📌وزیر تنهایی
🔹پس از وزیر «تنهایی» وزیر «خودکشی» هم به کابینه #انگلیس اضافه شد!
🔸انگلیس که زمانی به عنوان مادر و منشأ انقلاب صنعتی و #سکولاریسم و #مدرنیسم به خود میبالید، اکنون از پیامدهای منفی این انقلاب، بیش از هر جامعه دیگری رنج میبرد و بحران معنوی در این کشور، به درجهای رسیده که دیگر محافل #سیاسی و #رسانهای این کشور نمیتوانند آن را پنهان کنند.
#وزیرخودکشی
#وزیرتنهایی
@maanaviatpasuhi
🔴 "انرژی" به جای "خدا" و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن 🔴
🔻به این کلمات و جملات دقت کنید:👇
« هوشمندی، هوش نامحدود، ارتباط با کائنات، تجسم خلاق، فقط دوست داشته باش... صبح که بیدار شدی، اول به مقابل آینه برو و به خودت سلام کن... هر روز خودت را ببوس... فقط برقص و بخند و شاد باش... بی تفاوت محض باش.. مشکلات دیگران به تو مربوط نیست.. خودت را دوست داشته باش... هیچ چیز را سخت نگیر ... گریه کردن ممنوع... همه چیز توهم است... خدا در درون توست... خدا جمع انسانهاست. (معاذالله)... مثبت باش... خبرهای بد را گوش نکن... »
اینها عصاره و فشرده ای از انواع و اقسام کتاب ها، رمان ها، مقالات و مطالبی است که تحت عنوان "#مثبت اندیشی"، "راه های #موفقیت"، "روان شناسی و #درمانگری روحی" و... در جامعه ما رواج یافته است. اثاری که نوعی #سبک_زندگی جدید را به جامعه و خصوصا جامعه جوان ایران، تزریق کرده است. سبکی از زندگی که در آن، #خوشی و #لذت گرایی، اصالت دارد و هر آنچه به این اصل ضربه بزند، دورریختنی و زائد است، حتی اگر به مولفه های دینی و هویتی فرد مرتبط باشد.
🔻حوزه ترجمه و نشر ایران، از دهه هفتاد بدین سو، به انتشار آثار نویسنده ها و سخنرانان این جریان (تحت عنوان چهره های #انگیزشی) پرداخته است. کتاب هایی همه فهم و عامهپسند، (اصطلاحا کتب تجاری روان شناسی) که هر فردی با هر میزان سواد میتواند بسیاری از این کتابها را بخواند، بفهمد و به دلیل القای انرژی مثبتی که در اینگونه کتابها موج میزند، از خواندن آن لذت ببرد.
🔻"انرژی محوری"، "انرژی کائنات"، " تفکر مثبت بدون تلاش"، "لذت گرایی و سرخوشی" و "خودگرایی"، و نیز نسخه نویسی روان شناسانه بر پایه تجربه شخصی (و نه اصول علمی) وجه مشترک همه این آثار است.
این افراد اگر چه ایده های مختلفی را از جمله در روان شناسی و روش های موفقیت و مدیریت و.. مطرح کرده اند، اما یکی از بخش های اصلی اندیشه و آثار آنها، تعلیمات باطنی و برنامه تغییرات روحی و معنوی است. از همین رو، یا به شکل غیرمستقیم بسترساز #عرفانها و #معنویتهای_انحرافی بوده اند و یا مستقیما با ایجاد برخی مکتبها و عرفانهای کاذب با تکیه بر آموزههای کتب روانشناسی موفقیت و مثبتاندیشی، موج مضاعفی در دین زدایی از درگاه روان شناسی را رقم زده اند.
🔻 چهره های اصلی این جریان در سه دسته قابل تقسیم بندی هستند:
1️⃣ پیام آوران "انرژی به جای خدا"
ژوزف #مورفی، وین #دایر، راندا #برن، از جمله پیام آوران و تئوریسین های #انرژی به جای #خدا هستند. اساس تفکر آنها، بر مبنای " #قانون_جذب "، "کافی بودن ندای درون برای سعادت انسان" و جایگزینی "انرژی" و "قدرت ذهن بشر" به جای "خدا" به عنوان قدرت لایتناهی و نیروی محرکه هستی است.
2️⃣ تجاری سازی "انرژی به جای خدا"
ناپلئون #هیل، برایان #تریسی و آنتونی #رابینز را می توان حلقه های وصل "قانون جذب" و "انرژی خدایی" به #تجارت و #بازاریابی دانست. آنها قانون جذب را به عنوان تحفه جدید در باب موفقیت و خلاقیت در امر تجارت تئوریزه و تبلیغ می کنند. کتاب هایی چون «موفقیت نامحدود در 20» روز از آنتونی رابینز، «قورباغه را قورت بده» از برایان تریسی، «بیندیشید و ثروتمند شوید» از ناپلئون هیل با همین کارکرد از جمله پرفروش ترین کتاب های سال های گذشته در ایران بوده اند.
3️⃣ "انرژی به جای خدا" و سبک #زندگی
در بعدی دیگر، برخی نویسندگان و سخنرانان نیز به نسخه نویسی بر پایه همین طرز فکر در مسائل جسمی، فردی و جنسی پرداخته اند. «مردان مریخی، زنان ونوسی» از جان گری، «صد راز موفقیت در زندگی زناشویی» از دیوید نیون، «تک نسخه کامیابی» از اندرو متیوس، «عاشق خودت باش» از سارا ماریا، همگی درصدد نشان دادن راه و روش زندگی و موفقیت بر اساس "انرژی_خدایی" در حوزه سبک زندگی برآمده اند.
🔻باید گفت، مهم ترین و خطرناک ترین پیامد و تاثیرگذاری این جریان، بر حوزه اعتقادی و سبک #زندگی متمرکز است.
خودمحوری ناشی از نگاه و رویکرد سودگرایی و لذت گرایی، #فردگرایی، بی خیالی، بی تفاوتی و تنبلی ذهنی و عملی و.. از جمله محورهای القایی این کتاب ها در حیطه زندگی فردی و خانوادگی است. مخاطب این آثار، فردی مصرفی در همه ابعاد است و پس از ناکارامدی نسبی روش های ارتعاش و جذب! (بدلیل اینکه بخشی از حقیقت هستند و نه همه آن،) بعد از مدتی دچار #ناامیدی و #افسردگی شده و از هرنوع سخنی که به او انگیزه حرکتی تازه بدهد؛ ابراز بیزاری میکند. این قشر، انتخاب های #سیاسی خاص خود را نیز دارد، تاریخ و سیاست را به شکل عمیق نمی داند و در مسائل سیاسی تابع و دنباله رو جریان های تبلیغاتی و پروگانداست.
@maanaviatpasuhi
⚛️رسوایی های «اوشو»
📆در دهه ۱۹۸۰، اعضای«#راجنیش»، #آشرام خود را در گرماگرم میدان مجادله با افراد محلی در اُرگون مرکزی یافتند.این جنبش توسط یک معلم مذهبی #هندی به نام «بهاگوانشریراجنیش» آغاز شده بود. راجنیش، افکاری را از شرق و غرب با هم ترکیب کرده و به معجونی سکرآور مبدل نموده بود و طی سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰، موفق به جذب هزاران پیرو و شاگردانی وفادار گشت که «#سانیاسین» نامیده میشدند. راجنیشیها، اغلب به خاطر پوشیدن لباسهایی در طیفهای زرشکی و رقصهای خلسهآمیز در تفکراتشان شهرت داشتند.
🔮راجنیش، ظاهری آراسته با ریش داشت و [وقتی سخنرانی میکرد] با ملایمت حرف میزد. او صاحب 93 اتومبیل رولز رویس بود و طبق نظر بسیاری، نمونه بارز یک #رهبر جذاب. بیشتر هوادارانش اهل غرب اروپا و ایالاتمتحده بودند. جنبش او بیشتر، جنبشی #روان_درمانی تجربی و فکری بود تا مذهبی. در سال ۱۹۸۱، راجیش و پیروانش به خاطر روابط جنسی، لباسهای نامناسب، استعمال #موادمخدر و عدم پرداخت مالیات، محل شکلگیری گروه در پونای(اکنوی پون) #هند را ترک و به ایالات متحده کوچ کردند و در نهایت در «رسوتای آنتهلوپ»(واقع در اورگون) ساکن شدند. درآنجا تصمیم به ساخت یک آشرام[معبد] بزرگ گرفتند اما به دلیل برخوردهای نامناسبی که با افراد محلی داشتند، بار دیگر رسوایی به بار آوردند.
📆باز هم رسواییها به سرعت منتشر شد. تا پاییز سال ۱۹۸۵، برخی پیشوایان اصلی آنها از #آلمان گریختند، بعدها بازداشت و به اعمال ناشایست متهم شدند. پس از اثبات اتهامات #تقلب در مهاجرت، شنود، طراحی مسمومیت عمومی با باکتری #سالمونلا، آتشزنی و یورش به مأموران دولتی، نفر دوم گروه راجنیش به نام «#آناندشیلا» مدت سه سال در یکی از زندانهای #آمریکا حبس شد. در نوامبر سال ۱۹۸۵، به دلیل نقض قوانین مهاجرت، بار دیگر راجنیش، دیپورت شد. این جنبش، اندکی پس از جدایی و مرگ مرموز پیشوای #مذهبی آن در اوایل سال ۱۹۹۰ در سن ۵۸ سالگی، تحلیل رفت. با این حال در دوران حاضر، جنبشی که از نو نامگذاری، احیا و بازسازی شده، مرکزی بسیار فعال در #هندوستان و دیگر نقاط جهان از جمله «سدونا»، «آریزونا»، «مارین کاونتی» و «کالیفرنیا» دارد. #راجنیش که خود را مدام بهروز میکرد و نامش را نیز تغییر میداد، در زمان مرگ خود را «#اوشو» نامید؛ نامی که اکنون بر آشرام«جدید» او گذاشتهاند؛ یعنی جامعه بینالمللی #اوشو یا آنچه اخیراً استراحتگاه #مراقبه اوشو نامیده میشود.
🍁در پاییز سال ۲۰۰۱، بار دیگر گروه راجنیش به واسطه علاقه شورانگیز آمریکا به #بیوتروریسم در خبرگزاریها مطرح شد. گروه راجنیش که حداقل برای بسیاری تا آن زمان، ناآشنا بود، در کتاب «#میکروبها» مورد بحث و بررسی قرار گرفت. کتابی که پس از واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و حملاتی که موجب انتشار سیاهزخم شد، مورد توجه بسیار قرار گرفت و در گزارشهای تلویزیونی مختلف مطرح شد. این گروه در اولین #فاجعه مربوط به جنگهای بیولوژیکی در خاک ایالاتمتحده، دست داشت. اعضای گروه برای اثبات جایگاه #سیاسی خود در روستای اُرگون، دهها بوفه و میز سالاد را در حوالی «دیلز» به باکتری #سالمونلا آلوده کرده بودند تا افراد محلی را بیمار ساخته و مانع رأی دادن آنها شوند. هیچکس کشته نشد اما حدود 750 نفر به بیماریهای گوارشی و مشکلات جسمانی دیگر مبتلا گشتند.