eitaa logo
کانال انجمن پژوهشگران ادبیات دینی ایران موسسه فرهنگی هنری" سعا"
113 دنبال‌کننده
801 عکس
291 ویدیو
23 فایل
انجمن پژوهشی ادبی-دینی-عرفانی، اجتماعی و متون نثر ادب دینی دبیر انجمن : استاد موسوی #سعا قم : خیابان بعثت - بعثت ١۶ - پلاک ۶۶
مشاهده در ایتا
دانلود
کشف، شهود 🌹 کشف رازاست،نگاهم به پریشانی نیست موج این آینه را، صحبت حیرانی نیست موج در موج به کثرت زده تمثیل جمال حلقه در حلقه به جز وحدت کیهانی نیست تو در آن برزخ گیسو به سیاهی خرسند من به دنبال سحرگاه که زندانی نیست! ای شده مست تجلای خود و چشم حسود- درپی کشف، که این چهرهٔ جانانی نیست! عطرگیسو مگر از غنچهٔ لب لبریز است؟ درفضا جز سخن قمصر کاشانی نیست! بامن از خویش بگو، دردل من، آیا تو - راحتی؟ عشق مزاحم به تن آسانی نیست! »» «« در دل انگارهٔ پیشین به همین قافیه- وزن گفته بودم سخن از نوع غزلخوانی نیست سرمهٔ خواب نبین چشم به یلدا دارد صبح در پنجره خمیازهٔ پنهانی نیست! نقطه چین است، نه آژنگ! که پیرم خوانی گرچه این پیر، همان طفل دبستانی نیست! با الفبا سخن عشق نیاموز به دل معجم سینه، کم از لهجهٔ تهرانی نیست!! این صراحت که شده اصل شهودم در عشق از همان جنس که پیوسته نمی دانی نیست! «سرزلف تو نباشد، سرزلفی دیگر! از برای دل ما، قحط پریشانی نیست» 🏵️ سید علی اصغر موسوی قم- تیرماه ۱۳۹۹ @saapoem 🌹🏵️🌹
کشف، شهود 🌹 کشف رازاست،نگاهم به پریشانی نیست موج این آینه را، صحبت حیرانی نیست موج در موج به کثرت زده تمثیل جمال حلقه در حلقه به جز وحدت کیهانی نیست تو در آن برزخ گیسو به سیاهی خرسند من به دنبال سحرگاه که زندانی نیست! ای شده مست تجلای خود و چشم حسود- درپی کشف، که این چهرهٔ جانانی نیست! عطرگیسو مگر از غنچهٔ لب لبریز است؟ درفضا جز سخن قمصر کاشانی نیست! بامن از خویش بگو، دردل من، آیا تو - راحتی؟ عشق مزاحم به تن آسانی نیست! »» «« در دل انگارهٔ پیشین به همین قافیه- وزن گفته بودم سخن از نوع غزلخوانی نیست سرمهٔ خواب نبین چشم به یلدا دارد صبح در پنجره خمیازهٔ پنهانی نیست! نقطه چین است، نه آژنگ! که پیرم خوانی گرچه این پیر، همان طفل دبستانی نیست! با الفبا سخن عشق نیاموز به دل معجم سینه، کم از لهجهٔ تهرانی نیست!! این صراحت که شده اصل شهودم در عشق از همان جنس که پیوسته نمی دانی نیست! «سرزلف تو نباشد، سرزلفی دیگر! از برای دل ما، قحط پریشانی نیست» 🏵️ سید علی اصغر موسوی قم- تیرماه ۱۳۹۹ @saapoem 🌹🏵️🌹
🌹✅ اللّهُمَّ اِنّا نَشْکوُ اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَالِهِ خدایا ما به تو شکایت کنیم از نبودن پیامبرمان که درودهاى تو بر او و آلش باد وَغَیْبَهَ وَلِیِّنا وَکَثْرَهَ عَدُوِّنا وَقِلَّهَ عَدَدِنا وَشِدّهَ الْفِتَنِ بِنا وَتَظاهُرَ و از غیبت مولایمان و از بسیارى دشمنان و کمى افرادمان و از سختى آشوبها و از کمک دادن اوضاع الزَّمانِ عَلَیْنا فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ وَاَعِنّا عَلى ذلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ زمانه به زیان ما پس درود فرست بر محمد و آلش و کمک ده ما را بر این اوضاع به گشایش تُعَجِّلُهُ وَبِضُرٍّ تَکْشِفُهُ وَنَصْرٍ تُعِزُّهُ وَسُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَرَحْمَهٍ فورى از طرف خود و برطرف کردن رنج وناراحتى و یارى با عزت و ظاهر ساختن سلطنت حقه و رحمتى مِنْکَ تَجَلِّلُناها وَعافِیَهٍ مِنْکَ تُلْبِسُناها بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ از جانب تو که ما را فراگیرد و تندرستى از طرف تو که ما را بپوشاند به رحمتت اى مهربانترین مهربانان💐💚🙏 @saapoem
يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ🌹
⁉️پرسش : انسان زنده درچند عالم از عوالم حیات (هستی) می تواند حضور پیدا کند؟ سیدعلی اصغرموسوی ضمن عرض ادب و احترام باید عرض کنم.عوالم حیاتی که ازآن ها پرسش شد به عنوان «عالم» هستند و نه کیفیت حضوردرآن عالم! منظوربنده عوالم هستی ازقرارزیر بود: 1- عالم ناسوت (دنیاوخاک وخیال) 2-عالم ملکوت (حس ومثال)3- عالم جبروت (عالم ارواح مومنین و اولیاو انبیا) 4- عالم لاهوت ( عالم متعالی حضرت رسول (ص) قاب قوسین) و بعدی عالم که نه عرش الهی (هو) یا (الله) که محیط برهست و نیست است. واما : ناسوت :عالم (دنیا)خوروخواب و آمیزش و تولد و مرگ و فنا ،خیال و حس ومثال و تصویر ،عقل و روح ؛ است. ملکوت :عالم (برزخ) و حس و مثال و عقل و روح است . جبروت : عالم(ارواح ) ارواج مجرده و عقول ، روح و قرب پروردگاراست. لاهوت : عالم خلوت الهی برای حبیب خود و عالم صفات مقدسه است. تداخل درهرکدام باید دارای مراتبی باشد که "ادراک" آن عالم و حضورش برای شخص "مدعی" مشخص کند! حال فرض گیریم کسی از عرفا و صلحای روز گاروفات کند به کدام عالم متعلق خواهد بود تا "قیامت کبری"؟! چگونه می تواند شخص "زنده" ! که نه پیامبر است و نه امام ! وارد عالم "ملکوت " - آن هم نه درخواب ، که دربیداری- شده و با شخصیتی از عرفا و یا صلحا ارتباط برقرارکرده و گفت و شنود داشته باشد؟ اصلااین " کشف " و عالم کشف ! مال کدامیک از عوالم گفته شده است؟! مگرمی شود بدون "مرگ" وارد عالم ملکوت شد و با افراد برزخی به مصاحبه پرداخت ؟! حال ببینیم چه جوابی دوستان پژوهنده دارند ، برای این همه "کشف و مکاشفه "هایی که برای برخی می نویسند و عوام هم تصدیقشان می کنند؟!⁉️ 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✍️الهام📚 تقدیم :به روح آقام «ره»و روضه های خاطره انگیزش🌷🌴 گفت: «هیهات»که«ذلت»ببردنام ازمن! یا خطر نیز برد، فرصت آرام از من چشم خورشید مگر کور شود، تا بیند شب ستانده ست دراین معرکه‌ها کام ازمن! پرتوافشان ترازآن چشمه‌ی نورم ، که سحر آسمان شعله گرفته ست، فقط وام از من گفت و خوش گفت: بیا در صف عاشورا باش عشق با تو، خطر مسلخ و فرجام از من! * * ... سال‌هارفت وگذشت ازپی هم، تاآمد آن که می‌برد، سحر خاطره‌ی شام از من کربلا در سخنش، مشتری دیگر داشت هر که می‌گفت، ببر در دل خود نام از من دید چون سمت تماشای مرا، با من گفت: شوق پروازهرآیینه ز تو، بام از من! ملکوتی که شکفت از دم میخانه‌ی او برد در خلسه‌ی می، نشوه‌ی صد جام از من سال‌ها رفته، هم او رفته، همی گلبانش لیک مشکل ببرد فاصله، الهام از من مکتب شعرامامیه سیدعلی اصغرموسوی 1385- قم
🌹آرزوی قشنگ بابا می چکند از نگاه ها، پنهان اشک ها، یادگار دریایند آسمان هم به گریه می آید وقتی از چشم «کودکی»، آیند کودکی مانده در دل غربت خفته امّا درون ویرانه آن که روزی نگاه زیبایش شد حدیث هزار پروانه جرم او را کسی نمی دانست جرم پروانه را نمی دانند آن چه مردم شنیده می گویند رسمِ جانانه را، نمی دانند چشم ها را گشوده، می نالید در فضای غریبِ ویرانه مثل شمعی که اشک می ریزد در سکوت حزینِ یک خانه ناله هایش، اگرچه می گفتند: «غربت خانه کرده بی تابش» دور می زد درون تاریکی لحظه لحظه، نگاه بی خوابش جست وجوهای او، نشان می داد انتظار کسی، به جان دارد! سر به بالا گرفته، می پرسید: عمّه، این خانه، آسمان دارد؟! آسمان را گرفت در آغوش مثل یک عقده در گلو، افسرد آرزوی قشنگِ «بابا» هم! در همان آخرین نگاهش، مُرد🌷🥀🍁 مکتب شعر امامیه سیدعلی اصغرموسوی قم - ۱۳۷۵ @saapoem
دیدار: استاد سيد تنویرحیدر از پاکستان🇵🇰، سیدعلی اصغر موسوی از ايران🇮🇷، ۳۱مرداد۱۴۰۱ /۲۲ اوت۲۰۲۲ / قم🕌
🍁🍂درخت خشک بامن نگوکه قسمت من گشته بخت خشک من ازتودلشکسته ترم،ای درخت خشک! بگذارآب ودانه پرستان هرزه را- عادت بکن به نام خودت:تیره بخت خشک! رسم زمانه است ونداردتعجبی! تامیشودهمیشه به صندوق رخت خشک🍂 سیدعلی اصغرموسوی قم - ۱۳۷۸ @saapoem
🍁🍂درخت خشک بامن نگوکه قسمت من گشته بخت خشک من ازتودلشکسته ترم،ای درخت خشک! بگذارآب ودانه پرستان هرزه را- عادت بکن به نام خودت:تیره بخت خشک! رسم زمانه است ونداردتعجبی! تامیشودهمیشه به صندوق رخت خشک🍂 سیدعلی اصغرموسوی قم - ۱۳۷۸ @saapoem
سیدعلی اصغرموسوی : 😊 درزمانی که در استان اصفهان "نیروی هوایی ارتش" به عنوان درجه دار عملیات (رادار) خدمت می کردم ، به عملیات مواضع پدافندی "پلی اکریل" فرستاده شدم . فرماندهی داشت به نام سرگردآقایی (اصفهانی الاصل) می گفت : تورا به خدا از اینجا برو ! من ۳۰۰ نیرودارم که مثل "گوسفند" از من اطاعت می کنند! {تو گرگی ، تو فیلسوفی ، تو اهل فکر ی}. من کسی می خوام که فقط "اطاعت " کنه !! تو میای داخل این سیصد نفر، اونوقت «گردان» ام از دستم میره ! اونوقت من "سکته "می کنم می میرم و روز قیومت دامن پیغمبر خدا رو می گیرم میگم این پسرت منو کشت !!!😄. الله اکبر از روزگاری که دیده ام !!!😜🌹💡📚 @saapoem
سیدعلی اصغرموسوی : 😊 درزمانی که در استان اصفهان "نیروی هوایی ارتش به عنوان درجه دار عملیات (رادار) خدمت می کردم ، به عملیات مواضع پدافندی "پلی اکریل" فرستاده شدم . فرماندهی داشت به نام سرگردآقایی (اصفهانی الاصل) می گفت : تورا به خدا از اینجا برو ! من 300 نیرودارم که مثل "گوسفند" از من اطاعت می کنند! {تو گرگی ، تو فیلسوفی ، تو فکر می کنی } !! من کسی میخوام که فقط "اطاعت " کنه !! تو میای داخل این 300 نفر و گردانم از دستم میره ! اونوقت من "سکته "می کنم میمیرم و روز قیومت دامن پیغمبر خدا رو می گیرم میگم پسرت منو کشت !!!😄 الله اکبر از روزگاری که دیده ام !!!😜🌹💡📚 @saapoem
سید علی اصغر موسوی «سعا» شاعر، نویسنده، پژوهشگر ونظریه پرداز مکتب شعر امامیه: https://www.aparat.com/v/PeATi استواردوم فنی سیدعلی اصغرموسوی / پدافند هوایی ارتش/ خاطرات دفاع مقدس https://www.aparat.com/v/VlaId استواردوم فنی سیدعلی اصغرموسوی /خاطرات دفاع مقدس. پدافند هوایی خارک قسمت 1 https://www.aparat.com/v/Rs96E saapoem استادسیدعلی اصغرموسوی /استواردوم فنی (سابق) نهاجا/ خاطرات جنگی خارک https://www.aparat.com/v/GO9LU https://www.aparat.com/v/GzpE8
🥀پژواک خاک🥀 ✍️تقدیم به روح «یاسمن دخت» عزیزم «سیده فاطمه معصومه موسوی «ره»🌷🥀🙏 ای رها گردیده از آیینۀ زنگار خاک خاک بر آیینۀ چشمم کشیدی سرمه‌ناک تو، میان ابرهای ماورایی غرق نور من، اسیر گورها در وسعت پژواک خاک من، به پاس غم، فروخشکیده درقاب زمین تو، به شوق آسمان، روییده تا افلاک، تاک ابلهی‌ها بین که دارد انتظار از من، زمان! تا کنم یادتو را از سینه همچون اشک، پاک خاک می‌گوید فراموشت کنم، اما چرا؟ لحظه لحظه،دم به دم یادتواَم،روحی فداک داغ‌ها بر دل، شب و روزم چو ابیات غزل زخم‌هابرجسم وجان،مصرع به مصرع،چاک چاک خاطراتت در گذار از ذهن مغشوشم، قشنگ جای انگشتان دستت روی قلبم، تاب‌ناک حسرت دیدار تو، جان «سعا»، شد آرزو گربمیرم درفراقت،«یاسمینِ»من،چه باک! سیدعلی اصغرموسوی ۱۲شهریور ۱۴۰۱ 🌷🥀 ...و چه تلخ است داغ آرزو دیدن!! و چه سخت است سخن از « یاسمنی» که ناگاه پژمرده!😥🏴🥀رحمة اللّه علیها🍂 🥀 🏴 خزان وزید به آغوش سبز پیرهنم سیاه شد همه جا، آرزوی «یاسمنم» 🍁🍂 چگونه خاطره ات را به خاک بسپارم؟! 😢 هنوز منتظر « دیدنت به خانه » منم!😭🌹🏴 @yasaman1377_1399
✅روزگار شَگال‌پرور روزگار همیشه دون‌پرور! تابه کی میوه کال‌پروردن؟! شیر را همکنام با تصویر، پشت قابش شغال‌پروردن؟! ای ضمیر نبوده در قاموس؛ ناخلف‌زاده، منعکس‌ناموس! تابه کی در پلشت ایّامت سفلگان را مَجال‌پروردن؟ چون تفکّر نمانده و پرهیز؛ باد پیچانده در عباها، نیز می کنی همت سخنور، پست؛ در پی قیل‌وقال‌پروردن! چوب‌های همیشه خیست را؛ می‌کنی بی‌شمار با تبلیغ! به گمانت که می‌شود آتش؛ با چنین تَرزغال‌پروردن؟ بسکه اشکال در بساطت هست؛ کاروبارت شده ز خودخواهی روی دست نحیف اهل قلم؛ ساس با زخم گال‌پروردن! سال‌ها رفت، کسوت شاعر؛ شد نصیبِ جماعت ناشر جای تولید محتوا، کارت؛ منبع ابتذال‌پروردن! وارثان سنایی و سعدی؛ اهل حکمت، تو را نمی‌بینند روزگارت شده به هر آغل؛ گوسفند حلال‌پروردن! ** خسته‌ام از نگاه سنگینت؛ از دروغین‌شکوه رنگینت! عمرم از دست رفت و درگیرم؛ تازه در ارتجال‌پروردن! دیگران را همیشه تضمینی؛ با من اما، بدون تمکینی دائماً دشمنیّ و در کینی؛ کار و بارت شَگال‌پروردن! با «سعا» آشنا نخواهی شد! بوعلی‌وار در پی عقل است عین ذره، نهان ز هر جمعی؛ در سلوکِ کمال‌پروردن در سلوکی که باورش سخت است! مثل این مصرع پرازایهام: گل شدن در سپیده‌گاهی نغز؛ پرده‌دار جمال‌پروردن! روزگار همیشه دون‌پرور! غافل از من شدی، ولی هرگز نه مکدّر، نه منفعل هستم؛ از خیال مُحال‌پروردن شاعرم، قیمتی‌ترین ابرم؛ مثل باران زلال می‌بارم گاه با اشك و گاه باخنده؛ جاری‌ام در زلال‌پروردن جام عشقم به دست آماده؛ خطّ جورم به جام، جم‌آرا شور شعر و شراب در نبضم؛ مست مست از خیال‌پروردن! سیدعلی‌اصغر موسوی قم - ۱۵ شهریور ۱۴۰۱    ✍️📚 #شاعر#شاعران_ایران #شعر_آیینی @saapoem @saapoem84 @saapoem1400 @saapoem110 @parwaneha_ @artqom_ir @adabiyatqom @anjoman_adabi_qom https://t.me/saapoem
🌴🌷📜حديث أربعين چهل روز از پی هم را، «حدیث اربعین» گفتن حکایت می کند از عشق، تا قلبِ یقین گفتن مسیر کاروان ها را غروب جاده می داند اگر خواهد غم غربت به تصویری حزین گفتن گذشته قرن ها اما، هنوز از عشق لبریز است رخِ«مهر»ی که می خواهد به «ماه» اش آفرین گفتن! مسیر «راهپیمایی» شمیم «عطر»او دارد اگر خواهدبه «زوّارش»رموز اربعین گفتن مشام جانِ«جابر» را چنان مدهوش «تربت» کرد که در«اکمال دین»باید ز تضمینی چنین گفتن به هوش آمد کمی جابر، «حبیبی یاحسین»اش را کنون صدها زبان خواهد، به لحنی دلنشین گفتن! قدم ها صرف راه حق، ولی از«حق» سخن، هرگز! نمی خواهنداین مردم که ترک«آن واین» گفتن! «شهیدِکربلا» خود را فدای دین جدّش کرد به روز اربعین باید، فقط از «دردِدین» گفتن! 📜📚🌴 مکتب شعردینی درایران مکتب شعرامامیه سیدعلی اصغرموسوی مهر۱۳۹۸/أربعين ١٤٤١ @saapoem
🌹گاه در چشم تر و گه در مژه، گاهی به خاک همچو اشک ناامیدی ،خانه بر دوشیم ما💐👌 بیدل دهلوی https://telegram.me/saapoem
🌹ققنوس عاشق 🥀 رفت و آغوش به آغوش تماشا وا کرد در دل حادثه فریاد زنان، غوغا کرد پیکر زخمی خود را به تماشا، سوزاند مثل ققنوس که آغوش به آتش، وا کرد! صحبت از یک زن دریا دلِ دریا روح است که به همراهی همسر، گذر از صحرا کرد سخن از وحدت محض است که در توفان‌ها قطره کوچید و شتابان سفر دریا کرد قدرت عشق چنان جاذبه انگیخته بود لیلی غرق جنون، راه حرم، پیدا کرد همسر خوب "وهب" طاقت پاییز نداشت! سهم آیینۀ خود، قامت عاشورا کرد 🌷🌴 مکتب شعردینی درایران مکتب شعرامامیه سیدعلی اصغرموسوی قم-1381/8/1 🌷🌹 تقدیم شده به: شهیده مظلومه همسر وهب بن عبدالله کلبی(ره)🌹 https://telegram.me/saapoem @saapoem84 @saapoem1400 @parwaneha.ir @artqom_ir @adabiyatqom @anjoman_adabi_qom https://t.me/saapoem