eitaa logo
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
1هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
5.7هزار ویدیو
113 فایل
ولادت: 1363/10/30 ـــ🌺ــ شهادت:1390/6/13 اینستاگرام https://www.instagram.com/shahid.mohammad.ghafari.parsa محل شهادت:سردشت،ارتفاعات جاسوسان محل دفن:گلزارشهدای شهرهمدان 🔻نظرات وپیشنهادات🔻 @shahedesaber 🔻خادم کانال🔻 @shahid_mohamad_ghafari
مشاهده در ایتا
دانلود
آقاسيد فرمانده گروهان در عملیات زخمی شد. سيدي خوش‌قامت و نوراني بود؛ دائم مي‌گفت: «مرا رها کنيد. ديگر تمومه. بذاريد يک‌جا قرار بگيرم.» او را کنار کانال گذاشتيم زير نور منورها بسيار زيبا و ديدني شده بود. متوجه شدم با کسي که من او را نمي‌ديدم صحبت مي‌کند. گوش کردم اين‌طور مي‌گفت: «آقا سلام!» يک لبخند زد، تماشا مي‌کرد، مثل اينکه لذت مي‌برد. گفت: «آقا جون شما از من راضي شديد؟» باز لبخند زد و خوشحال‌تر گفت: «آقا خوب بود؟» باز لبخند زد و به شهادت رسید. https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
گذشت جمعه ولی دعای ما نگرفت دعای ما نه بگو " ادعای " ما نگرفت اگر به یاد تو بودم چرا دلم نشکست ؟! چرا غروب گذشت ولی صدای‌ما نگرفت #منتظرت_نبودم_ببخش_مرا https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
معصومه به شوقِ دیدارِ ... مــولای خود شتافت؛ از مدینه، رهسپار طوس شد... و امشب ... به داغ دل خواهـ💔ـر نشسته‌ایم؛ او که رضــ❤️ـایَش را ندید و رفت https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🍁♥️🍁🥀 در دلم مهر کسی خانه نکرده است بیا خانه خالیست، نگه داشته ام جای ترا #شهیدغفاری #صبح_بخیر https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
قرار بود بيايی کبوترش باشی دوباره آينه‌ای در برابرش باشی نه اينکه پر بکشی و به شهر او نرسی ميان راه پرستوی پرپرش باشی مدينه شهر غريبی براي فاطمه هاست نخواست گم شده‌ای مثل مادرش باشی (س) https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠امام خامنه ای: دانشگاه بایدبهوش باشد دانشجوی مومن ومسلمان ودانشجوئی که به کشورش علاقمنداست ودانشجویی که به اینده ی کشورواینده ی نسل خودش دلبسته است باید هوشیار باشد. 🌷۱۶اذرروزایستادگی دربرابراستبدادرژیم پهلوی و استکبارامریکا گرامی باد🌷 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
داستان نماز اول وقت بر بالین دوست بیماری عیادت رفته بودیم. پیرمرد شیک و کراوات زده ای هم آنجا حضور داشت. چند دقیقه بعد از ورود ما اذان مغرب گفتند. آقای پیر کراواتی، با شنیدن اذان، درب کیف چرم گرانقیمتش را باز کرد و سجاده اش را درآورد و زودتر از سایرین مشغول خواندن نماز شد!! برای من جالب بود که یک پیرمرد شیک و صورت تراشیده کراواتی اینطور مقید به نماز اول وقت باشد. بعد از اینکه همه نمازشان را خواندند، من از او دلیل نماز خواندن اول وقتش را پرسیدم! و او هم قضیه نماز و مرحوم شیخ و رضاشاه را برایم تعریف کرد... در جوانی مدتی از طرف سردار سپه (رضاشاه) مسئول اجرای طرح تونل کندوان در جاده چالوس بودم. از طرفی پسرم مبتلا به سرطان خون شده بود و دکترهای فرنگ هم جوابش کرده بودند و خلاصه هرلحظه منتظر مرگ بچه ام بودم!! روزی خانمم گفت که برای شفای بچه، مشهد برویم و دست به دامن امام رضا(ع) بشویم... آنموقع من این حرفها را قبول نداشتم اما چون مادر بچه خیلی مضطرب و دل شکسته بود قبول کردم... رسیدیم مشهد و بچه را بغل کردم و رفتیم وارد صحن حرم که شدیم خانمم خیلی آه و ناله و گریه میکرد... گفت برویم داخل که من امتناع کردم گفتم همینجا خوبه بچه را گرفت و گریه کنان داخل ضریح آقا رفت پیرمردی توجه ام را به خودش جلب کرد که رو زمین نشسته بود و سفره کوچکی که مقداری انجیر و نبات خرد شده در آن دیده میشد مقابلش پهن بود و مردم صف ایستاده بودند و هر کسی مشکلش را به پیرمرد میگفت و او چند انجیر یا مقداری نبات درون دستش میگذاشت و طرف خوشحال و خندان تشکر میکرد و میرفت! به خودم گفتم ما عجب مردم احمق و ساده ای داریم پیرمرد چطور همه را دل خوش کرده آن هم با انجیر و تکه ای نبات!! حواسم از خانم و پسرم پرت شده بود و تماشاگر این صحنه بودم که پیرمرد نگاهی به من انداخت و پرسید: حاضری باهم شرطی بگذاریم؟ گفتم: چه شرطی و برای چی؟ شیخ گفت: قول بده در ازاء سلامتی و شفای پسرت یکسال نمازهای یومیه را سر وقت اذان بخوانی! متعجب شدم که او قضیه مرا از کجا میدانست؟! کمی فکر کردم دیدم اگر راست بگوید ارزشش را دارد... خلاصه گفتم: باشه قبوله و با اینکه تا آن زمان نماز نخوانده بودم و اصلا قبول نداشتم گفتم: باشه! همینکه گفتم قبوله آقا، دیدم سروصدای مردم بلند شد و در ازدحام جمعیت یکدفعه دیدم پسرم از لابلای جمعیت بیرون دوید و مردم هم بدنبالش چون شفاء گرفته و خوب شده بود!! من هم از آن موقع طبق قول و قرارم با مرحوم "حسنعلی نخودکی" نمازم را دقیق و سروقت میخوانم! اما روزی محل اجرای تونل کندوان مشغول کار بودیم که گفتند سردار سپه جهت بازدید در راهه و ترس و اضطراب عجیبی همه جا را گرفت چرا که شوخی نبود، رضاشاه خیلی جدی و قاطع برخورد میکرد! درحال تماشای حرکت کاروان شاه بودیم که اذان ظهر شد. مردد بودم بروم نمازم را بخوانم یا صبر کنم بعد از بازدید شاه نمازم را بخوانم. چون به خودم قول داده بودم و به آن پایبند بودم اول وضو گرفتم و ایستادم به نماز... رکعت سوم نمازم سایه رضاشاه را کنارم دیدم و خیلی ترسیده بودم..!! اگر عصبانی میشد یا عمل منو توهین تلقی میکرد کارم تمام بود... نمازم که تمام شد بلند شدم دیدم درست پشت سرم ایستاده، لذا عذرخواهی کردم و گفتم : قربان در خدمتگذاری حاضرم شرمنده ام اگر وقت شما تلف شد و... رضاشاه هم پرسید: مهندس همیشه نماز اول وقت میخوانی؟! گفتم: قربان از وقتی پسرم شفا گرفت نماز میخوانم چون در حرم امام رضا(ع) شرط کردم رضاشاه نگاهی به همراهانش کرد و با چوب تعلیمی محکم به یکی زد و گفت: مردیکه پدرسوخته، کسیکه بچه مریضشو امام رضا شفا بده و نماز اول وقت بخوانه دزد و عوضی نمیشه! اونیکه دزده تو پدرسوخته هستی نه این مرد! بعدها متوجه شدم، آن شخص زیرآب منو زده بود و رضاشاه آمده بود همانجا کارم را یکسره کند اما نماز خواندن من، نظرش را عوض کرده بود و جانم را خریده بود!! از آن تاریخ دیگر هرجا که باشم اول وقت نمازم را میخوانم و به روح مرحوم"حسنعلی نخودکی" فاتحه و درود میفرستم.... *خاطره مهندس گرایلی سازنده تونل کندوان* https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حساب توییتر سردار سلیمانی با انتشار این ویدیو به همراه بخش‌های منتشرنشده نوشت: وقت افشا کردن خیلی حرف‌ها نیست... میگویند داعش بکلّی از بین نرفت، خیلی خب دوباره‌ هم بیاید دوباره همان است... دوباره میزنیم! https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
47.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ #نذرمادر با صدای صابر خراسانی https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1