معرفی میکند. جنگ نهتنها جنگ نظامی، بلکه جنگهای درونی و اجتماعی را نیز شامل میشود که تأثیراتی مخرب بر زندگی انسانها داشته است.
---
آغاز شعر: حس پوچی و تلخی زندگی
> زندگی که از اول هیچ بود و هیچ انگار!
میکنم به بدبختیم سالهای سال اقرار!
شاعر زندگی را از ابتدا پوچ و بیمعنی میداند و با بیان "اقرار به بدبختی"، نوعی حس تقدیرگرایی و پذیرش ناگزیری شرایط را بیان میکند. این سطرها پایهگذار فضای تلخ و تراژیک شعر هستند.
---
اشاره به جنگهای گذشته و حال
> اول جوانی را هردو جنگ ویران کرد:
جنگ با عراقیها، جنگ با ندانمکار!!
شاعر به جنگ ایران و عراق و همچنین به نبردی نمادین با "ندانمکارها" (افرادی که با ناآگاهی و تصمیمات اشتباه به مشکلات افزودهاند) اشاره میکند. این بخش نقدی است بر سیاستها و رفتارهایی که زندگی نسلها را تحت تأثیر قرار دادهاند.
---
تکرار جنگ و زخمهای آن
> مرخصی که بودم: جنگ! داخل یگان هم جنگ!!
جنگ و جنگ و جنگ، آری، زخم هر یکی بشمار!!!
تکرار کلمه "جنگ" تأکیدی است بر فراگیری و تداوم این معضل. شاعر نشان میدهد که هیچگاه از اثرات جنگ رها نشده است، چه در میدان نبرد و چه در زندگی روزمره.
---
تصویر نسل ویرانشده
> "نسل خاکبرسرها"، در تمام میدانها
زخمیان جنگ، اما دل نداده بر اغیار!!
شاعر با تلخی به نسل خود اشاره میکند و آن را "نسل خاکبرسرها" مینامد. این نسل با وجود تمام زخمها و رنجها، همچنان وفادار به ارزشهای خود باقی مانده است. این وفاداری در عین حال که قابل تحسین است، حسرت و ناکامی آنها را نیز نشان میدهد.
---
شکایت از زندگی اجتماعی و شخصی
> خسته از شماتت، جنگ! خسته از حماقت، ننگ!
طعنههای بیپولی! نوعروس دلافگار!!!
شاعر از فشارهای اجتماعی، فقر، و ناکامیهای شخصی مینالد. نوعروس دلافگار نمادی از امیدهای ازدسترفته و زندگی ناتمام است.
---
تصاویر قدرتمند از شکست و نابودی
> قامتم بلند، اما، قد بخت بس کوتاه!
قبل بمب و موشکها، هیکلش شده آوار!
تصاویر "قد بلند اما بخت کوتاه" و "هیکل آوار شده" بهخوبی حس نابودی و فروپاشی را منتقل میکنند. این سطرها نشاندهنده شکست آرزوها و دستاوردهای فردی تحت تأثیر جنگ هستند.
---
نقد سرشت و تقدیر
> اف بر این سرشتم باد! از ازل که شد خشدار!
شاعر از سرنوشت و سرشت خود گله دارد و بهنوعی خشم و اعتراض به تقدیر را نشان میدهد. این سطر به مفهوم جبرگرایی و ناتوانی انسان در تغییر سرنوشت اشاره میکند.
---
پایان: چرخه بیپایان فتنه و جنگ
> حالیا به پیری هم، فتنههای جنگ از نو
در درون و در بیرون، میشود فقط تکرار!
شاعر نشان میدهد که جنگ و فتنه پایانپذیر نیستند و حتی در دوران پیری نیز همچنان زندگی را تحت تأثیر قرار میدهند. این سطرها حس ناامیدی و بیپایانی مشکلات را تقویت میکنند.
---
جمعبندی: انتقاد از سرشت و زمانه
> ای سرشت ویرانگر، ساعت بد منحوس
کی از این همه کابوس، میکنی مرا بیدار؟!
شاعر در پایان بهطور مستقیم سرشت و تقدیر را خطاب قرار میدهد و خواهان رهایی از این چرخه کابوسوار است. این پایانبندی، حس تلخ و ناامیدی شعر را به اوج میرساند.
---
نتیجهگیری:
این شعر با استفاده از زبانی صریح، تصاویری قوی، و تمهایی از جنگ، ناامیدی، و اعتراض، یک روایت صادقانه از رنجهای نسلی و فردی ارائه میدهد. شاعر بهخوبی توانسته است با ترکیب احساسات و تصاویر، مخاطب را با خود همراه کند و پیام خود را منتقل کند✍️📚✅
کنید
ChatGPT said:
ChatGPT
تحلیل شعر "جنگ جنگ" از سید علی اصغر موسوی
1. محتوایی و مفهومی
شعر بهطور عمیق به اثرات ویرانگر جنگ و پیامدهای آن بر زندگی فردی و جمعی میپردازد. شاعر از دیدگاه شخصی و تجربی، تأثیرات مخرب جنگهای داخلی و خارجی (جنگ ایران و عراق و بحرانهای اجتماعی) را روایت میکند. مضامین برجسته شامل:
انتقاد اجتماعی: به حماقت، بیتدبیری و تأثیرات جنگ بر جوانی و زندگی نسل خود اشاره میکند.
حسرت و یأس: شاعر به ناکامیها و محرومیتها اعتراف کرده و تصویر سیاه و تلخی از زندگی ترسیم میکند.
2. ساختاری
زبان و بیان: زبان ساده، صریح و گاه طنز تلخ در القای حس درد و رنج مؤثر است.
وزن و قافیه: شعر با وزن روان و استفاده از قافیههای هماهنگ، موسیقی درونی مناسبی ایجاد کرده است.
تصاویر شعری: از تصاویر ملموس و استعارههایی چون "بخت کوتاه"، "نسل خاک برسرها" و "قد هیکل آوار" بهره برده است.
3. انتقاد یا نقطه قوت
نقطه قوت: بیان بیپرده و شجاعانه از رنج نسلها در سایه جنگ.
نقطه ضعف احتمالی: غلبه فضای یأس ممکن است حس ناامیدی مطلق به مخاطب القا کند.
نتیجهگیری
این شعر یک اثر اجتماعی قوی است که بهخوبی تاثیر جنگ بر زندگی فردی و اجتماعی را با زبانی تأثیرگذار و دردناک بیان میکند.📲✍️📚✅
🌷
شب جمعه، شب رحمت
و یادعزیزان رفته تاملکوت.
به یاداموات بزرگوارمان،جمیع شهدای اسلام، شهدای کرب بلا،و اهل بیت علیهم السلام درآستانه شهادت حضرت باب الحوائج امام موسی بن جعفر علیه السلام ، همچنین شعرا،علما،اندیشمندان، مادحان ادبیات دینی، فقرا وتمام بی وارثان وبدوارثان و تمام محرومین جامعه جهانی، شهدای مظلوم فلسطین، لبنان، غزه و ...
و همچنین درسومین شب درگذشت استاد فرهیخته"بانو حاجیه خانم پروین دهدایی"(رحمة اللّه علیها) و به مناسبت چهارمین سالگشت فوت یاسمین دخت عزیزم "سیده معصومه موسوی" ( رحمة اللّه علیها)
و «والدین » معزز بنده واموات محترم اعضای گروه (رحمت اللّه علیهم اجمعین) در این شب آکنده از «صلوات بر اهل بیت سلام اللّه علیهم اجمعین »
لطفا «فاتحه» ای با صلوات بر محمد و آل محمد، عنایت کنید:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک عدوهم من الجن و انس، من الاولین والآخرین، آمین یا رب العالمین
عظم اللّه اجورنا و اجورکم واجرکم عنداللّه کثیرا💐
#فاتحه
#شب_جمعه
@saapoem
🌷🖋️📚